امتیاز موضوع:
  • 13 رأی - میانگین امتیازات: 3.62
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بغض قلم ❥ ..

خَستَمــــ از آدَمایـــ دورَمــــ که قاطـــیه یه مُشتـــ باورایـ گُمَنـــ ??
 سپاس شده توسط ⓩⓐⓗⓡⓐ ، Đęąđ.ğïřł ، royayebarfi ، sama00 ، ❤nila❤
آگهی
‏نَبودنت یِه طنزِ تلخِه !(:
 سپاس شده توسط امیر‌حسین ، Đęąđ.ğïřł ، royayebarfi ، sama00 ، ❤nila❤
‏جایزه اسکار احمق ترین آدم روی کره زمین هم تعلق میگیره به اون آدمی که ترک میشه و باز عاشق میمونه..
 سپاس شده توسط Đęąđ.ğïřł ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، royayebarfi ، sama00 ، ❤nila❤
+ چی خوردی مست شدی ؟؟ _ هیچی ... + پ چرا الکی خوشی ؟؟ _ صداشو شنیدم ... ! =) + همین ؟ _ آخه میخندید ... صدای خنده هاش مستم کرد !
 سپاس شده توسط Đęąđ.ğïřł ، Dead Silence ، royayebarfi ، sama00 ، ❤nila❤
بغض قلم ❥ .. 177

تيغ ! ! !

آروم و عميق ميكشم روي پوستم . . . تيغ اول و دوم و سوم . . .

خون از رگهام ميزنه بيرون ، قطره قطره ميريزه روي سراميكاي

كف اتاق ،

ميرم فضا . . . همون فضا كه بيرون از دنياي تو بود ! بال مي

خوام ، با تيغ چهارم اوج ميگيرم . . .

ديگه كم كم داره حرفات از ذهنم پاك ميشه . . . با تيغ

پنجم ضعف ميكنم ، دستام ميلرزن . . .

زبونمو ميكشم روي بريدگيا . . . اين بار بغضم ميشكنه و به

خاطر تمام بيكسيام اشك ميريزم . . . !

با تيغ آخر سقوط ميكنم . . . اينجا آخر دنياست ، اما

دنيام يه رنگه ديگه گرفته . . . !


: بيا خوشي ها رو تقسيم كنيم سيگار ، حشيش ، عرق سگي ،

اكس مال تو . . . !

تيغ مال من ! تو با خوشياي خودت اوج بگير ، منم با تيغ

خودم !

گاهي وقتا هم ارتفاع قشنگه ، اوج . . . سقوط . . . آخر دنيا . . .
 سپاس شده توسط ⓩⓐⓗⓡⓐ ، royayebarfi ، ❤nila❤
ما هر کسی را طوری می‌کُشیم !
بعضی‌ها را با گلوله
بعضى‌ها را با حرف
و بعضی‌ها را با کارهایی که کرده‌ایم
و بعضی‌ها را با کارهایی که تا به امروز
برای آن‌ها نکرده‌ایم !

_ داستایوفسکی
 سپاس شده توسط ⓩⓐⓗⓡⓐ ، Đęąđ.ğïřł ، royayebarfi ، sama00 ، _Lσѕт_ ، ❤nila❤
کاش فرشته ای بود به نام عشقاییل !
که در روز ازل صور خود را برمیداشت و میگفت =
( دلتنگی تمام شد ! هر کسی عشقش را بردارد و برود )
 سپاس شده توسط Đęąđ.ğïřł ، royayebarfi ، sama00 ، Dead Silence ، ❤nila❤
کاشکی گاهی کارامون رنگ حرفامونو میگرفت(:
 سپاس شده توسط ⓩⓐⓗⓡⓐ ، royayebarfi ، sama00 ، Dead Silence ، ❤nila❤
عاشق” را که برعکس کنی می شود
“قشاع”
دهخدا را می شناسی؟
لغت نامه اش را که باز کردم نوشته بود:
قشاع:
دردی که آدم را از درمان مایوس می کند ..
R♥
 سپاس شده توسط Đęąđ.ğïřł ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، sama00 ، Dead Silence ، ❤nila❤
کاشکی ادم دلش قرص بود که یکیو واسه همیشه ی همیشه کنارش داره...
 سپاس شده توسط sama00 ، royayebarfi ، ❤nila❤


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان