اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

صدای باران1

#1
تازه به یتیم خونه امده بود 7سالش بود یه دختر زیبا با چشمانی به رنگ ابی دریا موهایی که انگار رنگش از پرتوهای نور خورشید به وجود امده بود
انقدر زیبا بود که میشه گفت شبیه دختر ماری لونا جادوگری بسیار مهربان که زیبایی بی نظیر داشت ولی مردم به دلیل تفاوتش با اونا ازش می ترسیدن این دختر بچه اش بود ولی تفلکی نمی دونست کی هست و چرا مردم اینقدر باهاش بد رفتاری می کنن
هر روز دخترا اون رو کتک می زدن دخترک نمی توانست از خودش محافظت کند مدیر یتیم خانه تمام دختران را بخاطر ازار اذیت دخترک تنبیه می کرد اما دخترک با ان سن کمش اجازه ی این کار را به مدیر نمی داد چون دلش برای دختران می سوخت
مردم هرشب جلوی یتیم خانه جمع می شودن دادو بیداد می کردن که دخترک باید از اینجا برود چند ماه بود که خشک سالی امان مردم را بریده بود و مردم دخترک را مقصر می دانستن می گفتن دخترک امده تا انتقام مادرش را بگیرد
مدیر از بس هرشب مردم را از جلوی در یتیم خانه دور می کرد خسته شده بود
اما به دلیل دل پاکی که دخترک داشت و همچنین که یک روز مادر دخترک اورا نجات داده بود از دخترک مواظبت می کرد
تا اینکه.................
بقیشو بنویسم  Big Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط *Aɴѕel*
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
صدای باران1 - کــــــــــⓐرمَن - 03-01-2020، 14:58
RE: صدای باران1 - red_Queen - 03-01-2020، 15:13
RE: صدای باران1 - sina34916 - 03-01-2020، 15:27
RE: صدای باران1 - *Aɴѕel* - 03-01-2020، 15:48


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان