25-11-2020، 16:42
پارت 5
...شام دعوتمون کرده چانیول زنگ زد به هی سو
وخبر داد تا اونا هم اماده بشن
سوجی
چانیول زنگ زد و گفت شب دعوتیم خونه
مامانش ماهم رفتیم دوش گرفتیم و لباس
پوشیدیم وقتی اماده شدیم به بکهیون زنگ زدم
و خبر دادم اوناهم اومدن پایین بعدش باماشین
چانیول رفتیم خونشون جی هیون رفتارش
عجیب شده بود. همش میپرسید لباساش خوبه
یا زیاد ارایش نکرده ؟خوشگل شده یا نه ؟.
عجیب بود واسمون چون هیچ وقت به این
جور چیزا اهمیت نمیداد. بعدش فهمیدم چون
داره میاد پیش مامان چانیول میخواد مرطب
به نظر بیاد . نزدیکه خونشون بودیم ،که شکم
هی سو از گشنگی، به قار قور افتاد یهو همه از
خنده منفجر شدیم . بعد چند دقیقه رسیدیم
خونشون . هی سو بدون معطلی رفت سمت
کمد یکی دوتا شکلات خورد و بعد تموم کردن
شکلات ها گفت :نمیخوردین ؟؟ مامانش بهش
خندید و گفت خنگه تمومشون کردی چیو
تارف میکنی .......