امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست(خاقانی)

#1
سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست(خاقانی) 1

سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست
سینهٔ ما چه که ارواح ملایک هم نیست
کالبد کیست که بیند حرم وصل تو را
کانکه جان است به درگاه تو هم محرم نیست
خاک آن ره که سگ کوی تو بگذشت بر او
شیر مردان را از نافهٔ آهو کم نیست
هر دلی را که کبودی ز لب لعل تو داشت
خانقاهش بجز از زلف خم اندر خم نیست
بی‌دلی را که دمی با تو مهیا گردد
قیمت هر دو جهان نیمهٔ آن یک‌دم نیست
دیدهٔ شوخ تو را کشتن خلق آئین شد
تا کی این ظلم، در این دیده همانا نم نیست
زین خبر زلف تو شاد است به رنگش منگر
کاین سیه جامگی از کفر است از ماتم نیست
رو که سلطان جمالی تو و در عالم عشق
آخرین صف ز گدایان تو جز آدم نیست
چون به صد تیر بخستی دل خاقانی را
خود در آن، حقهٔ نوشین تو یک مرهم نیست
منبع:hafezasrar.blogfa.com
پاسخ
 سپاس شده توسط hokm
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  نویسنده پیش‌گو نیست اما...
Rainbow ⤴⤵مهــم نیست⤵⤴
  وقتی که آزادی اینجا نیست (اریش فرید)
Exclamation کار نویسنده معلمی نیست
Exclamation هیچ پیشوندی لایق نام «فرهاد فخرالدینی» نیست
Question وقتی نگاه نویسنده‌ جذاب نیست
  برای گرم شدن، جز عشق تو وسیله ای نیست
  خواستن همیشه توانستن نیست
  جایی که اینجا نیست
Heart صحبت از عاشق بودن نیست

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان