10-04-2013، 13:26
شعر قافیه و ردیف نمیخواهد...
بوی اغوش تو هردیوانه ای را شاعرمیکند...
بوی اغوش تو هردیوانه ای را شاعرمیکند...
|
میدانستم عاشق بارانی...♦♦ |
||||||||||||||||||||||||||
10-04-2013، 13:26
شعر قافیه و ردیف نمیخواهد...
بوی اغوش تو هردیوانه ای را شاعرمیکند...
10-04-2013، 13:27
بوی دلتنگی میدهم…
حتی بهار هم پیله ی تنهایی ام را به روی پروانه هایش نمی گشاید . . .[color=#9400D3][size=medium]
10-04-2013، 13:34
چند وقتیست هر چه می گردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم ... نگاهم اما ... گاهی حرف می زند... گاهی فریاد می کشد... و من همیشه به دنبال کسی می گردم که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید ...
10-04-2013، 14:04
هَمیشـِـــہ آز آمَدن "ن" بَر سر "کَلـــِـــــمآت" می تَرســـَــمـ...
نَــ دآشتـــَـن تُو... نـَـ بُودَنـــ تُو... نــَ مآندَنــــ تُو... کآشـــ آیــن بآر حدآقل "دلِ وآژه" برآیــَــمـ مــی سُوختـــــــــ و خَبــَر میــــدآد آز "نـَـ رفتــــن" تُــــــو .
10-04-2013، 15:36
نمیدونم از کجا شروع کنم قصه تلخ سادگیمو
نمیدونم چرا قسمت میکنم روزهای خوب زندگیمو چرا تو اول قصه همه دوستم میدارن وسط قصه میشه سر به سر من میذارن تا میخواد قصه تموم شه همه تنهام میذارن میتونم مثل همه دورنگ باشم دل نبازم میتونم مثل همه یه عشق بادی بسازم تا با یک نیش زبون بترکه و خراب بشه تا بیان جمعش کنن جباب دل سراب بشه میتونم بازی کنم با عشق و احساس کسی میتونم درست کنم ترس دل و دلواپسی میتونم دروغ بگم تا خودمو شیرین کنم میتونم پشت دلها قایم بشم کمین کنم ولی با این همه حرفها باز منم مثل اونهام یه دروغگو میشم و همیشه ورد زبونهام یه نفر پیدا بشه به من بگه چیکار کنم با چه تیری اونی که دوستش دارم شکار کنم من باید از چی بفهمم چه کسی دوستم داره توی دنیا اصلا" عشق واقعی وجود داره ?????
13-04-2013، 14:11
این روزها برایم انگار آخر دنیاست
من مانده ام با یک بغل تنهایی یک عالم خاطرات تـــو و پاکت سیگاری که همدم شبهای دلتنگیم شده...
13-04-2013، 14:39
آنگاه که مخ هنگ میکند
سیگار کشیدن آغاز میشود
13-04-2013، 16:08
یکی بود ، هیچکس نبود …
گفته بودم که قصه من شنیدن ندارد …
14-04-2013، 18:12
زیباست نامت ببین اگر خودت بودی چ غوغایی میشد...
14-04-2013، 23:48
خودتــ را کـِ بزنے به آن راه
یـآدتــ مے رود کـِ روزے کسے بود ... کـِ خنده ـهآیتـ را دوستــ داشتـ ! کـِ دوستـ نـداشت ...چشمآنتـ نمنـاکـ شـود ! کافے است خودتـ را به آن راه بزنے ... تــآ همهـ ے این ـها را فراموش کنے !
| ||||||||||||||||||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|