عکس تو
بر عکس تو
مدام در آغوش من است …
.
.
تاریکی این خانه مرا میبیند و من این خانه را بی تو همیشه تاریک میبینم …
.
.
دلم مثل دیواری می مونه که هنوز ایستاده ، با آجرهایی که تک تکشون شِکَستَن …
.
.
پشت این بغض ، بیدی لرزان نشسته که خیال میکرد با این “یادها” نمیلرزد …
.
.
دل شکسته را بند هم که بزنی ، بی فایده است ؛ هر کاری بکنی باز هم غم و غصه از ترک هایش چکه می کند !
.
.
پشیمان اند کفش هایم که این همه راه را ؛ راه آمدند با نیامدن هایت …
.
.
شیشه های شکسته تعویض می شوند …
پل های شکسته ، تعمیر …
آدم های شکسته ، فراموش !!!
.
.
چشم گذاشتم و تو رفتی ، اما تا همیشه شمردن شرط بازی نبود …
.
.
موی سپید ، نمی پوشانمت تا به بخت سیاهم ، همه معتقد شوند …
.
.
.
عکس تو
بر عکس تو
مدام در آغوش من است …
.
.
تاریکی این خانه مرا میبیند و من این خانه را بی تو همیشه تاریک میبینم …
.
.
دلم مثل دیواری می مونه که هنوز ایستاده ، با آجرهایی که تک تکشون شِکَستَن …
.
.
پشت این بغض ، بیدی لرزان نشسته که خیال میکرد با این “یادها” نمیلرزد …
.
.
دل شکسته را بند هم که بزنی ، بی فایده است ؛ هر کاری بکنی باز هم غم و غصه از ترک هایش چکه می کند !
.
.
پشیمان اند کفش هایم که این همه راه را ؛ راه آمدند با نیامدن هایت …
.
.
شیشه های شکسته تعویض می شوند …
پل های شکسته ، تعمیر …
آدم های شکسته ، فراموش !!!
.
.
چشم گذاشتم و تو رفتی ، اما تا همیشه شمردن شرط بازی نبود …
.
.
موی سپید ، نمی پوشانمت تا به بخت سیاهم ، همه معتقد شوند …
.
.
.
گاهی اوقات دلم میخواهد خرمایی بخورم و برای خود فاتحه ای بفرستم ؛ شادیش ارزانی کسانی که رفتنم را لحظه شماری میکردند !
.
.
ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ، ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺴﺘﯽ …
.
.
کنج گلویم قبرستانیست پر از احساس هایی که زنده به گور شده اند به نام بغض !
.
.
بالاتر از سیاهی هم “رنگ” هست …
مثل رنگ این روزهای من !
.
.
سیلی واقعیت رو درست اون وقتی می خوری که وسط زیباترین رویا هستی …
.
.
دل من همانند اتوبوس های شهر شده !
غصه ها سوار میشوند فشرده به روی هم و من راننده ام که فریاد میزنم :
دیگر سوار نشوید !!! جا نیست …
.
.
دنیا دنیای ریاضی ست وقتی عشق را تقسیم کردند و تو خارج قسمت من شدی …
.
.
امشب غم ها برایم مهمانی گرفته اند و من میخواهم بترکانم همه ی بغض هایم را …
.
.
لااقل بیا بگو که دیگر به دیدنم نمی آیی شاید اشکی نشست گوشه چشم هایی که به این “در” خشک شده اند !
بر عکس تو
مدام در آغوش من است …
.
.
تاریکی این خانه مرا میبیند و من این خانه را بی تو همیشه تاریک میبینم …
.
.
دلم مثل دیواری می مونه که هنوز ایستاده ، با آجرهایی که تک تکشون شِکَستَن …
.
.
پشت این بغض ، بیدی لرزان نشسته که خیال میکرد با این “یادها” نمیلرزد …
.
.
دل شکسته را بند هم که بزنی ، بی فایده است ؛ هر کاری بکنی باز هم غم و غصه از ترک هایش چکه می کند !
.
.
پشیمان اند کفش هایم که این همه راه را ؛ راه آمدند با نیامدن هایت …
.
.
شیشه های شکسته تعویض می شوند …
پل های شکسته ، تعمیر …
آدم های شکسته ، فراموش !!!
.
.
چشم گذاشتم و تو رفتی ، اما تا همیشه شمردن شرط بازی نبود …
.
.
موی سپید ، نمی پوشانمت تا به بخت سیاهم ، همه معتقد شوند …
.
.
.
عکس تو
بر عکس تو
مدام در آغوش من است …
.
.
تاریکی این خانه مرا میبیند و من این خانه را بی تو همیشه تاریک میبینم …
.
.
دلم مثل دیواری می مونه که هنوز ایستاده ، با آجرهایی که تک تکشون شِکَستَن …
.
.
پشت این بغض ، بیدی لرزان نشسته که خیال میکرد با این “یادها” نمیلرزد …
.
.
دل شکسته را بند هم که بزنی ، بی فایده است ؛ هر کاری بکنی باز هم غم و غصه از ترک هایش چکه می کند !
.
.
پشیمان اند کفش هایم که این همه راه را ؛ راه آمدند با نیامدن هایت …
.
.
شیشه های شکسته تعویض می شوند …
پل های شکسته ، تعمیر …
آدم های شکسته ، فراموش !!!
.
.
چشم گذاشتم و تو رفتی ، اما تا همیشه شمردن شرط بازی نبود …
.
.
موی سپید ، نمی پوشانمت تا به بخت سیاهم ، همه معتقد شوند …
.
.
.
گاهی اوقات دلم میخواهد خرمایی بخورم و برای خود فاتحه ای بفرستم ؛ شادیش ارزانی کسانی که رفتنم را لحظه شماری میکردند !
.
.
ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ، ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺴﺘﯽ …
.
.
کنج گلویم قبرستانیست پر از احساس هایی که زنده به گور شده اند به نام بغض !
.
.
بالاتر از سیاهی هم “رنگ” هست …
مثل رنگ این روزهای من !
.
.
سیلی واقعیت رو درست اون وقتی می خوری که وسط زیباترین رویا هستی …
.
.
دل من همانند اتوبوس های شهر شده !
غصه ها سوار میشوند فشرده به روی هم و من راننده ام که فریاد میزنم :
دیگر سوار نشوید !!! جا نیست …
.
.
دنیا دنیای ریاضی ست وقتی عشق را تقسیم کردند و تو خارج قسمت من شدی …
.
.
امشب غم ها برایم مهمانی گرفته اند و من میخواهم بترکانم همه ی بغض هایم را …
.
.
لااقل بیا بگو که دیگر به دیدنم نمی آیی شاید اشکی نشست گوشه چشم هایی که به این “در” خشک شده اند !