انجمن های تخصصی فلش خور › مسائل متفرقه › گفتگوی آزاد v
داستان صورت حساب مادر وبچه

 


بازی پو، بازی جراحی، بازی فوتبال خیابانی، بازی خیاطی لباس، بازی اکشن، بازی استراتژیک، بازی فکری، بازی ماشین
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حالت‌های نمایش موضوع

داستان صورت حساب مادر وبچه
+sara+ غایب
چشم ابی انجمن
**
Registered
ارسال‌ها: 84
موضوع‌ها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
سپاس ها 324
سپاس شده 53 بار در 42 ارسال
حالت من: هیچ کدام
#14
22-07-2013، 20:39
ما هم بچه بودیم مثلا پامونو جلو با بامون دراز نمی کردیم چه برسه.......SleepySleepySleepySleepySleepySleepy
عارفی را دیدم که در یک دست اتش و در دست دیگرش اب بود *بگفتم کجا می روی* گفت :می روم تا اب را در جهنم بیاندازم و اتش را در بهشت تا کسی به خاطر ترس از جهنم و رفتن به بهشت خدا را نپرستد بلکه خدا رابه خاطر او و : عشقش به او پرستشکند.cryingcrying
ارسال‌ها
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
 یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: داستان صورت حساب مادر وبچه - +sara+ - 22-07-2013، 20:39


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان