10-08-2013، 21:01
من زنم ..
تو که مردِ لحظه هایم بودی ،
نفهمیدی ......
که این موجودِ لطیف ،
کلامش لبریز از عشق ،
لباسش آویخته به رویایی ترین دنیای آرامش ،
لبانش زمزمه گرِ دوستت دارم ،
دستانش پیچکِ پُر مهرِ نوازش ،
گیسوانش مخملِ طراوت ،
عطرِ تنش نسیمِ شب بویِ یگانه ،
وجودش آرامبخشِ دغدغه ها ،
و دلـــــــــــــــــــــش ،
شکسته ترین بلورِ رهایی بود ،
و تو با همۀ مرد بودنت چه ساده هنوز نفهمیدی آنکه
در تو امید به زندگی را عاشقانه جیـــــــــــــــــغ میکشید خودش محتاج قطره ای محبت بود و صداقت ....
تو که مردِ لحظه هایم بودی ،
نفهمیدی ......
که این موجودِ لطیف ،
کلامش لبریز از عشق ،
لباسش آویخته به رویایی ترین دنیای آرامش ،
لبانش زمزمه گرِ دوستت دارم ،
دستانش پیچکِ پُر مهرِ نوازش ،
گیسوانش مخملِ طراوت ،
عطرِ تنش نسیمِ شب بویِ یگانه ،
وجودش آرامبخشِ دغدغه ها ،
و دلـــــــــــــــــــــش ،
شکسته ترین بلورِ رهایی بود ،
و تو با همۀ مرد بودنت چه ساده هنوز نفهمیدی آنکه
در تو امید به زندگی را عاشقانه جیـــــــــــــــــغ میکشید خودش محتاج قطره ای محبت بود و صداقت ....