بغض قلم ❥ ..

[♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱]

شده دلتنگ شوی، فاصله فرسنگ شود
یاد شیرین کسی تیشه ی هرسنگ شود

شده با بغض ترک خورده سلامی بکنی
او جوابی ندهد، ثانیه ها هنگ شود

شده شاعر بشوی شعر و غزل تب بکند
قافیه، وزن و عَروضش، همگی لنگ شود ؟

یا در اندیشه دیروز به فردا برسی
ناگهان دیر و زمان قصه ی دل تنگ شود

شده در ساعت محکوم به دیوار اتاق
چشم در چشم، گِره، زل بزنی آمدنش زنگ شود

[pesarebaad]

چشمانت برمودای دیگریست
هر کس به ان سفر کرد بازنگشت
و من قصد سفر دارم

[sama00]

دیروز به رویای چشمانت گفته بودم:"دست از سرم بردار."
امروز می گویم:"غلط کردم...تو را به خدا رویای لخندت و چشمانت را دیگر از من نگیر...."
امشب به امید چشمانت می خوابم...باز هم سر زده وارد دنیای تلخ خواب هایم می شوی؟؟

[royayebarfi]

می خواهم بِدهم دنیا را برایم تنگ کنند ، به اندازه آغوشت !

[pesarebaad]

و دوست داشتنت مانند هوا در من جریان دارد

[sama00]

از دور تو را دوست دارم،
بی هیچ، عطری
آغـوشی
لمسی
و یا حتی بوسه‌ای.
تنها
دوستت دارم،
از دور … !

[امیر‌حسین]

دلبر جان ، ازین به بعد
تمومِ بی حوصلگیات و دل واپسیات پایِ من :‌))

‌#مخاطب_دار

[pesarebaad]

ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﺣﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺷﻘﯽ ؟
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺑﻢ
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﻣﯽ ﺍﯾﺪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺳﺖ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﺭﺍﺣﺖ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ

[royayebarfi]

خوشحالی یعنی تو سپاسا ام اسممون پشت هم بیاد(:

[امیر‌حسین]

‏ولی دلتنگی ربطی به بودن و نبودنت نداره، یه وقتایی هستی ولی بازم چیزی از دلتنگی من کم نمیشه...