28-05-2014، 22:27
(آخرین ویرایش در این ارسال: 28-05-2014، 22:29، توسط .-Forbidden_Love-..)
پسری به دختری که تازه باهاش دوست شده بود میگه:امروز وقت داری بیا خونمون؟
دختره:مامانم نمیزاره باچه بهونه ای بیام؟
پسره:به بهونه استخر بیابگو میخوام برم استخر....
دختره اومد خونه دوست پسرش....
پسر:توکه اومدی استخربایدموهات خیس باشه بروحموم موهاتو خیس کن دختره وقتی میره حموم پسره یکی یکی به دوستاش زنگ میزنه پسرودوستاش یکی یکی میرن توحموم و.......اخری که میره تو بعد یکی دو ساعت دیدن خیلی دیر کرده درو هرچی میزنن کسی جواب نمیده اخرش درو میشکنن میرن تو
دختره و پسره هردو رگشونوباهم زدن....
و پسره باخونش رودیوارنوشته .....
نامرداااااااااااااااااااااا.....
خواهرم بود.....
به افتخار هرچی پسر باغیرته اونایی که ناموس دیگرونو ناموس خودشون میدونن نه فقط خواهرشونو ناموس میدونن...
دختره:مامانم نمیزاره باچه بهونه ای بیام؟
پسره:به بهونه استخر بیابگو میخوام برم استخر....
دختره اومد خونه دوست پسرش....
پسر:توکه اومدی استخربایدموهات خیس باشه بروحموم موهاتو خیس کن دختره وقتی میره حموم پسره یکی یکی به دوستاش زنگ میزنه پسرودوستاش یکی یکی میرن توحموم و.......اخری که میره تو بعد یکی دو ساعت دیدن خیلی دیر کرده درو هرچی میزنن کسی جواب نمیده اخرش درو میشکنن میرن تو
دختره و پسره هردو رگشونوباهم زدن....
و پسره باخونش رودیوارنوشته .....
نامرداااااااااااااااااااااا.....
خواهرم بود.....
به افتخار هرچی پسر باغیرته اونایی که ناموس دیگرونو ناموس خودشون میدونن نه فقط خواهرشونو ناموس میدونن...