امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشاعره (نسخه دوم)

دشمن دانا که غم جان بود
بهتر از آن دوست که نادان بود
 سپاس شده توسط خخخخ
آگهی
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس

که چنان زو شده ام بی سرو سامان که مپرس
مشاعره (نسخه دوم) 85
 سپاس شده توسط AMIR REZA16
دوست آن باشد که گیرد دست دوست / در پریشان حالی و درماندگی
TongueTongueTongueTongueTongueTongueTongueTongueTongueTongueTongue
مشاعره (نسخه دوم) 85
 سپاس شده توسط خخخخ
سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد
ان چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غم که هزار افرین بر غم باد
مشاعره (نسخه دوم) 85
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و به میخانه زدند
 سپاس شده توسط خخخخ
دل که از ناوک مژگان تو در خون می گشت

باز مشتاق کمانخانه ی ابروی تو بود
مشاعره (نسخه دوم) 85
دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست ولی موی شکافت
مشاعره (نسخه دوم) 85
 سپاس شده توسط Nυмв
تماس های کسی ناشناس از خطّ ِ ...
بــــه استخوانِ سرم زیر حرکتِ مته

که می شود به رگ و پوست از تو تیغ کشید
که می شود بـــه تو چسبید و بعد جیغ کشید

که می شود وسطِ وان دچار فلسفه شد
که زیر آب فرو رفت... واقـــعا خفـــــــه شد!


دوست دارم دوباره اون پاهای خستت
کنارم را بیانو
دوست دارم دوباره تو واسه من بخونی
منم بزنم با پیانو
مشاعره (نسخه دوم) 85
 سپاس شده توسط Nυмв


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان