امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.38
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

» سـوتـیـکده «

توی کلاس معلم قرآنمون اومده بود گفت یاشگین تو بخون...
بعد منمن داشتم میخوندم یه جا نوشته بود تتلون ...
من یه دفعه ای حواسم نبود گفتم اااااا  امیر تتلو اینجا چی کار می کنه؟!!!
یعنی معلم قرآنمون محو شد خواهشا براش دعا کنید ظاهر بشه!!!!!
حجم عشقی که بهت دادم اینقدر زیاد بود که باورش سخت بود...
پاسخ
 سپاس شده توسط آیلی جوون ، ❤ஜelenaaஜ❤ ، mr.destiny ، Nike 2 ، nanali ، M.AMIN13 ، ستایش*** ، み£∂ɨע£ ، جوجه کوچول موچولو
آگهی
ی بار داشتم از روی کتاب زیستمون بلند برا همه میخوندم بجای گوزن خوندم گوزَن....

بعد از روهم نرفتم گفتم اشتباه چاپی بوده...!!!!
پاسخ
 سپاس شده توسط ❤ஜelenaaஜ❤ ، Berserk ، mr.destiny ، fakhte ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، جوجه کوچول موچولو
من سوتی کم میدم ولی ......
سر کلاس زبان معلم می خواست کلمات رو بپرسه به دوستم گف مجله به انگلیسی چی میشه؟؟
دوستم به جای اینکه بگه مگزین گف نگوزی
خانمه بدبخت سرخ وسفید می شدBig Grin
[img]دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
» سـوتـیـکده « 15 [/img]
پاسخ
 سپاس شده توسط "تنها" ، ❤ஜelenaaஜ❤ ، dokhi khoooooooobi ، mr.destiny ، み£∂ɨע£ ، لــــــــــⓘلی
تومدرسه مون حض چه آبه اومدم آب بخورم دوستم حولم داد
از پشت افتادم تو حوضچه پشتم کام خیس بود
یکی ازرفیقام از بس خندید بخودش شاشیدBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin

من سوتی زیاد میدم 

نصف کادر دفتری مون تو کلاس مون بودم 
همه گفت روان خوانی من خوبه 
گفتن تو بخون
شِرک   رو
شِرِک خوندم کل کلاس رفت رو هوا آبرومم رفت معلممون سرخ شد که نگوBig GrinBig GrinBig Grin



» سـوتـیـکده « 15» سـوتـیـکده « 15




پاسخ
 سپاس شده توسط ❤ஜelenaaஜ❤ ، Nike 2 ، mr.destiny ، Sмαяту Gιяℓ ، جوجه کوچول موچولو
اقا سر زنگ فارسی بود منم خوندم خوبه گف بخون بردیا جان

من داشتم با دوستام حرف میزدم در مورد بحث مهم گفتم جاننننن گف بخون گفتم باشه باشه کجا بود پشثیم نشون داد خوندم رسیدم ب ی جایی نوشته بود کس اغا منم بعدش خوندم ک.و.س 2 روز نرفتممدرسه گوشیممخاموش بود
Darya arom taree hamishe bood
پاسخ
 سپاس شده توسط ❤ஜelenaaஜ❤ ، "تنها" ، اقیانوس اشک ها ، dokhi khoooooooobi ، mr.destiny ، み£∂ɨע£ ، جوجه کوچول موچولو
اقا مورد داشتیم طرف وقتی اومده از کلاس بره بیرون در زده، بچه ها و معلمم از خنده بیهوش شدن، هیچی دیگه بیچاره وقتی برگشت سرکلاس از خجالت سینه خیز میرفت...
مدیونین اگه فکر کنید اون طرف خودم بودم!!!!
((قرار نبود چشمای من خیس بشه))




((قرار نبود هر چی قرار نیست بشه))




((قرار نبود دیدنت آرزوم بشه))




((قرار نبود اینجوری تموم بشه))
پاسخ
 سپاس شده توسط Berserk ، mr.destiny ، لــــــــــⓘلی
از سوتیای من که میشه تاریخچه ساخت چندتا شو بگم ... بعضیاشم نمیشه تو جمع گفت...



