اول از همه که اومدیم اینجا همه یا دوست معمولی بودن یا دوست دختر دوست پسر
بعدش کم کم روابط گرم تر شد و شدن آبجی و داداش
بعدشم دیگه کنترل از دست خارج شد و مامان و بابا و... مامان بزرگ پدر بزرگ همدیگه شدن
یه ذره دیگه پیش بره میرسه به نتیجه و ندیده و نبیره و.......
خو نکنین دیگه مگه مجبورین؟؟؟
بعدش کم کم روابط گرم تر شد و شدن آبجی و داداش
بعدشم دیگه کنترل از دست خارج شد و مامان و بابا و... مامان بزرگ پدر بزرگ همدیگه شدن
یه ذره دیگه پیش بره میرسه به نتیجه و ندیده و نبیره و.......
خو نکنین دیگه مگه مجبورین؟؟؟