مشاعره (نسخه دوم)

[Ֆℋ£¥∂α]

تو ای تنها تر از تنها به دنبال تو می گردم

توای پیدا و ناپیدا به دنبال تو می گردم

[Nυмв]

من را بگذارید که پامال شود... بازیچه ی اطفال کهن سال شود

من را بگذارید به پایان برسد... شاید لت و پارم به خیابان برسد

[خخخخ]

دل که از ناوک مژگان تو در خون می گشت

باز مشتاق کمانخانه ی ابروی تو بود

[Volkan]

در دیگران می جویی ام اما بدان ای دوست
زین سان نمی یابی زمن حتی نشان ای دوست

[Nυмв]

توی چشمت دوباره ماهی ها ... توی چشمت دوباره اقیانوس
توی چشمت همیشه دعوا بود ... بین هر هشت دست اختاپوس

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

سعدیآ مرد نکونآم نمیرد هرگز
                  مُرده آنست که نآمش به نکویی نَبَرَند

[Volkan]

در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی مكن با این چنین آتش به جان ای دوست 

[خخخخ]

تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی

[زینب رهبر]

یاران گزیده داشتم روزی

امروز چه شد که نیست کس یارم

[Nυмв]

من را به گناه بی‌گناهی کشتی
بانوی شکار .. اشتباهی کشتی

بانوی شکار.. دست کم میگیری
من جان دهم آهسته، تو هم میمیری