04-01-2012، 20:38
آخرین و دشوارترین پلان جنگهای مختار در پنجشنبه 18 آبان ماه 85 صحنهای بود كه مختار و اسبش هر دو به زمین خوردند. مختار و اسبش از زمین برخاستند و این بار مختار پیاده جنگ را ادامه داد.
برای خواباندن اسب مختار روی زمین، یكی از پاهایش را با طناب بسته و دو مرد او را روی زمین نگه داشته بودند و به محض فرمان شروع از سوی كارگردان (داوود میرباقری) این دو مرد كنار رفته و اسب با دیدن بلند شدن بدل مختار از روی زمین به سرعت بلند شد. اما پای بسته مجال حركت به او نداد. این صحنه چندین بار تكرار شد و اسب بیچاره در آخرین برداشتها دیگر رمقی در تن نداشت.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، شامگاه جمعه هفتم مرداد ماه 90 ، شاهد پخش این تصاویر از قاب تلویزیون بودیم؛ صحنهای كه پنج سال پیش ضبط شده بود.
***
پشت صحنهی سریال «مختارنامه» در سكانسهایی كه به قبل از شهادت مختار اختصاص دارد را در گزارش ایسنا بار دیگر مرور میكنیم.
روزانه صدها هنرور در صحنههای سریال تاریخی «مختارنامه» داوود میرباقری حضور داشتند كه اغلب آنان سربازانی بودند كه در ارتش، دوران سربازی خود را میگذراندند. بادهای سرد شهریار برای برخی از آنها كه مجبور بودند از ساعتها قبل با لباس مخصوص در صحنه حاضر باشند قابل تحمل نبود؛ بنابراین تا شروع فیلمبرداری اجازه داشتند، كاپشنهایی را روی لباسهای رزم نازكشان به تن كنند.
فیلمبرداری صحنههای پایانی سریال «مختارنامه» به قبل از شهادت او اختصاص داشت؛ این صحنهها كه با حضور حدود 300 تن هنرور مرد و در راس آنان تعدادی بدلكار گرفته میشد، مجال چندانی برای خودنمایی بازیگرانی كه شمشیرزدن و اسبسواری را از وظایف خود نمیدانند، باقی نمیگذاشت و در چنین شرایطی داوود میرباقری، كارگردان این سریال چارهای نداشت جز این كه حتی به جای بازیگر نقش اول خود، از یك بدلكار استفاده كند. بدلكاری كه به مدد استفاده از ریش و موی انبوه سفید مختار، از فریبرز عربنیا (بازیگر نقش مختار) قابل تشخیص نیست.
***
فیلمبرداری از حوالی ساعت 10 صبح 18 آبان ماه 1385 در میدان مقابل كاخ دارالعماره مكه آغاز شد. در نخستین پلان، «مختار» در حالی كه لباسی سفید پوشیده و بر اسبی سفید سوار بود، همراه با سپاهیان خود از كاخ دارالعماره خارج شد و با عدهای از سربازان مبارزه كرد. این صحنه با وجود دشواریها در كنترل اسبها و تك تك سیاهی لشكرها پس از چند بار تكرار سرانجام به پایان رسید.
***
سرپرستی گروه بدلكاران را محمود اردلان بر عهده داشت. او علاوه بر این كار نقش پسر عموی مختار كه در آن زمان زندانبان كوفه نیز بود را بازی كرده است.
اردلان از آمادگی گروهش كه متشكل از 50 بدلكار هستند سخن گفت و برای اثبات آن از بدلكاری كه چندی پیش از ساختمان 9 متری به پایین پرت شده بود، خواست تا نخستین حركتی را كه باید مقابل دوربین اجرا كند را انجام دهد.
داوود میر باقری كه زندگیاش را در دوره ساخت مختارنامه به احمدآباد مستوفی منتقل كرده بود، هر روز پیش از فیلمبرداری از محمود اردلان درباره حركات اكشنی كه باید در آن روز اجرا شود، میپرسید و بر مبنای آن حركات دكوپاژ میكرد.
اردلان كه مدتها با بدلكاران خود تمرین كرده است در این خصوص به ایسنا گفت: بدلكارانی كه در این مجموعه حضور دارند، پیش از این هرگز شمشیر نزده بودند، اما توانستند در مدت بسیار كمی این كار را یاد بگیرند. اكشن خیلی سخت است. برخی صحنههای باید چندین بار گرفته شود و بعضی بازیگران كه سن بالاتری دارند، توانایی آن را ندارند.
به گفته وی، علیرضا فتحی، رییس انجمن بدلكاران خانه سینما، مسؤولیت انتخاب بدلكاران برای حضور در مجموعه «مختارنامه» را بر عهده داشته است.
***
... «جاء الحق؛ ذهب الباطل»
یكی از پلانها با گفتن این جمله از سوی عدهای از بازیگران و در راس آنان جعفر دهقان گرفته شد. این پلان كه تصویری نزدیك از سربازان سپاه مختار را در مقابل چشم بیننده قرار میدهد، با نگاه اشتباه یكی از هنروران مجددا تكرار شد.
آخرین و دشوارترین پلان جنگهای مختار در پنجشنبه 18 آبان ماه 85 صحنهای بود كه مختار و اسبش هر دو به زمین میخورند. این دو همزمان با هم از زمین بر میخیزند و مختار پیاده جنگ را ادامه میدهد. برای خواباندن اسب بر روی زمین یكی از پاهایش را با طناب بسته و دو مرد او را روی زمین نگه داشته بودند و به محض فرمان شروع از سوی كارگردان این دو مرد كنار رفته و اسب با دیدن بلند شدن بدل مختار از روی زمین به سرعت بلند میشد. اما پای بسته مجال حركت به او نمیداد. این صحنه چندین بار تكرار شد و اسب بیچاره در آخرین برداشتها دیگر رمقی در تن نداشت.
در تمامی صحنههای اكشن محمود اردلان در حالی كه شمشیر یا تبری در دست در كنار بدلكاران بود، بازی آنان را به شیوهای كه گویی خود در صحنه حضور دارد دنبال میكرد. در مواردی او حتی پیش از میرباقری فرمان كات را صادر میكرد، چرا كه یك بدلكار كارش را خوب انجام نداده بود.
در این سریال نیز به مانند بسیاری از سریالهای تاریخی كه صدابرداری سرصحنه انجام شد، مشكلات به طرزی غیرمترقبه خود را نشان میدهند؛ بنابراین چندین بار پرواز هواپیما از بالای سر عوامل، توقف كوتاه كار یا تكرار صحنهها را باعث شد.
***
... در اتاقی پشت اتاق جلوههای ویژه گریم، سرهای بریده به دیوار آویزان شدهاند. با نگاه دقیق به این سرهای بریده شده، چهرهی ساخته شدهی بازیگرانی چون محمد خیری، مهدی فخیمزاده، حبیب دهقان نسب و ... را میتوان شناخت و سر بریده مختار با بازی فریبرز عربنیا كه شامگاه هفتم مرداد ماه 90 در قسمت آخر مختارنامه برای مصعببن زبیر بعد از امیر شدنش آورده شد.
برای خواباندن اسب مختار روی زمین، یكی از پاهایش را با طناب بسته و دو مرد او را روی زمین نگه داشته بودند و به محض فرمان شروع از سوی كارگردان (داوود میرباقری) این دو مرد كنار رفته و اسب با دیدن بلند شدن بدل مختار از روی زمین به سرعت بلند شد. اما پای بسته مجال حركت به او نداد. این صحنه چندین بار تكرار شد و اسب بیچاره در آخرین برداشتها دیگر رمقی در تن نداشت.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، شامگاه جمعه هفتم مرداد ماه 90 ، شاهد پخش این تصاویر از قاب تلویزیون بودیم؛ صحنهای كه پنج سال پیش ضبط شده بود.
***
پشت صحنهی سریال «مختارنامه» در سكانسهایی كه به قبل از شهادت مختار اختصاص دارد را در گزارش ایسنا بار دیگر مرور میكنیم.
روزانه صدها هنرور در صحنههای سریال تاریخی «مختارنامه» داوود میرباقری حضور داشتند كه اغلب آنان سربازانی بودند كه در ارتش، دوران سربازی خود را میگذراندند. بادهای سرد شهریار برای برخی از آنها كه مجبور بودند از ساعتها قبل با لباس مخصوص در صحنه حاضر باشند قابل تحمل نبود؛ بنابراین تا شروع فیلمبرداری اجازه داشتند، كاپشنهایی را روی لباسهای رزم نازكشان به تن كنند.
فیلمبرداری صحنههای پایانی سریال «مختارنامه» به قبل از شهادت او اختصاص داشت؛ این صحنهها كه با حضور حدود 300 تن هنرور مرد و در راس آنان تعدادی بدلكار گرفته میشد، مجال چندانی برای خودنمایی بازیگرانی كه شمشیرزدن و اسبسواری را از وظایف خود نمیدانند، باقی نمیگذاشت و در چنین شرایطی داوود میرباقری، كارگردان این سریال چارهای نداشت جز این كه حتی به جای بازیگر نقش اول خود، از یك بدلكار استفاده كند. بدلكاری كه به مدد استفاده از ریش و موی انبوه سفید مختار، از فریبرز عربنیا (بازیگر نقش مختار) قابل تشخیص نیست.
***
فیلمبرداری از حوالی ساعت 10 صبح 18 آبان ماه 1385 در میدان مقابل كاخ دارالعماره مكه آغاز شد. در نخستین پلان، «مختار» در حالی كه لباسی سفید پوشیده و بر اسبی سفید سوار بود، همراه با سپاهیان خود از كاخ دارالعماره خارج شد و با عدهای از سربازان مبارزه كرد. این صحنه با وجود دشواریها در كنترل اسبها و تك تك سیاهی لشكرها پس از چند بار تكرار سرانجام به پایان رسید.
***
سرپرستی گروه بدلكاران را محمود اردلان بر عهده داشت. او علاوه بر این كار نقش پسر عموی مختار كه در آن زمان زندانبان كوفه نیز بود را بازی كرده است.
اردلان از آمادگی گروهش كه متشكل از 50 بدلكار هستند سخن گفت و برای اثبات آن از بدلكاری كه چندی پیش از ساختمان 9 متری به پایین پرت شده بود، خواست تا نخستین حركتی را كه باید مقابل دوربین اجرا كند را انجام دهد.
داوود میر باقری كه زندگیاش را در دوره ساخت مختارنامه به احمدآباد مستوفی منتقل كرده بود، هر روز پیش از فیلمبرداری از محمود اردلان درباره حركات اكشنی كه باید در آن روز اجرا شود، میپرسید و بر مبنای آن حركات دكوپاژ میكرد.
اردلان كه مدتها با بدلكاران خود تمرین كرده است در این خصوص به ایسنا گفت: بدلكارانی كه در این مجموعه حضور دارند، پیش از این هرگز شمشیر نزده بودند، اما توانستند در مدت بسیار كمی این كار را یاد بگیرند. اكشن خیلی سخت است. برخی صحنههای باید چندین بار گرفته شود و بعضی بازیگران كه سن بالاتری دارند، توانایی آن را ندارند.
به گفته وی، علیرضا فتحی، رییس انجمن بدلكاران خانه سینما، مسؤولیت انتخاب بدلكاران برای حضور در مجموعه «مختارنامه» را بر عهده داشته است.
***
... «جاء الحق؛ ذهب الباطل»
یكی از پلانها با گفتن این جمله از سوی عدهای از بازیگران و در راس آنان جعفر دهقان گرفته شد. این پلان كه تصویری نزدیك از سربازان سپاه مختار را در مقابل چشم بیننده قرار میدهد، با نگاه اشتباه یكی از هنروران مجددا تكرار شد.
آخرین و دشوارترین پلان جنگهای مختار در پنجشنبه 18 آبان ماه 85 صحنهای بود كه مختار و اسبش هر دو به زمین میخورند. این دو همزمان با هم از زمین بر میخیزند و مختار پیاده جنگ را ادامه میدهد. برای خواباندن اسب بر روی زمین یكی از پاهایش را با طناب بسته و دو مرد او را روی زمین نگه داشته بودند و به محض فرمان شروع از سوی كارگردان این دو مرد كنار رفته و اسب با دیدن بلند شدن بدل مختار از روی زمین به سرعت بلند میشد. اما پای بسته مجال حركت به او نمیداد. این صحنه چندین بار تكرار شد و اسب بیچاره در آخرین برداشتها دیگر رمقی در تن نداشت.
در تمامی صحنههای اكشن محمود اردلان در حالی كه شمشیر یا تبری در دست در كنار بدلكاران بود، بازی آنان را به شیوهای كه گویی خود در صحنه حضور دارد دنبال میكرد. در مواردی او حتی پیش از میرباقری فرمان كات را صادر میكرد، چرا كه یك بدلكار كارش را خوب انجام نداده بود.
در این سریال نیز به مانند بسیاری از سریالهای تاریخی كه صدابرداری سرصحنه انجام شد، مشكلات به طرزی غیرمترقبه خود را نشان میدهند؛ بنابراین چندین بار پرواز هواپیما از بالای سر عوامل، توقف كوتاه كار یا تكرار صحنهها را باعث شد.
***
... در اتاقی پشت اتاق جلوههای ویژه گریم، سرهای بریده به دیوار آویزان شدهاند. با نگاه دقیق به این سرهای بریده شده، چهرهی ساخته شدهی بازیگرانی چون محمد خیری، مهدی فخیمزاده، حبیب دهقان نسب و ... را میتوان شناخت و سر بریده مختار با بازی فریبرز عربنیا كه شامگاه هفتم مرداد ماه 90 در قسمت آخر مختارنامه برای مصعببن زبیر بعد از امیر شدنش آورده شد.