امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دلتنگی+شک بی جا

#1
Thumbs Up 
مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده.
شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد، برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.
متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد، مثل یک دزد راه می رود، مثل یک دزد که می خواهد چیزی را پنهان کند، پچ پچ می کند.
آنقدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد، لباسش را عوض کند نزد قاضی برود و شکایت کند.
اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد، زنش آن را جابجا کرده بود!
مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود، حرف می زند و رفتار می کند.
درد دلتنگی+شک بی جا 1 HeartHeartHeartHeartHeartHeart نه فرهادم که از شدت دلتنگی دل کوه بشکافم
نه مجنونم که توان آن داشته باشم سر به بیابان بگذارم!
تمام این دلتنگی ها را همین جا در قلبم فرو می ریزیم و در اشک هایم خلاصه می کنم!
نمیدانی چه دردی دارد و چه سخت است، تیشه به دل کوبیدن و
آواره شدن در هیچ مکانی و هیچ بیابانی...
درد دلتنگی+شک بی جا 1
درد دلتنگی+شک بی جا 1
پاسخ
 سپاس شده توسط rana m ، ✖ƇRAzƳ ƤRιƝƇƐSѕ✖ ، _єяяσя_ ، ✔✘ζoΘdY✘✔ ، RTEMIS@ ، ☺t@k selooli☺ ، یاسی@_@ ، єη∂ℓєѕѕღ
آگهی
#2
دلتنگ کی هستی راستشو بگو
                                                              دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(:
پاسخ
#3
مرسی..Heart
پاسخ
#4
خوب بود
درد دلتنگی+شک بی جا 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان