گفتـــــــگوی آزاد (نسخـــه ی 20)

[Shawty Girl]

هيچي رفتم ماشين باباشو گرفته بود..
تو ماشين بهش گفتم گوشيشو بده اونم داد تمام شماره هاش پر بودن همون موقع رفتم تو اس ام اساش خالي بود هيچوقت فكر نميكرد برم تو سطل آشغال ولي رفتم يه دونه از اساش اين بود كه امروز اگه بري ديگه اسممم نيار منم بهش ميگم منو دوس داري..
منم قاطي كردم گريم گرفت از ماشسن پياده شدم اومدم خونمون..

[mona49]

دیدی نزدیک بود دوباره سرت کلاه بره عزیزم حالا خوبه خداروشکر فهمیدی

[ps3000]

من گواهینامه هم دارم بابام بهم ماشین نمیده :|
پسره د..ث :|

[Shawty Girl]

سروووووووووووش حسودي نكن اون باباشو قال ميذاره..

[ps3000]

خوب منم بابامو قال میذارم ولی هردفعه آسفالتم میکنه :|

[mona49]

من گواهینامه هم دارم بابام بهم ماشین نمیده :|
پسره د..ث :|

چرا نمیده؟؟؟
فکرنکنم بی دلیل باشه؟؟

[Shawty Girl]

خب حتم زياد بلد نيستي..!!

[mona49]

نازنین پسره چند سالشه؟

[ps3000]

باو یه بار 140 تا پُر کردم دیگه ماشین نمیده :|

[Shawty Girl]

17 سالشه..