ஜ۩۩ஜتالار دختروونه ஜ۩۩ஜ

[Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ]

حوصلم پوووکید من میرم بای همگی

عهــــــــــ
کُجــــــــــــــــآ؟؟؟

سر قبرم کجا دارم که برم هان؟
جز یع اتاق کوچیک با یع تخت صورتی؟

خوبه مال تو صورتیه باز
مال من که نارنجیه چی بگم
احمد رضا چی کرده
مهراوه

من جایی رو ندارم جز پتویی که از گریه هایم خیس شده است
گریه هایی که مال اینجا بوده است
بچه هایی که هر روز خدافسی کردنو
من موندمو یع تخت و یع پتو صورتی
ولی فرداش دوباره اومدن
دیگر اینجا برایم بی اهمیت شده
دیگر بع دعوا ها کاری نداذم
وحیف این همه اشک که صرف یع دنیای مجازی شد

[ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ]

حالا شوما ها دخیم هستید رژی هم اگ بخواد در خونمون همیشع به روش بازع

[Adl!g+]

رفتین؟

[Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ]

نیاز نیس من از اول حالم از عاطفع به هم میخورد-ــ-

الــــــــــــان من فک کردم میدونی عاطفرو:|
یعنی نمیدونسی واقعنی؟

[ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ]

دخیای من چطورن؟؟؟؟

[Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ]

دخیای من چطورن؟؟؟؟

هوووووووفــــــــــــــــ×

[ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ]

نیاز نیس من از اول حالم از عاطفع به هم میخورد-ــ-

الــــــــــــان من فک کردم میدونی عاطفرو:|
یعنی نمیدونسی واقعنی؟

چیو؟>ــ<

[Adl!g+]

عهــــــــــ
کُجــــــــــــــــآ؟؟؟

سر قبرم کجا دارم که برم هان؟
جز یع اتاق کوچیک با یع تخت صورتی؟

خوبه مال تو صورتیه باز
مال من که نارنجیه چی بگم
احمد رضا چی کرده
مهراوه

من جایی رو ندارم جز پتویی که از گریه هایم خیس شده است
گریه هایی که مال اینجا بوده است
بچه هایی که هر روز خدافسی کردنو
من موندمو یع تخت و یع پتو صورتی
ولی فرداش دوباره اومدن
دیگر اینجا برایم بی اهمیت شده
دیگر بع دعوا ها کاری نداذم
وحیف این همه اشک که صرف یع دنیای مجازی شد

دلم تنگ شده واسه روزهایی که معنی خدافسی رو نمیدونستم4
دلم تنگ شده واسه روز هایی که شاد بودیمو جز خنده چیزی نبود
دلم تنگ شده واسه روز هایی که دعوایی بین بچه ها نبود
دلم تنگ شده واسه روز هایی که همه باهم مهربان بودن
دلم ان قدر تنگ شده است که نمیتوانم توصیف کنم
دلم ان قدر تنگ شده است که دل تنگی های قبلیم رو از یاد برده ام

---

دخیای من چطورن؟؟؟؟

خوبیم مرسی تو خوبی مامی

---

واییی من باید برم بای همه

[ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ]

چیع مهشید؟

[Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ]

هوووووووفـــــــــ تر
منم برم بام مامی^__^
بای اجی^_^
منم برم