31-08-2013، 15:40
(آخرین ویرایش در این ارسال: 31-08-2013، 15:52، توسط Ƒαкє ѕмιƖє.)
ایـــــنـجــا ،
همــه تــــــنهـان !
امّـــا خــــیـلــیـا هــــنـوز گــَـرمـَن !
مـــتـوجـّـه نــــشـدن !
همــه تــــــنهـان !
امّـــا خــــیـلــیـا هــــنـوز گــَـرمـَن !
مـــتـوجـّـه نــــشـدن !
نانوا هم جوش شیرین
میزند بیچاره فرهاد
حرفی بزن از شعر
شعری بخوان از رنگ
یک آسمان ابرم
بارانی و دلتنگم
باید ببارم باز
با واژه هایی خیس
این شعر غمگین را
در دفترت بنویس
آغاز شعری تو
پر شور و رویایی
شعری پر از تصویر
شعری تماشایی
سرشارم از شوقت
از آب و آیینه
پایان شعرم باش
ای حس دیرینه!
شعری بخوان از رنگ
یک آسمان ابرم
بارانی و دلتنگم
باید ببارم باز
با واژه هایی خیس
این شعر غمگین را
در دفترت بنویس
آغاز شعری تو
پر شور و رویایی
شعری پر از تصویر
شعری تماشایی
سرشارم از شوقت
از آب و آیینه
پایان شعرم باش
ای حس دیرینه!
بامنّی و بی منی
مثل آفتاب نیمه های دی
از پس حریر ابر
هستی و همیشه نیستی
مثل عطر گل میان دفترم
مثل برق چشمک ستاره
در شبی چنین سیاه
من ولی همیشه قانعم
شکر میکنم
دلخوشم به این حضور گاه گاه ....
مثل آفتاب نیمه های دی
از پس حریر ابر
هستی و همیشه نیستی
مثل عطر گل میان دفترم
مثل برق چشمک ستاره
در شبی چنین سیاه
من ولی همیشه قانعم
شکر میکنم
دلخوشم به این حضور گاه گاه ....