نظرسنجی: مطلب به نظر شما چگونه بود؟؟؟؟
عالی بود
خیلی خوب بود
زیاد جالب نبود
حرف نداشت
خیلی قشنگ بود
اصلا خوب نبود
دوست میداشتم
جالب بود
[نمایش نتایج]
 
 
امتیاز موضوع:
  • 108 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

" داستــآن هــآی عــآشقــآنه "

من اسمم رو کامل نمیگم بی خیال همون تدی بهتره مهم نیست اهله کجام مهم نیست

چندسالمه،چیزی که مهمه عشقیه که واسم ممنوع شد محله کاره محمد سره کوچه ما بود البته من

با ایتکه خیلی ازش حرف میزدن دخترایه محل ولی هیچ وقت ندیده بودمش یادمه یه صب داشتم

میرفتم بیرون که اتفاقا یکی از اون دخترایه خاطرخواه محمد رو هم دیدم و باهام اومد اونصب

اولین روزه دیداره منو محمد شد درست مثه فیلما سوده محمدرو بهم نشون داد و گفت ببین پسره

ای که بهت گفتم اینه اون روزا هنوز هیچ چی از محمد نمیدونستیم نه اسمشو نه فامیلیشو

هیچی.اونقد واسم اهمیت نداشت خیلی بی تفاوت ازکنارش رد شدم وفقط یه نیم نگاه بهش انداختم

یادم نیست ولی محمد یه چیزی بهمون گفت که من طبقه معمول اخماکشیدم تو هم و رفتم از

روز خیلی گذشت ولی محمد دچاره علاقه شدیده قلبی در نگاه اول شده بود دروغ چرا منم خوشم

اومده بود ازش ولی غرورم نمیزاشت بخوام به قوله خودمون چراغ سبز نشون بدم .خلاصه خیلی

گذشت تا اینکه به دلایلی کاره محمد با خونواده ما مربوط شد و من بیشتر باهاش برخورد میکردم

یه مدته طولانی محمد فقط بهم سلام میداد و منم جوابشو میدادم البته ناگفته نماند که من خریده

تک تکه اعضایه خونه رو با جون و دل قبول میکردم که محمد رو ببینم،یه روز محمد برگشت

بهم گفت من میتونم شماره شمارو داشته باشم منم که اینقد هول شده بودم با این حال خداروشکر

حاضرجوابیم به دادم رسید گفتم خواهرم شماره شمارو داره اگه بهتون نیاز داشتم تو کارام حتما

باهاتون تماس میگیرم محمد طفلی کلی خورد تو پرش منم که داشتم ذوق مرگ میشدم واسه اینکه

محمد با خودش نگه این دختره از من خوشش نمیاد و خلاصه قیدمو نزنه دوسه هفته بعدش

بهش زنگیدم یه این ترتیب محمد هم شماره منو داشت اولا فقط با میس کال و اسه اشتباهی و

این چیزا شروع شد اما حالا وضع فرق کرده ،از مطلب دور نشم کم کم محمد از خودش برام

گفت و منم از خودم محمد عاشقه یه دختری شده بودکه نمیدونم چرا محمد رو ترک کرده بود

وازدواج کرده بود محمد هم از عشق ترسیده شده بود خیلی بعد فهمیدم که تفاوت سنیه منو محمد

10ساله ،منو محمد روز به روز بهم نزدیک تر میشدیم ودروغ چرا من از اول همه تلاشم این

بود که محمد رو یه بار دیگه با دوست داشتن زندگی ببخشم محمد بهم گفته بود که از دوست

داشتن متنفره همینطور از تعهد و ازدواج و اینجور چیزا اما من قوی تر از اونی بودم که

خودموببازم و کوتاه بیام 3سال گذشت تو یه چشم بهم زدن رابطه منو محمد جون گرفته بود حالا

محمدی که از عشق متنفر بود تدی رو دوست داشت دلتنگش میشد تدی براش اهمیت

داشت،خیلی چیزا پیش اومد که نمیشه با جملات اونارو بیان کرد فقط میگم که من به یه ادمه

زنده دوباره زندگی کردن رو یاداوری کردم و بلندش کردم از زمین ساله اخره عشقه منو محمده من

هم رسما بهش گفتم که دیوانه وار دوسش دارم تو این4 ساله بیش از 50بار قهر کردیم و اشتی

کردیم قهرامون به یه هفته نرسیده محمد سه روز اول رو با خیاله راحت سر میکنه چون میدونه

من دلم طاقت نمیاره اما وقتی از سه روزرد میکنه این ینی من واقعا ناراحتم اونوقت که خودش

میاد جلو البته خیلی عصبانی اصلا به روی خودشم نمیاره که چی شده،روی هم رفته من محمد

رو می پرستم اما بگم از این مورده اخر دو سه روز مونده بود به تولده محمد ینی8 بهمن اومد

دنبالم رفتم کلاس اما به دلایلی من مجبور بودم از اونجا برم محمد وقتی اومد دنبالم با همه

گرفتاری که داشت منو پیدا نکرد کلی عصبی شد و منم غرورم جریحه دار شدجلوی دوستام از

دهنم پرید و گفتم بدرک که رفتی این کلمه همه چیو بهم ریخت محمد حالا دیگه همه چیو تموم

کرده نمیدونم تنها دلیلش همین بود یا چیزه دیگه اس اما تموم شد به همین اسونی چهارسال از

زندگیه من رفت کسی که همه زندگیه منه رفت محمد یادته صبش که داشتم هی مثه چی بهت

میگفتم محمد بیای دنبالم بیای دنبالم زهره چی گفت گفت اه بسه تدی اینقد التماسش نکن منم

اونجا غرورم جریحه دار شد احساسه حقارت کردم اما تو ...این منصافنه نیست من که نخواستم

ازدواج کنم باتو فقط همین برام کافی بود که توباشی من هم کنارت باشم ،دیگه چرا یه کلمه رو

بهونه کردی دید قصه خواستگاری رفتنه زورکی مامانت رو سره هم کردی من بی خیالت نشدم

اینجوری پسم زدی من چهارسال کناره تو موندم از همه چی زدم از خیلی چیزا باتوموندم محمد

تو منو به چی فروختی به لذتی به چی محمد کاش بدونم تو این زندگی نکبتی حسرته خیلی چیزا

رو دلم موند .تو هم بزار حسرتت رو دلم سنگینی کنه
HeartHeartHeartHeart
سپاس نشه فراموش
" داستــآن هــآی عــآشقــآنه "
پاسخ
 سپاس شده توسط nazi98 ، maryam.ekh ، faraz-mohammad ، eri 5


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: قدرت لبخند - serpico - 24-02-2012، 21:16
عروس زیبا.... - خانوم گل - 18-01-2012، 21:46
RE: عروس زیبا - M.K.N - 18-01-2012، 22:10
RE: عروس زیبا - خانوم گل - 18-01-2012، 22:15
RE: عروس زیبا - rval - 19-01-2012، 9:09
RE: عروس زیبا - monaabi - 04-09-2012، 14:05
RE: عروس زیبا - FARID.SHOMPET - 19-01-2012، 11:28
RE: عروس زیبا - ps3000 - 19-01-2012، 11:56
RE: عروس زیبا - خانوم گل - 19-01-2012، 16:32
RE: عروس زیبا.... - ps3000 - 27-01-2012، 22:26
RE: عروس زیبا.... - Orora - 26-10-2012، 21:54
پیرمرد و دختر... - Amitis - 20-02-2012، 18:56
هفت شهر عشق - sanaz_jojo - 24-02-2012، 17:23
RE: هفت شهر عشق - sanaz_jojo - 25-02-2012، 20:00
RE: مترسک - Armina - 26-02-2012، 17:25
شاخه گل خشکيده - sanaz_jojo - 27-02-2012، 15:33
اندکی فکر کن... - sanaz_jojo - 01-03-2012، 22:37
RE: اندکی فکر کن... - serpico - 01-03-2012، 22:38
آموختن - sanaz_jojo - 01-03-2012، 22:46
RE: عروس زیبا.... - ~SoLTaN~ - 04-03-2012، 0:14
RE: عروس زیبا.... - taranom1 - 04-03-2012، 11:03
RE: عروس زیبا.... - Fariba S - 04-03-2012، 15:58
مرا بغل کن - sayna - 26-05-2012، 9:57
من و گل رز - ghonche - 29-05-2012، 6:58
خداحافظی - soheyla - 12-06-2012، 15:28
مادر نیا - الیسا26 - 27-06-2012، 1:18
RE: اي مسافر - melodi+ - 03-07-2012، 21:29
RE: اي مسافر - sanaz_jojo - 06-07-2012، 17:50
خورشید و باد - komando - 11-03-2013، 17:45
بَچگی من و تو - ƝeGaЯ - 30-03-2013، 12:51
RE: بَچگی من و تو - *Nafas* - 07-04-2013، 15:03
RE: بَچگی من و تو - *Nafas* - 09-04-2013، 14:43
RE: بَچگی من و تو - L.A.78 - 09-04-2013، 21:22
RE: بَچگی من و تو - *Nafas* - 10-04-2013، 16:36
دآمــــ ـــــــ عــــــ ــــــآشـــ ـــقــــــ ــــیـــــ ـــــ.... - poyan lover you - 25-04-2013، 8:17
RE: پیرمرد عاشق! - maryam.ekh - 25-04-2013، 10:15
RE: پیرمرد عاشق! - *Nafas* - 25-04-2013، 17:45
RE: پیرمرد عاشق! - *Nafas* - 25-04-2013، 17:56
RE: پیرمرد عاشق! - *Nafas* - 25-04-2013، 18:16


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان