اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عجب ادمیه ها((طنز))

#1
Big Grin 
فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک اسایشگاه روانی بودند.

یک روز همین طور که کنار استخر قدم میزدند فرهاد خود را به قسمت عمیق استخر انداخت.

هوشنگ هم برای نجات جان فرهاد خود را فورا به داخل استخر رساند و از کف استخر فرهاد را از اب به بیرون کشید.

وقتی دکتر اسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ با خبر شد ،تصمیم گرفت او را از اسایشگاه مرخص کند.

هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم،خبر خوب این است که میتوانی از اسایشگاه بیرون بروی،زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار،قابلیت عقلانی خود را برای واکنش نشان دادن به بحران ها نشان دادی و من به این نتیجه رسیدم که این عمل در تو نشنه اراده و تصمیم در توست.

و اما خبر بد............

این که بیماری که تو از غرق شدن نجاتش دادی بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون امد خود را با کمر بند حوله خود را دار زده وما وقتی خبر دار شده بودیم که او مرده بود.

هوشنگ که با دقت به صحبت های دکتر اسایشگاه گوش میداد گفت: او خود را دار نزد من اویزانش کردم تا خشک بشود.

حالا من کی میتونم برم خونمون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
HeartHeart


BlushBlushBlushBlush
عجب ادمیه ها((طنز))
پاسخ
 سپاس شده توسط LOVE KING ، parnia tajik ، ★MoRpHeUsS★ ، arooos ، علی جوکر1 ، ferya ، W O L F ، amir 77 ، Shadow of Death ، .آمیتیدا.
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
عجب ادمیه ها((طنز)) - HeDyE~×~ - 12-05-2013، 13:22


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان