مشاعره (نسخه دوم)

[امیررضا*]

درسیاهی پیش می آمد
می شکفت ازحس دستانش

[$alex$]

شکستن صف من کار بی صفایان نیست
که شهریارم و صاحبدلان سپاه منست

---

یکی شروع کنه دیگه

[best girl-shiva]

شعردیوانه ی تب آلودم
شرمگین ازشیارخواهش ها
پیکرش رادوباره می سوزد
عطش جاودان آتش ها

[KᏙ¥றᏙƝ]

آنقدر می‌خندم كه غم از روی رود…

زندگی باید كرد
گاه با یك گل سرخ
گاه با یك دل تنگ


گاه باید رویید در پسِ این باران
گاه باید خندید بر غمی بی‌پایان…

[امیررضا*]

نشان ز عالم آوارگی نبود هنوز
که ساخت عشق تو آواره‌ی جهان ما را

[Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ]

ادمی را ادمیت لازم است چوب صندل گر بسوزد هیزم است

[KᏙ¥றᏙƝ]

ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود

تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار

[امیررضا*]

روزی گرت غمی برسد تنگدل مبآش

روشکر کن مبآدآ که بد بدتر شود

[∆ MeRzaD ∆]

دوستت دارم و دانم تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

[امیررضا*]

من نگویـم که مرا از قفس آزآد کنید!

قفسم برده به بآغــی و دلم شآد کنید!!