مخـــصوص عاشقای پـاپ(فقــــــط پـاپ)

[ᖇᗩᖺᗩ]

شاید از بودنـ منـ خستهـ بودیـ کـ تو اینـ عکسـ چشاتو بستهـ بودیـ

[Ֆℋ£¥∂α]

یه لحظه به عقب برگردونم
اونقثد ِ خواستم و نتونستم که خسته شدم و خواستنی هام کم شد
خودم و کشتم از دنیا بهشت بسازم
نمیدونم چی شد که جهنم شد

[ᖇᗩᖺᗩ]

دستاتـ تو دستشـ نگاهـ میکردیـ کاشکیـ میرفتیـ  

[Ֆℋ£¥∂α]

یه عمری رو لبهام پر از خنده بود
تا کی باید این نقشو تمرین کنم
یا هر سالِ تحویل بگم پیشمی
تا کی باید این فکرو تلقین کنم

[ᖇᗩᖺᗩ]

منو چـ زود دارهـ یادتـ میرهـ همونیمـ کـ دلشـ بـ تو گیرهـ

[Ֆℋ£¥∂α]

هر سالِ تحویل بگم پیشمی
تا کی باید این فکرو تلقین کنم

دارم درد و دل می کنم گوش کن
چقدر حرف دارم که خالی بشم
چه حرفایی رو توو خودم ریختم
ببین از نبوده تو چی می کشم

[ᖇᗩᖺᗩ]

میدونمـ میدونیـ عاشقهـ چشماتمـ 

[Ֆℋ£¥∂α]

میخندی غم کاری باهام نداره
بخند که این غصه دیگه سر به سرم نزاره

[ᖇᗩᖺᗩ]

هرجا میرمـ یـ نشونیـ ازتـ هسـ رد پایـ تو تو خاطرهـ هامهـ

[Ֆℋ£¥∂α]

همیشه اون نگاه ٍِ تو حرفای ِ تازه داره با من دوباره حرف بزن
بازم بخند دوباره
.
بخند ..