06-08-2013، 14:05
حرفامون روشن بودو اونا گوشاشون کر بود
همه درخ شدیم حکممون تبر بود..
کوچه خیابونا همه بوی خون میداد..
جلو چش رستم سهراب جون میداد..
دسی ک قلم داشتو قلم کردن..
ب اسم خدا کشتنو قل وقم کردن..
سالی ک شیشه نوشابه بو کهریزک میداد..
چقـد دلم ی شیکم سیــر گریه میخواد..
همه درخ شدیم حکممون تبر بود..
کوچه خیابونا همه بوی خون میداد..
جلو چش رستم سهراب جون میداد..
دسی ک قلم داشتو قلم کردن..
ب اسم خدا کشتنو قل وقم کردن..
سالی ک شیشه نوشابه بو کهریزک میداد..
چقـد دلم ی شیکم سیــر گریه میخواد..