22-07-2013، 5:22
اعتراف مکنم که یک روز به دلیل دل درد رفتم بیرون از کلاس رفتم دست شویی با یک خودکار و کاغذ که داشتم رو در دستشویی نوشتم این دست شویی مجهز به دوربین مدار بسته میباشد
اعتراف میکنم که مسئول بوفه شدم اون جا کلی مفت خوردم
اعتراف میکنم رفتم سوپر مارکت اون جا کلی خرید کردم بدون دادن پول اومدم بیرون بعد بعدا بابام پولشو داد
اعتراف میکنم که 2یا3بار در مدرسه شورش راه انداختم البته بچه بودم فکر کنم کلاس پنجم و بعد کلی از ناظم لگد خوردیم
اعتراف میکنم که زیر پای دوستم اتیش روشن کردم بعد وقتی گرفت اونو با لگد خاموش کردم
اعتراف میکنم که به زن مدیرمون از پشت گفتم شوهرت مدیرت بلد نیست بعد در رفتم
اعتراف میکنم که مسئول بوفه شدم اون جا کلی مفت خوردم
اعتراف میکنم رفتم سوپر مارکت اون جا کلی خرید کردم بدون دادن پول اومدم بیرون بعد بعدا بابام پولشو داد
اعتراف میکنم که 2یا3بار در مدرسه شورش راه انداختم البته بچه بودم فکر کنم کلاس پنجم و بعد کلی از ناظم لگد خوردیم
اعتراف میکنم که زیر پای دوستم اتیش روشن کردم بعد وقتی گرفت اونو با لگد خاموش کردم
اعتراف میکنم که به زن مدیرمون از پشت گفتم شوهرت مدیرت بلد نیست بعد در رفتم