مشاعره (نسخه دوم)

[Maryam Farrokhy]

معلوم مان نشد که پس از جبر زندگی
با خود حساب رنج مرا چند چند کرد

[ѕтяong]

در کوی نیکنامی مارا گذر ندادند گرتو نمیپسندی تغییر کن قضارا

[Maryam Farrokhy]

ایستادم و زمان پشت سرم مکثی کرد
اسمان زیر تپش های پرم مکثی کرد

[ѕтяong]

دوست ان باشد ک گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی

[Maryam Farrokhy]

یا رب تو چنان کن که پریشان مشوم
محتاج به بیگانه و خویشان مشوم

[sama00]

من از نزاع «دلم» با «خودم» خبر دارم
چگونه با دو «ستم پیشه» مهربان باشم؟

[mT_pOoM_taaK]

مثل یک موش مرده خوشبختم / مثل یک موش مرده غم دارم / توی یک ابر غوطه ورم / ترس از ارتفاع هم دارم...!

[sama00]

من خود دلم از مهرِ تو لرزید وگرنه

تیرم به خطا می رود
اما به هدر نه

#فاضل_نظرى

[Maryam Farrokhy]

همین ک عشق ب دنیای ما سرایت کرد
برای تک تک سر ها کلاه پیدا شد

[sama00]

دود بود و دود بود و دود بود
گل میان آتش نمرود بود
شعله میپیچید بر گرد بهار
خون دل میخورد تیغ ذوالفقـار