امتیاز موضوع:
  • 13 رأی - میانگین امتیازات: 3.62
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بغض قلم ❥ ..

ب ماهی فکر میکردم ، ولی فراموش کردم ب اب هم فکر کنم ...
در نتیجه ماهی فکرم مُرد (:
 سپاس شده توسط royayebarfi ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، Đęąđ.ğïřł ، Faust ، ѕтяong ، ßяɪcε ، sama00 ، pesarebaad
آگهی
شاید د♥ ل من عروسکی از چوب است
مثل قصـــــه ی پینوکیــو محبوب است
اما چه دماغـــــــــــی داره این بیچاره
از بس که نوشته: "حال من" هم خوب است … !
دیگر کمتر اشـــک می ریزم…
دارم بُــــــــزرگ می شوم
یا سنـــــــگ …. !!!
خدا میداند…


می گویند هر سن و سالی که داشته باشی
اگر کسی نباشد ،
که با یادش ،
چشمانت ،
از شادی یا غم پر اشک شود ،
هرگز زندگی نکرده ای
و من این روزها
زندگی می کنم . . .
بـه زخـم هـایم مـی نـگری ؟
درد نـدارد
دیـگر روزی کـه رفـتی
مـرگ تـمام دردهـایم را بـا خـودش بـرد
مـرده ها درد نـمی کـشند …!
از تـو خـواهشـی دارم بـرنـگرد
دیـگر زنـده ام نـکن!…
 سپاس شده توسط royayebarfi ، Faust ، ѕтяong ، sama00 ، pesarebaad
بعضی از ماها عادت کردیم در مقابل مشکلات و بدبختی هامون سکوت میکنیم و اون لبخند احمقانه رو میشونیم رو لبامون
ولی امان از وقتی ک تنها میشیم ، میوفتیم ب جون خودمون ..
خط ب خط
شاید ب دنبال شکافی میگردیم تا فریاد هامونو بریزیم بیرونو خالی بشیم
خالیه خالی ...
حتی اگه رو دستمون باشه ، شایدم رو عرض گردن ...
#دُر
 سپاس شده توسط Đęąđ.ğïřł ، Faust ، ѕтяong ، sama00
دگر طاقتم طاق شده
حرف های پشت سرم زیاد شده
دگر خسته ام از این بود و نبود ها
از نگاه طعنه آمیز آدم ها
دگر با دلم بازی مکن
یا بمان یا هوایی ام مکن
دگر با نگاهت اسیرم مکن
بگذار بروم، پایبندم مکن…
 سپاس شده توسط Faust ، royayebarfi ، ѕтяong ، sama00 ، pesarebaad
وقتی که نیستی هوای هر دو سوے پنجره بارانی‌ست....A❤
بغض قلم ❥ .. 121
 سپاس شده توسط Faust ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، royayebarfi ، ѕтяong ، sama00 ، pesarebaad
عشقتـــ رآ پنهآטּ میڪنـے ڪـہ مرכآنگیتـــ פֿـכشـہ כـار نَشـوכ !
اَפֿـمـ میڪنـے ڪــــہ مهربآنیَتـــ رآ پنهـــــآטּ ڪنے !
مَـرآ " شُمــآ " פֿـَطآبـــ میڪُنے ڪِـہ هَوآیے نشَومـ !
اَمـآ نمــیـכانـے !
نمـیــכانے ڪـــہ چقَـכر ایــטּ هـآ بـہ تـو مـے آینـכ !
و مـَـטּ כیــوانـہ تـَر میشوَمـــ

ﻣﯿﮕﻦ ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ ﮐﻞ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺑﺪﻧﺶ ﺍﺯ ﮐﻞ ﮐﺎﺭﺍﯼ ﺑﺪ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ
ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﺮ ﻋﻠﯿﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﺨﺺ !!!…
ﺣﺎﻻ ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ … ؟؟؟؟؟
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﯾﻦ ﺯﺑﻮﻥ ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ
ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﻧﮕﻔﺘﻢ !…؟
ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻮﻡ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﻡ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺷﮑﻢ ﺟﻠﻮ
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﺩ !…. ؟
ﺍﯾﻦ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺮﺩﺍ ﭼﻪ ﺷﺒﻬﺎﯾﯽ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺶ ﻧﯿﻮﻣﺪﻩ !…. ؟
ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻻﻣﺼﺐ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻣﺎ ﻣﺤﺒﺖ
ﻧﺪﯾﺪﻩ !… ؟
ﺍﯾﻦ ﻣﻐﺰ ﻻﻣﺼﺐ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺸﻮﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺧﯿﻠﯽ
ﭼﯿﺰﺍ ﮔﺬﺷﺘﻪ !… ؟
ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺟﻮﻭﻧﯿﺸﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﻪ
ﺍﺻﻼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ !… ؟
ﺍﯾﻦ ﻻﻣﺼﺒﺎ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﻪ ﺩﺭﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﯾﻪ ﻫﺎﺵ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﮐﻪ ﮐﻢ
ﻟﻄﻔﯽ ﺩﻭﺳﺘﺎﺷﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻪ !…؟
ﻓﻜﺮ ﻧﮑﻨﻢ !!!!…
ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺸﻪ !!!… ؟؟!!!!

Heart Heart Heart
 سپاس شده توسط ❤nila❤ ، ѕтяong ، royayebarfi ، sama00 ، pesarebaad
صِدآش میزنی این دَفعه بِع جای جآنم میگِع بلِع نمیخآی سَردیشو بع رویِع خودت بیآری میگی هیچی یاآدم رفت
بغض قلم ❥ .. 121
 سپاس شده توسط Đęąđ.ğïřł ، ѕтяong ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، royayebarfi ، sama00 ، pesarebaad
و اما لیلی بی مجنونش دق میکنع......A❤
بغض قلم ❥ .. 121
 سپاس شده توسط ⓩⓐⓗⓡⓐ ، royayebarfi ، Đęąđ.ğïřł ، ßяɪcε ، sama00 ، pesarebaad ، ѕтяong
یکی توی قلب منه .. داره شبیه تو میشه ..

همیشه قشنگی عشق به دوریُ به سختیشه!
 سپاس شده توسط ❤nila❤ ، royayebarfi ، Đęąđ.ğïřł ، ßяɪcε ، sama00 ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، pesarebaad ، ѕтяong
ما به تمنای باهم بودن عهد بسته ایم !
عهدی به تاریخ سپیدی موهایمان ! A❤
بغض قلم ❥ .. 121
 سپاس شده توسط royayebarfi ، ßяɪcε ، sama00 ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، pesarebaad ، ѕтяong


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان