امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تفاوت خرافه و اسطوره

#1
اسطوره
1- اسطوره‌ها دارای شخصیت‌ هستند. شخصیت‌هایی ساخته و پرداخته ذهن مردمان جوامع باستان برای توجیه و توضیح سرگذشت و چگونگی آفرینش جهان و تمامی نیروها و پدیده‌های مادی و معنوی در پیوند با جهان هستی.

2- مصداق و معنای اصطلاحی اسطوره (Myth) با معنای واژگانی آن که در زبان‌های گوناگون برابر با افسانه، قصه، دروغ، سخن بی پایه و غیره آمده است، ارتباطی ندارد.

3- ناتوانی همیشگی انسان از درک و شناخت چگونگی آفرینش جهان و هدف از این آفرینش، خود موجب آفریدن اسطوره‌ها برای توجیه چگونگی و روند آفرینش شده است. از همین روی، اسطوره‌ها جهان‌بینی جوامع باستانی هستند. درک و تلقی انسان از چگونگی آفرینش و رویدادهای محیط پیرامون، و شیوه نگاه انسان به جهان در شخصیت اسطوره‌ها متجلی شده است.

4- اسطوره‌ها در زمان زندگی نمی‌کنند. آنان خود پدیدآورنده زمان هستند. یا از ازل تا ابد بوده‌اند و خواهند بود و یا تولد آنان در زمانی بس بعید روی داده است.

5- اسطوره‌ها در مکان نیز زندگی نمی‌کنند. آنان خود پدیدآورنده مکان هستند. دامنه قلمرو نیروی اسطوره‌ها در همه مکان‌ها گسترش می‌یابد.

6- دست انسان و نیروهای زمینی از اسطوره‌ها کوتاه است و توانایی اعمال خواست خود به آنان را ندارند.

7- اسطوره‌ها پیوندی عمیق با ستارگان و اجرام کیهانی دارند. هر یک از ستارگان، تجلی‌گاه یک یا چند اسطوره از ملل و تمدن‌های گوناگون بوده است.

8- اسطوره‌ها همواره شخصیت‌هایی نیک با عمال مثبت نیستند و در میان آنان شخصیت‌هایی ویرانگر و منفی دیده می‌شود.

9- اسطوره‌ها با یکدیگر نبرد می‌کنند. نبرد این دو برای پیشبرد نیکی یا گسترش بدی در جهان است.

10- اسطوره‌ها پدیدآورنده‌اند. پدیدآورنده هر آنچه بدان منسوبند و موکل بر آن شمرده می‌شوند.

11- اسطوره‌ها محصول فکر و نظر یک شخص یا طرز فکر خاص نیستند. آنان در گذر زمان و مکان از صافی مردمان جوامع گوناگون گذر کرده‌اند، تحلیل شده‌اند و تراش خورده‌اند. رفتار و کنش‌های آنان دچار تغییر و تطور شده است.

12- اسطوره‌ها گاه با یکدیگر آمیخته‌ شده و اسطوره تازه‌ای با نامی تازه و یا با ترکیبی از دو نام را پدید آورده‌اند. گاه نیز یک اسطوره واحد به دو یا چند اسطوره تازه تفکیک و منشعب شده و نام‌های تازه‌ای بر آنان گذارده شده است.

13- چنانچه گفته شد، اسطوره‌ها دارای شخصیت هستند و در نگاره‌ها به پیکر انسان‌هایی اغراق‌آمیز با افزوده‌هایی خاص به مانند بال یا شاخ رسم شده‌اند. در نتیجه، پدیده‌ها یا موجودات و یا اشیایی مانند کوه‌ها، رودها، بناها یا پهلوانان که گاه کوه‌های اسطوره‌ای و یا پهلوانان اسطوره‌ای نامیده می‌شوند، تنها در پیوند آنها با اسطوره‌ها به وجود می‌آید و به خودی خود اسطوره بشمار نمی‌روند.

14- اطلاق عنوان اسطوره به انسان‌هایی که کارهایی حماسی یا بزرگ و خارق‌العاده انجام داده‌اند (حتی اگر در داستان‌ها باشد)، کارکرد ثانوی و نوظهوری است که به تازگی متداول شده است.

15- اسطوره‌ها ماندگارترین محصول اندیشه آدمیان هستند. از دورترین زمان‌های حیات یک ملت که سرآغازش دانسته نیست، آغاز شده و با تغییر در شکل و نام همواره زنده باقی مانده‌اند.

16- رویدادهای اسطوره‌ای، ساختاری داستان‌گونه و نمایشی دارند. از همین روی، آنها کهن‌ترین سرگذشت‌های شناخته شده بشری هستند. سرگذشت‌هایی که برای باورمندان به آن مقدس بشمار می‌رفته و در هاله‌ای از رمز و راز پیچیده بوده‌اند.

17- ایزدان و دیوان در باورها و متون ایرانی از جمله اسطوره‌های ایرانی هستند. در باورهای ایرانی، اسطوره‌های نیک با نام خدایان و ایزدان و اسطوره‌های ویرانگر با نام دیو شناخته می‌شده‌اند.

18- اسطوره‌ها و باورهای منسوب به آنان، سرچشمه‌ای غنی برای آشنایی با اندیشه، آرمان، آرزوها، شیوه‌های زندگی، جهان‌بینی، رنج‌ها و مصائب جوامع بشری است. فراموش نکنیم که دانش امروز نیز تاکنون نتوانسته است ذره‌ای بیشتر آگاهی از مردمان باستان به پرسش پیچیده چگونگی و سرگذشت هستی پاسخ گوید.

خرافه
چنانکه دیده می‌شود، کارکردهای اسطوره بسی متفاوت‌ از خرافه و خرافه‌گرایی است. در حالیکه اسطوره‌ها محصول کوشش انسان برای تبیین جهان هستی است، خرافه در بهترین حالت محصول انتساب توانایی‌ها و قابلیت‌هایی به رویدادها، موجودات و اشیای پیرامون، و در بدترین حالت، محصول کوشش برای عوام‌فریبی و گمراهی مردمان از طریق ترویج جهل است.
1- خرافه‌ها را مردمان یک جامعه در طول زمانی درازآهنگ نمی‌سازند، بلکه ساخته شخصی خاص و پذیرش عده‌ای از مردمان است.

2- خرافه‌ها دارای شخصیت نیستند و می‌توانند هر پدیده یا موجود زنده و غیرزنده و یا هر شیئی را در بر گیرند.

3- ترس و نگرانی جوامع بشری به ویژه در سرزمین‌هایی که بیشتر در معرض بلایای طبیعی و یا ناامنی بوده‌اند، موجب گسترش بیشتر باورهای خرافی شده است.

4- خرافه‌ در زمان و مکان خاص و مشخصی حضور دارد.

5- خرافه در ید قدرت انسان است. در بارهای خرافی انسان می‌تواند با انجام دادن یا ندادن اعمالی، بلایی را از خود دور کند و یا اقبالی را بخود نزدیک سازد.

6- خرافه دارای ساختاری روایی نیست و با مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها سروکار دارد.

7- خرافه بهانه و عاملی مناسب برای مروجان جهل و سوءاستفاده‌کنندگان از سادگی مردم و پاسخ سودجویانه به نیازها و رنج‌های آنان است.

8- با این وجود، خرافه نیز مانند اسطوره و هرگونه باور دیگر مردمان، می‌تواند منبعی برای بررسی و مطالعات مردم‌شناسی و فرهنگ‌شناسی باشد.
تفاوت خرافه و اسطوره 1

پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان