24-05-2013، 17:49
موقعی که موبایلش زنگ میزد میگفت اههههههههههههه میبایلم منو کشت.
موقعی که اسبانی میشد و داشت با گچ چیزی مینوشت میگفت با با اسبانیم کردین من مگه برا خودم غاغ وغلی(خاک و خلی)میشم.
موقعی که از بعضی حرفام خندش میگرفت
اونقدر اروم حرف میزد میگفتم چی؟
میگفت گوفت(کوفت)

موقعی که اسبانی میشد و داشت با گچ چیزی مینوشت میگفت با با اسبانیم کردین من مگه برا خودم غاغ وغلی(خاک و خلی)میشم.

موقعی که از بعضی حرفام خندش میگرفت


