21-05-2013، 14:21
(آخرین ویرایش در این ارسال: 21-05-2013، 15:04، توسط bahare_021.)
فاحشه ای پیر نگاه خسته اش را به زمین دوخته بود .
سیگارش بین انگشتانش دود میشد و آهسته زمزمه میکرد ....
روز قیامت شاید خدا مرا ببخشد !!!!!!!
اما من هرگز خدا را نمیبخشم.....
سیگارش بین انگشتانش دود میشد و آهسته زمزمه میکرد ....
روز قیامت شاید خدا مرا ببخشد !!!!!!!
اما من هرگز خدا را نمیبخشم.....