» سـوتـیـکده «

[javad00631]

اینی که می خواهم براتون تعریف کنم بدترین فول زندگیم بود
اومدم به بابام بگم انگور می خواهی گفتم بابا انگولی می خواهی بابام یک جوری نگام کرد ریدم تو خودم

[ایلین 5000]

بیرون بودیم میخواستم دایی مو بغل کنم پشتش به من بود بعد از پشت بغلش کردم نگو یه پسر غریبه بود قیافم این شکلی شده بود

[Cigarettes.at.daybreak]

يه سوتيم^_^
سر امتحان ادبيات._.
به دوستم گفتم جواب اين چي ميشه؟O.o
گفت خيلي طولاني...(يني كه جوابش خيلي طولانيه نميشه بگم!!)
هيچي ديگه...منم نوشتم خيلي طولاني : )))))))
ديگه مونده بودم چيجوري با معم رو ب رو شم : D
____________________________________________________________
يكي ديگم بگم>.<
سر زنگ زيست!!
داشتيم راج ب گياهو...رنگ سبزو اينا حرف ميزديم(..*)
بعد معلممون گف اگه ما مثلا يه دفتر قرمز داشته باشيم.-.جلد بيرن كنيمش چه رنگي ميشه؟؟O.o
من بلند گفتم قرمز : D
اصن وضعيي بودااااااااا =|

[ღpretty girlღ]

هيييييي._.

تابستون بود،منم تو خونه تنها بودم،حوصلمم سر رفته بود-_-

تصميم گرفتم برم ناهار درس کُنم تآ وقتي مامان بآبام برگشتن خونه سوپرايز بشن^_^

عآاااقآ چِشِتون روز بد نبينهO_o

نمکو اَدويَش از دستم دَر رفت*_*

اين به کنآر،کُل خونه رو پُر دود کردم>_<

وقتيم مآمان بآبام برگشتن خونه،مونده بودن چي بگن..!

به مآمان بآبام گفتم بياين يکم از غذام بخوريد ببنيد چطور شده+_+

بآبام که جُرعَت نکرد بخوره@_@

مآمانمم که خورد،بآ چشآش بهم فهموند که ر*ي*د*م تو غذآ)))):

هيچي ديگهـ،غذآم که افتضاح شد،خونه رو هم که نزديک بود آتيش بزنم:/

[mbi//-]

من دندونام ارتودنسیه
پارسال ک تازه وارد راهنمایی شده بودیم جمعیت کلاس ما از بقیه کلاسا بیشتر بود.ناظم اومده سر کلاس میگه کسی میخاد کلاسشو عوض کنه!؟؟ کسی چیزی نگفت منم ک قالب دهنم بود بلند شدم گفتم
ما دوشتامونو دوش دالیم.هیچی دبگه کلاس رفت رو هوا

---

یکی دیگه.معلم حرفه چن تا کار بهمون پیشنهاد کرد گروه ما هم فلز سنج رو انتخاب کرد
منم سرگروه بودم با ی اعتماد ب سقفی بلن شدمو گفتم ما «فساد سنج»درست میکنیم
بازم کلاس رو آسمونا بود

[Directioner_kimia]

يه بار با دوستاي فابم داشتيم جرعت و حقيقت بازي ميكرديم به من افتاد،گفتم حقيقت.
گفت تاحالا چقدر به خودت فحش دادي؟
اغا چشمتون روز بد نبينه!
داشتم به فحشهايي كه به خودم ميدم فكر ميكردمو يهو جواب دادم:
تا گ* و*ه*ت بخواد
كل كلاس منو سوژه خنده قرار داده بودن تا دو ماه
اصن يه وضعي!!!!

---

معلم كلاس ششم اسمش كالاشي بود
بعد به بار به سوال ازش داشتم تو راهروي مدرسه داد زدم :خانوووووووووم كاشي!!!!!!
يعني همچين نگام ميكرد انگار شوهرشو كشتم
حالا بد تر از اين كل راهرو تو هوا بود!!!!!!!!
حالا اين معلمه ترك بود بعد هميسه به گ ميگفت ق
مثلا :قازوييل،قاز قوسفند
يه بار هم به دوازده گفت شوازده!!!!
يه بار هم معلم ورزش داريم كه بهش ميخوره٢٤،٢٦سال
بعد اين گوشيش زنگ خورد،عكس نامزدش افتاد روش!!!!
من هم از اون پاچهخوارا هميشه بهش ميچسبيدم
يهو تا تلفن زنگ خورد يه جيغ خفيف كشيد و گفت واييييييي ماماني!!!!عشقم زنگيد!!!!!!!
من:o
خودش:/
بچه با شنيدن صداي جيغش

[[χσℓσνєѕтєя]]

6بودم...

از شانس ما هیشکی کامپیوتر بلد نبود(بجزمن^_^)دقیقا اونی که اصلا نمیدونست زد کل سیستمو به هم ریخت

منم حواسم نبود گفت خب ر×دی بیا کنار

یه دفعه دیدم همه دارن منو نگاه می کنن

دوست گلم (خدا خیرش بده)به صورت کلی بحثو عوض کرد+._.+

[☆♡yekta hidden♡☆]

ی بار اومدم بگم شیره جوشید گفتم جوشه شیرید

---

پارسال ششم معلممون داشت فتو سنتزو درس میداد.پرسید بچه ها میدونید فتو به انگلیسی چی میشه؟کل بچه ها گفتن نور منم با ولوم بالا داد زدم عکس.
اقا ی بارم سر کلاس سکسکم گرفته بود معلمم دوتا میز جلوییم نشسته بود داش درس میداد اولیو ی نگا کرد ادامه داد دومیو چن ثانیه مکث کرد بد دوباره ادامه داد سومی گف حبس کن نفستو کشتی مارو

[ღpretty girlღ]

اسم دوستم کوثر بود(:


حواسم نبود صداش کردم کُ*ث*ي،کُ*ث*ي!!!


کلاس که رفته بود رو هوا،شانس آوردم خودش متوجه نشد._.!

[کیوان دربندی(ترافیک)]

ینی عاششششششششششقتم کیوان

ینی غلللللللط کردی:-B