21-04-2012، 6:49
خسته شده ام می خواهم در اغوش گرمت ارام بگیرم خسته شدم بس که از سرما لرزیدم
بس که این کوره راه ترس اور زندگی را هراسان پینمودم زخم پاهایم به من میخندد
خسته شدم بس که تنها دویدم
اشک گونه هایم را پاک کن و بر پیشانی ام بوسه بزن
می خواهم با تو گریه کنم
می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و شانه هایت را ببوسم
خسته شدم بس که ایستادم.........
بس که این کوره راه ترس اور زندگی را هراسان پینمودم زخم پاهایم به من میخندد
خسته شدم بس که تنها دویدم
اشک گونه هایم را پاک کن و بر پیشانی ام بوسه بزن
می خواهم با تو گریه کنم
می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و شانه هایت را ببوسم
خسته شدم بس که ایستادم.........