یبار داشتم با گوشی حرف میزدم پشت خطی داشتم گفتم قط کن دارن در میزنن ...0___0 من دوستم ؟___؟
در -___-   پشت خطی .___.

یبار داشتم ساعت میخریدم مغازه داره گفت چه مارکی میخوای گفتم طلایی باشه .___.


یه روز اصلا حال نداشتم رفته بودم یونی سر یکی از کلاسام  تقریبا اخراش داشتم باگوشییم بازی میکردم قدری محو بازی شده بودم که وقتی کلاس تموم شد استادم اومد بالا سرم گفت عزیزم کلاس تموم شد . بازیه رو دیلیتیدمش 0___0


بسه دیه خودتونم سوتی میدینا 0___0 ^____^
                                                      
» سـوتـیـکده « 15


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
» سـوتـیـکده « 15




پاسخ
 سپاس شده توسط "تنها" ، هانی* ، ❤ஜelenaaஜ❤ ، Berserk ، mr.destiny ، nanali ، جوجه کوچول موچولو
داشتیم با دختر عموم والیبال نگاه میکردیم

دختر عمومم با ی لحن خیلی جدی برگشته بم میگه

این امیر غفار هم خیلی خوب بازی میکنه ها

امیر غفور ک خودکشی کرد تلوزیونم ترکید
 » سـوتـیـکده « 15
   
پاسخ
 سپاس شده توسط ❤ஜelenaaஜ❤ ، "تنها"
با دوستام رفته بودم پارک دوستم گفت گوشیمو بدم بهش بازی کنه که دیدم دستم خورده بود و زنگ زده بودم به بابام اونم  5:37 از حرفامونو شنیده بود
 
روم نمیشد برگردم خونه چون خیلی چرت و پرت گفته بودیم ولی وقتی رفتم خونه اصن به روم نیاوردن
 ولی مامانم گفت همه حرفاتو با بابات گوش کردیم (:
پاسخ
 سپاس شده توسط "تنها" ، spent † ، ❤ஜelenaaஜ❤ ، Narcissus ، mr.destiny ، جوجه کوچول موچولو
معاون فناوری مدرسه مون داشت در مورد سایت مدرسه مون صحبت می کرد
بحثش رسید به این جا که چه جوری مقاله بذاریم تا اون نگاه بکنه و اگه خوب بود تو سایت نمایش داده بشه
من قبلا چند تا مقاله گذاشته بودم
ازش پرسیدم چرا مقاله های من نمایش داده نشده
گفت مقاله ها نباید حالت داستانی داشته باشه
من گفتم خب مقاله کاغذ باطله بده مداد تحویل بگیر که حالت داستانی نداشت
اون پرسید:کوتاه بود؟؟؟
منم گفتم نه بلندتر بود
یه دفعه کلاس رفت رو هوا

زنگ ورزش بود
اون دو تیم دیگه بازی می کردن تیم ما نشسته بود
بچه ها جلوی محوطه جریمه پاسکاری می کردن

یکی از بچه های تیم ما یه فحشی به بازیکنای اون تیم داد که نمی تونم بنویسم
یه دفعه معلم ورزشمون از پشت سرش در اومد و گفت بله بله
معلم ورزشمون تا نیم ساعت پهلومون وایستاده بود
تا سرشو میچرخوند می زدیم زیر خنده

ما یه معلم داریم وقتی داریم پا تخته هوشمند تمرینا را حل می کنیم می گه :بُبُر بالا
اوایل منظورشو نمی فهمیدیم
بعدن فهمیدیم منظورش ببر پایینه
پاسخ
 سپاس شده توسط هانی* ، bipasha basu


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان