ارسالها: 3,918
موضوعها: 325
تاریخ عضویت: Jan 2012
سپاس ها 6360
سپاس شده 15383 بار در 6335 ارسال
حالت من: هیچ کدام
◢◢◢ایــטּ ڪـــہ בر آטּ ، جـ ـآ פֿـُ ـوش ڪـَرבه ایــے◢◢◢
◢◢בل اَسـ ـ ـت◢◢
◢◢◢نَــ ــہ شَهــرِبــ ـ ـآزے◢◢◢
◢◢بــآوَر ڪُـטּ ، تـــآبِ بــ ـآزے نَــבآرد◢◢
██■██■██■██■██■██■██■██■██■
ارسالها: 1,877
موضوعها: 34
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 5513
سپاس شده 6600 بار در 3565 ارسال
حالت من: هیچ کدام
قــَلـــــبِـــ مـَـــ×ــن چــﮧ مـــ ـــ ــ ــ ــاهرانـﮧ
تیــــر مے کــــشـد..
ارسالها: 21
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: May 2012
سپاس ها 6
سپاس شده 136 بار در 21 ارسال
حالت من: هیچ کدام
دردودل عاشقونه
خــدایا ؟
کــمــی بــیـا جــلــوتــــر . .
مــی خــواهـــم در گوشــت چــیــزی بــگــویم . . . !
ایـن یـک اعــتـراف اســت . . .
مــن ..
بــی او ..
دوام نــمی آورم
روی تخته سنگی نوشته شده بود:
اگر جوانی عاشق شد چه کند؟…
من هم زیر آن نوشتم:
باید
صبر کند…
برای بار دوم که از آنجا گذر کردم
زیر نوشته ی من کسی نوشته بود:
اگر صبر نداشته باشد
چه کند؟…
من هم با بی حوصلگی نوشتم:
…..بمیرد بهتراست
برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم.
انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد.
اما………….
زیر تخته
سنگ جوانی را مرده یافتم…..!
افسانه ها را رها کن
دوری و دوستی کدام است؟
اگر نباشی دیگری جایت را میگیرد!!!
به همین سادگی…
شـده ام مـعـادلہ ے چنـد مَـجهـولے
ایـن روزهـا
هـیـچ ڪس …
از هـیـچ راهے
مـرا نـمـیـفهمـَد …
لحظـــهـــ هــایَم مـــال تــو
بـه قیمتـــِ صـِـفر ” تومــَن”
هَمین کــِ “تـــو” کِنـــار “مــَـن” باشی
ثروتمــندترین انسانـَم …
آب نریختـــــم که برگردی
آب ریختـــــم تـــا پاک شود
هر چه رد پای توست ، از زنـــدگیـــ ام…!
اعتـــــراف مـــی کُــنــم. . ..
بــــرای”داشـــ ــتــنِ”تـــو هــــیــچ کـــاری نکـــردم. . .
امــــا برای “فرامــوش” کــردنـــت
هــرکـــآری مــی کُنـــم. ..
می گویند از تـو ننویسم !
در خون من گردهمایی لبخند های تو بر پاست..
این را چه کسی می تواند بفهمد ؟!
سیگار فروش ِ گوشه ی خیابان هم فهمید
و تو هنوز نمیدانی
من دود میشوم
این سیگارها بهانه است ….
هرگز فالگیر نبودم ،
تنها ..
می خواستم ،
دستت را بگیرم
من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی
که سُر نخوری !
که گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای ..
حرفم را پس میگیرم
من عاشق زمستان نیستم ،
عاشق تــوام …
بـاز در کـلبـه تـنـهـایـی خـویـش
عـکـس روی تـو مـرا ابـری کـرد
عـکـس تـو خـنـده بـه لـب داشـت
ولـی،
اشـک چـشـمـان مـرا جـاری
کـرد ..
سپاس نشه فراموش
ارسالها: 7
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2013
سپاس ها 0
سپاس شده 3 بار در 1 ارسال
حالت من: هیچ کدام
خدایا وقتی دلت میگیره چیکار میکنی؟؟
میری یه گوشه میشینی و گریه میکنی؟؟
هی با نگات بازی میکنی که یادش بره میخواسته گریه کنه؟؟
یه لیوان آب میخوری که بغضت و بفرستی پایین؟؟
یادت میاد که خدایی و همیشه باید تنها باشی؟؟؟
خدایا نمیدونی من این روزا چقدر خدا بودم...
ارسالها: 2,216
موضوعها: 975
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 9997
سپاس شده 5670 بار در 2213 ارسال
حالت من: هیچ کدام
سيگارها معتاد انگشت هايم شده اند
و دستانم متورم از خوني که شب و روز
درمن بالا و پايين مي رود!
و نمي فهمد درد اين روح از کجاست...؟!
ارسالها: 1,877
موضوعها: 34
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 5513
سپاس شده 6600 بار در 3565 ارسال
حالت من: هیچ کدام
چه دوستم داشته باشی و چه از من متنفر باشی ،
در هر صورت بهم لطف میکنی . . .
چون اگه دوستم داشته باشی تو قلبت هستم ،
و اگه ازم متنفر باشی تو ذهنتم . . . (!)