20-05-2021، 1:53
استخوان سر فرهاد فرو ريخت ز هم
ديده اش در ره شيرين نگران است هنوز
ديده اش در ره شيرين نگران است هنوز
|
مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 3 ] |
|||||||||||||||||
20-05-2021، 1:53
استخوان سر فرهاد فرو ريخت ز هم
ديده اش در ره شيرين نگران است هنوز
20-05-2021، 1:56
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺮﻣﻲ ﺩﻝ ﻫﺎﻱ ﺑﻪ ﻫﻢ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺳﺖ
ﺗﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﻫﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺳﺖ
20-05-2021، 1:58
تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرم
20-05-2021، 2:13
ﻣﯿﺎﺯﺍﺭ ﻣﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﮐﺶ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ
20-05-2021، 3:24
تا گشودم نامه اش را سوختم در انتظار
کاش قاصد میگشود این نامه سر بسته را
20-05-2021، 4:20
از دوست به یادگار دردی دارم
کان درد ب هزار درمان ندهم
20-05-2021، 10:55
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخواست مشکل نشیند
20-05-2021، 11:00
دارم از لطف ازل، جنت فردوس طمع
گرچه دربانیِ میخانه فراوان کردم
20-05-2021، 11:02
ماه من نیست در این قافله، راهش ندهید
کاروان بار نبندد شب اگر ماهش نیست ماهم از آه دل سوختگان بی خبر است مگر آئینه ی شوق و دل آگاهش نیست
20-05-2021، 11:02
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
جان به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است | |||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] |