03-09-2013، 0:39
اینجا رادیوکاپا..ساعت به وقت محلی نفرت:نفرت:نفرت است .. خود را بیرون کشیدم از دهانم در ساعت یک ربع به نفرت و سکوتم نبض فریادم را گرفت ...در مطب تنهایی ام بر میز صبحانه نشسته بودیم من، خود، فریاد و سکوت و به بخارهای چائی هایمان را میدیم که بودا بود؛ برای تنهایمان چایمان طعم نفرت میداد رادیو اعلام کرد: ساعت نفرت:نفرت:نفرت ما همه به هم نگاه میکردییم