ضد حال یعنی

[ململ جوجو]

ضد حال یعنی پیش دوستات با مزاحمت که خیلی هم خوش صدا بوده قرار بذاری که یکدفعه زشت ترین آدم موردنظر بیاد سر قرار

[MR_mamali]

ضد حال یعنی تا شب فکر میکنی که هیچ کاری برای مدرسه ات نداری اما وقتی که شب میری تا وسایلت رو اماده کنی میبینی که فرداش کلی امتحان داری

[poya]

ضد حال يعني تو خونه نشستي با xbox فوتبال بازي ميكني وقتي كه مخواي كل بزني يكدفغه برق بره

[istanbul]

ضد حال ینی وقتی داری یه صحنه ی خوبی از فیلم رو میبینی یه دفعه کسی واییسته جلوت نذاره ببینی ضد حال ینی وقتی داری با عشقت حرف میزنی یا اس میدی یه دفعه شار زت تموم شه

[ps3000]

ضد حال یعنی داري فيفا بازي ميكني 16 بار توپو بكوبي به تيرك آخر هم گل نشه

[TANAZ20]

ضدحال يعني وقتي منتظر فيلم مورد علاقت هستي برق بره!
ضدحال يعني بعد از کلي مصيبت که بابات برات موبايل ثبت نام کرده همه سيمکارتا بياد جز مال تو!
ضد حال يعني يه مانتو خوشگل بخري همون روز اول گير کنه به صندلي پاره بشه!
ضدحال يعني سلام کني جوابتو ندن!
ضدحال يعني درس رو بلد نباشي و پنج دقيقه مونده به زنگ تفريح استاد اسمتو صدا كنه!

باایناش کاملا موافقم

[ghazalllllll]

ضد حال یعنی سر جلد 2خاطرات خون اشام دیگه چاپ نشه!!!
ضد حال یعنی جلوی دوست پسرت که با بدبختی به دست اووردی و خیلی جلوش ناز می کنی بستنی بریزه رو شالت!!!!!

[яê¥нαñê]

ضدحال یعنی عشق یک طرفه

[Apathetic]

ضد حـــــــــــال یعنی ضد حـــــــــــال
همینو بس!

[*Nafas*]

ضد حال یعنی اینکه پنج شنبه بری مدرسه و در مدرسه بسته باشه یه ربع بعد مستخدم بیاد با پرویی تمام بگه چقد زود اومدید

ضد حال یعنی اینکه هرروز سرویس دوستات زود بیاد اون روزی که پشت در بسته ی مدرسه ای دیرتراز همه ی سرویس ها بیاد

{اینها اتفاقاتی واقعی ست که برای من افتاده}