نظرسنجی: مطلب به نظر شما چگونه بود؟؟؟؟
عالی بود
خیلی خوب بود
زیاد جالب نبود
حرف نداشت
خیلی قشنگ بود
اصلا خوب نبود
دوست میداشتم
جالب بود
[نمایش نتایج]
 
 
امتیاز موضوع:
  • 108 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

" داستــآن هــآی عــآشقــآنه "


مرد رفته گر آرزو داشت برای یكبار هم كه شده موقع شام با تمامی خانواده اش دور سفره كوچكشان باشد و با هم غذا بخورند . او بیشتر وقت ها دیر به خانه میرسید و فرزندانش شامشان را خورده و همگی خوابیده بودند . هر شب از راه نرسیده به حمام كوچكی كه در گوشه حیاط خانه بود میرفت و خستگی و عرق كار طاقت فرسای روزانه را از تن می شست . تنها هم سفره او همسرش بود كه در جواب چون و چرای مرد رفته گر ، خستگی و مدرسه فردای بچه ها و اینجور چیزها را بهانه می كرد و همین بود كه آرزوی او هنوز دست نیافتنی می نمود .
یك شب شانس آورد و یكی از ماشین های شهرداری او را تا نزدیك خانه شان رساند و او با یك جعبه شیرینی و چند تا پاكت میوه قبل از چیدن سفره شام به خانه رسید . وقتی پدر سر سفره نشست فرزندان هر یك به بهانه ای با پدر شام نخوردند . دلش بدجوری شكست وقتی نیمه شب با صدای غذا خوردن یواشكی بچه ها از خواب بیدار شد و گفتگوی آنها را از آشپزخانه شنید :
"چقدر امشب گشنگی كشیدیم ! بدشانسی بابا زود اومد خونه . با اون دستاش كه از صبح تا شب توی آشغالهای مردمه . آدم حالش بهم میخوره باهاش غذا بخوره "HeartHeartHeartHeart

قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق
عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست.
چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!
که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی
و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی
و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری....
Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط palang ، glembert girl ، ferya ، ჩяσOσкєη ժяєαм ، z.l♥ve ، علی جوکر


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: قدرت لبخند - serpico - 24-02-2012، 21:16
عروس زیبا.... - خانوم گل - 18-01-2012، 21:46
RE: عروس زیبا - M.K.N - 18-01-2012، 22:10
RE: عروس زیبا - خانوم گل - 18-01-2012، 22:15
RE: عروس زیبا - rval - 19-01-2012، 9:09
RE: عروس زیبا - monaabi - 04-09-2012، 14:05
RE: عروس زیبا - FARID.SHOMPET - 19-01-2012، 11:28
RE: عروس زیبا - ps3000 - 19-01-2012، 11:56
RE: عروس زیبا - خانوم گل - 19-01-2012، 16:32
RE: عروس زیبا.... - ps3000 - 27-01-2012، 22:26
RE: عروس زیبا.... - Orora - 26-10-2012، 21:54
پیرمرد و دختر... - Amitis - 20-02-2012، 18:56
هفت شهر عشق - sanaz_jojo - 24-02-2012، 17:23
RE: هفت شهر عشق - sanaz_jojo - 25-02-2012، 20:00
RE: مترسک - Armina - 26-02-2012، 17:25
شاخه گل خشکيده - sanaz_jojo - 27-02-2012، 15:33
اندکی فکر کن... - sanaz_jojo - 01-03-2012، 22:37
RE: اندکی فکر کن... - serpico - 01-03-2012، 22:38
آموختن - sanaz_jojo - 01-03-2012، 22:46
RE: عروس زیبا.... - ~SoLTaN~ - 04-03-2012، 0:14
RE: عروس زیبا.... - taranom1 - 04-03-2012، 11:03
RE: عروس زیبا.... - Fariba S - 04-03-2012، 15:58
مرا بغل کن - sayna - 26-05-2012، 9:57
من و گل رز - ghonche - 29-05-2012، 6:58
خداحافظی - soheyla - 12-06-2012، 15:28
مادر نیا - الیسا26 - 27-06-2012، 1:18
RE: اي مسافر - melodi+ - 03-07-2012، 21:29
RE: اي مسافر - sanaz_jojo - 06-07-2012، 17:50
خورشید و باد - komando - 11-03-2013، 17:45
بَچگی من و تو - ƝeGaЯ - 30-03-2013، 12:51
RE: بَچگی من و تو - *Nafas* - 07-04-2013، 15:03
RE: بَچگی من و تو - *Nafas* - 09-04-2013، 14:43
RE: بَچگی من و تو - L.A.78 - 09-04-2013، 21:22
RE: بَچگی من و تو - *Nafas* - 10-04-2013، 16:36
RE: پیرمرد عاشق! - maryam.ekh - 25-04-2013، 10:15
RE: پیرمرد عاشق! - *Nafas* - 25-04-2013، 17:45
RE: پیرمرد عاشق! - *Nafas* - 25-04-2013، 17:56
RE: پیرمرد عاشق! - *Nafas* - 25-04-2013، 18:16
آرزوی پدر.................... - ساغر 2012 - 09-05-2013، 18:11


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان