امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شصت سال جنايت در پناه آمريكا

#1
اكنون نزديك به 60 سال از اشغال سرزمين فلسطين و تشكيل رژيم جعلي اسرائيل به دست دولت انگليس مي گذرد. اشغال سرزمين حاصلخيز فلسطين و قدس شريف بزرگترين مصيبتي است كه درتاريخ معاصر با دسيسه استعمار برامت اسلامي وارد شده است. تاكنون صهيونيست ها توانسته اند بيش از 80 درصد از مساحت سرزمين هاي فلسطيني را به اشغال خود درآورند. هدف از اشغال اين سرزمين استراتژيك در كنار درياي مديترانه انتقال مشكل يهوديان از اروپا به سرزمين هاي اسلامي و پيشگيري از تاسيس حكومت هاي قدرتمند مسلمان در خاورميانه بوده است كه براساس يك طرح چند جانبه و پـيچيده از سوي قدرت هاي استعمارگر به مرحله اجرا در آمده است. هدف ديگري كه آمريكا پس از تاسيس اين رژيم دنبال كرده است استفاده از فضاي فلسطين اشغالي به عنوان مهمترين پايگاه نظامي خود در خاورميانه بوده است. تا بتواند از طريق آن به طور مرتب كشورهاي خاورميانه را تحت فشار سياست هاي خود درآورده و يا سرنوشت آنها را به دست گيرد.
از سال 1327 تاكنون كه پـايه هاي رژيم اشغالگر قدس محكم شده است. به طور مرتب درگيري ها و تنش ها درخاورميانه رو به افزايش بوده است و هم اكنون نيز مهمترين عامل و اساس چالش در خاورميانه وجود رژيم صهيونيستي و حل نشدن مسئله فلسطين است. مردم فلسطين طي چند دهه گذشته مصيبت هاي زيادي را تحمل كرده و روزگار پرتنشي را با آزمون هاي گوناگون از سر گذرانيده اند. تعداد زيادي از آنان از خانه و كاشانه خود بيرون رانده شده و آواره گشته اند. ميليون ها فلسطيني در شرايط بسيار بد و به صورت پناهنده در غربت و در ساير كشورها در اردوگاه هاي موقت به سر مي برند. فلسطيني هاي ساكن در درون سرزمين هاي اشغالي نيز هر روز شاهد قتل عام عزيزان و كسانشان هستند. آنها مشاهده مي كنند كه چگونه خانه و كاشانه كساني كه به مقاومت در برابر اين رژيم خونخوار مي انديشند و ايستادگي مي كنند بر سر زنان و كودكان و كهنسالان آن ديار خراب مي شود. اسرائيل مظهر شيطان ترور خشونت و قساوت در اذهان مردم جهان است. اسرائيل در اين دوران وحشيگري و بي رحمي نسبت به فلسطينيان را به بالاترين حد خود رسانده و نسل كشي فراواني از آنان انجام داده است. قتل عام مردم از اردوگاه هاي صبرا و شتيلا به دست شارون يكي از نمونه هاي ماندگار اين وحشيگري ها و جنايات اين رژيم سفاك است. امروز هم فلسطين عرصه قساوت آميزترين جنايات بشري از سوي صهيونيست هاي بيگانه و غاصب عليه صاحبان مظلوم آن است و فجيع ترين ستم ها به صورت علني و با شيوه اي استثنايي و مستمر از سوي رژيم صهيونيستي عليه مردماني كه سرزمينشان را تصاحب كرده است انجام مي گيرد. ظرف يك سال گذشته صدها تن از مردم فلسطين فقط در نوار غزه به شهادت رسيده اند و بيش از چند هزار تن از آنها نيز زخمي شده اند و ده ها تن از مردم و مسئولان مقاومت هم گرفتار زندان هاي مخوف آن رژيم شده اند به طوري كه هم اكنون بيش از 10 هزار فلسطيني در شرايط بسيار سخت در زندان هاي اسرائيل به سر مي برند. اين جنايت ها در حالي صورت مي گيرد كه اسرائيل به طور مرتب تحت حمايت هاي تسليحاتي علمي صنعتي و مالي شيطان بزرگ قرار مي گيرد و آمريكا مانند قيم و مدافع و كارپرداز اين رژيم در جهان عمل مي كند.
اينكه چرا اسرائيل اينقدر براي آمريكا و دنياي غرب اهميت دارد براي مردم جهان هميشه مورد سوال بوده است. اما پاسخ اين پرسش روشن است ! رژيم اشغالگر قدس در واقع يك منطقه مهم و قطعه استراتژيك سرزميني براي آمريكا در قلب دنياي اسلام محسوب مي شود و اساس و ريشه نفوذ آمريكا در خاورميانه به شمار مي رود. خاورميانه اي كه آمريكا تسلط بر آن ومنافع انرژي آن را جز منافع ملي خود قلمداد مي كند و هم اكنون اسرائيل جبهه اول و خط مقدم نظامي آمريكا درجهان امروز تلقي مي گردد.
اسرائيل از بدو تشكيل تاكنون سياستي توسعه طلبانه را براي افزايش قلمرو سرزميني خود درپيش گرفته است به طوري كه علاوه بر سرزمين فلسطين توانسته بلندي هاي جولان را از سوريه و مزارع شبعا را از لبنان به اشغال دائمي خود در آورد. طبيعي است كه اين سياست به يك وضعيت جنگي دائمي بين رژيم اسرائيل و مردم فلسطين و نيز كشورهاي همجوار آن منجر گرديده است. مهمترين موضوعي را كه آمريكا و اسرائيل به طور مرتب به عنوان بهانه سركوب فلسطينيان مطرح مي كنند مسئله حفظ امنيت رژيم صهيونيستي است. اين رژيم موجوديت خود را مساوي با ناديده گرفتن حق حيات فلسطينيان در اين سرزمين دانسته و به طور مرتب از اقداماتي به شرح زير براي اين منظور استفاده مي كند.
سياست هاي رژيم اشغالگر قدس
1 ـ برنامه ريزي براي مهاجرت نامحدود يهوديان سراسر دنيا به اسرائيل تا به اين ترتيب برحجم جمعيت خود در سرزمين هاي اشغالي بيفزايد و بافت جمعيتي فلسطينيان را به طور كامل تغيير دهد. به طوري كه درسال 1327 حدود 100 هزار يهودي و در سال 1328 حدود 200 هزار يهودي از نقاط مختلف جهان به فلسطين اشغالي آورده شدند. فقط تاكنون بيش از يك ميليون نفر يهودي از جمهوري هاي سابق شوروي به اسرائيل مهاجرت داده شده اند. لازم به ذكر است كه قبل از تشكيل رژيم صهيونيستي جمعيت يهوديان در فلسطين حدود 56 هزار نفر بوده است اما درسال 1327 كه اسرائيل تشكيل شد به علت مهاجرت گسترده يهوديان در سال هاي جنگ جهاني دوم حدود 605 هزار يهودي در فلسطين ساكن شدند.
2 ـ احداث شهرك هاي صهيونيست نشين براي اسكان يهوديان مهاجر در سرزمين هاي فلسطيني و در روستاهاي تخريب شده فلسطينيان به منظور تغيير هويت و ميراث فرهنگي آنان به طوري كه فقط در سي سال اول تشكيل اين رژيم حدود يك ميليون و دويست هزار خانه جديد براي يهوديان ساخته شده است.
3 ـ اخراج فلسطينيان از سرزمين هاي خود و غصب سرزمين هاي مردم فلسطين به منظور ايجاد فضا براي يهوديان تازه وارد ـ به طوري كه هم اكنون پرتراكم ترين جمعيت جهان مربوط به فلسطينياني است كه بالاجبار در نوارغزه در كنار يكديگر و در 36 كيلومترمربع از اراضي آن جاي گرفته اند و سرزمينشان را اسرائيل به زور از آنها غصب كرده است. هم اكنون در نوارغزه حدود 1 5 ميليون فلسطيني زندگي مي كنند. اجراي اين سياست موجب شده است كه بيش از 70 درصد مردم فلسطين به دور از خانه و كاشانه خود در كشورهاي مختلف خاورميانه آواره گردند. كوچ اجباري مردم فلسطين در سه مرحله و طي سال هاي 1327 1346 و 1370 روي داده است.
4 ـ آواره كردن ميليون ها نفر از مردم فلسطين و بيرون راندن آنها از سرزمين آبا و اجدادي خود و پراكنده كردن آنها در كشورهاي همجوار مثل لبنان سوريه و اردن لازم به ذكر است كه فقط در سال 1327 بيش از يك ميليون فلسطيني از سرزمينشان كوچ اجباري داده شدند كه تاكنون اجازه بازگشت به وطن خود را نيافته اند. آوارگان فلسطيني در 59 اردوگاه در كشورهاي سوريه لبنان اردن و اراضي اشغالي فلسطين به سر مي برند و تعدادي از آنها در ساير كشورهاي عربي اروپايي و آمريكا به شكل پراكنده زندگي مي كنند. جمعيت كنوني آوارگان فلسطيني در اردوگاه هاي مختلف جهان حدود پنج ميليون نفر تخمين زده مي شود.
5 ـ پناهندگان فلسطيني رژيم صهيونيستي با وجود تصويب قطعنامه 194 شوراي امنيت سازمان ملل متحد حدود بيش از 30 سال پيش اجازه بازگشت فلسطينيان آواره را به سرزمين خود نمي دهد. اين آوارگان ساكنان بيش از 531 شهر و روستاي فلسطيني هستند كه مجبور به ترك خانه هاي خود شده اند.
6 ـ اعلام و اجراي علني و آشكار برنامه ترور رهبران و شخصيت هاي شناخته شده فلسطيني كه معتقد به مقاومت در برابر سياست هاي اسرائيل هستند و از حقوق فلسطينيان حمايت مي كنند شخصيت هايي مانند شيخ احمد ياسين رهبر روحاني حماس عبدالعزيز رنتيسي رهبر سياسي حماس فتحي شقاقي رهبر جهاد اسلامي و....
7 ـ تحت فشار دائمي گذاشتن ساكنان فلسطين از طريق حملات مداوم هوايي و زميني عليه آنان و ايجاد ناامني فيزيكي و رواني در بين ملت فلسطين ـ به طوري كه ارتش اسرائيل به طور تمام وقت مشغول ايجادوحشت و سركوب فلسطيني هاست. اخيرا اسرائيل علاوه بر يورش مستمر نظامي تمام منطقه غزه را در محاصره شديد اقتصادي قرار داده و اجازه ورود كالاهاي مصرفي براي مردم اين شهر را نمي دهد و حتي گاهي اوقات اجازه انتقال سوخت به تنها نيروگاه برق غزه را نيز صادر نمي كند.
8 ـ تخريب صدها روستاي فلسطيني از جمله نابود كردن تنها 400 روستا و تخريب زمين هاي كشاورزي و منابع طبيعي مردم فلسطين. لازم به ذكر است كه عمده اشتغال مردم فلسطين از طريق كشاورزي بوده و درآمدي جز مبادله كالاهاي زراعي ندارند.
9 ـ يهودي سازي كامل شهر قدس و در خطر قرار دادن دائمي مسجدالاقصي سومين مكان مقدس مسلمانان پس از مسجدالحرام و مسجدالنبي ـ كار حفاري در زير اين مسجد به بهانه يافتن پيكر سليمان همچنان ادامه دارد و صهيونيست ها بنا دارند تا در فرصت مناسبي به اين حفاري ها توسعه دهند.
10 ـ انجام جنگ مداوم و فرسايشي عليه مبارزان فلسطيني به گونه اي كه آنها را از ادامه راه مقاومت خسته و فرسوده كنند. به همين منظور ارتش رژيم صهيونيستي به طور مرتب زيرساخت هاي مقاومت را با حملات نظامي مكرر و پيوسته مورد تخريب قرار مي دهد تا امكان و توانايي بازسازي را از گروه هاي مبارز فلسطيني بگيرد.
11 ـ اشغال كوتاه مدت برخي از سرزمين هاي فلسطيني و عقب نشيني مجدد از آنهاـ مثل اشغال نوارغزه و عقب نشيني از آن ـ به منظور:
الف ـ ايجاد ناامني رواني مداوم بين فلسطيني ها؛.
ب ـ تخريب توانمندي ها و زيربناهاي شهرهاي فلسطيني به منظور ايجاد فشار زندگي بيشتر بر آنها.
12 ـ وابسته كردن اقتصاد اراضي اشغالي فلسطين به طور غيرقابل باوري به اسرائيل به طوري كه بسياري از ضروري ترين موادغذايي مردم مانند گندم و برنج بايستي از اسرائيل به اراضي اشغالي وارد شود و كوچكترين درگيري اسرائيل با فلسطينيان موجب قطع شاهرگ اقتصادي اراضي اشغالي فلسطين مي شود.
13 ـ نسل كشي تدريجي فلسطينيان و اجراي سياست پاكسازي نژادي ـ اسرائيل با اين سياست به صورت شبانه روزي به مردم فلسطين حمله مي كند و با كمك رسانه هاي جمعي مرتبط با خود به گونه اي اقدام مي كند كه كشتار هر روزه فلسطيني ها به ويژه كودكان و سالمندان در مطبوعات و در خبرگزاري هاي بين المللي با كوچكترين حروف منتشر شود و يا انعكاس چنداني نيابد. اين رسانه ها معمولا كشتار تدريجي فلسطينيان را به عنوان نياز اسرائيل به دفاع از خود و تامين امنيت رژيم اسرائيل توجيه مي كند.
14 ـ تلاش براي تقويت گروه هايي از درون مردم فلسطين كه معتقد به سازش هستند و حاكم كردن اين گروه ها بر مردم فلسطين تا با ايفاي نقش پليس اسرائيل در داخل فلسطين نسبت به كنترل و سركوب مبارزات و مقاومت مردم فلسطين اقدام كنند. هم اكنون اسرائيل در تلاش است تا با رئيس تشكيلات خودگردان فلسطيني به طور مرتب مذاكره و وي را در برابر گروه هاي مبارز فلسطيني قرار دهد.
15 ـ اسرائيل از منظر استراتژيك سرزمين كوچك لبنان را جز شعاع امنيتي خود تلقي مي كند. بنابراين موقعيت نيروهاي فعال اين سرزمين مانند حزب الله را حضوري عليه خود تلقي مي كند و تلاش دارد تا از طريق شوراي امنيت سازمان ملل متحد و با همكاري هاي گسترده آمريكا و يا به طور مستقيم از طريق عمليات نظامي آنها را از سر راه خود بردارد.
16 ـ تكيه بر دولت آمريكا براي اجراي سياست ها و برنامه هاي فوق ـ اسرائيل هيچ اقدامي را بدون حمايت آمريكا نمي تواند انجام دهد و آمريكا نيز به طور فزاينده اي بر پشتيباني هاي آشكار خود از اين رژيم ادامه مي دهد. برخي از اين كمك ها و حمايت ها را مي توان به شرح ذيل برشمرد.
كمك هاي آمريكا به رژيم اسرائيل
 1 ـ حمايت مطلق و بدون قيد و شرط و نامحدود از رژيم صهيونيستي در همه ابعاد سياسي نظامي تبليغاتي و مالي و تلقي از اسرائيل به عنوان تنها متحد استراتژيك ايالات متحده در خاورميانه به طوري كه شركت هاي اسرائيلي تنها شركت هايي هستند كه اجازه ورود به مناقصه هاي وزارت دفاع آمريكا را براي انعقاد قراردادهاي صنايع تسليحاتي ايالات متحده دريافت مي كنند.
2 ـ وتوي تمام قطعنامه هايي را كه در شوراي امنيت سازمان ملل عليه جنايت اسرائيل مطرح مي گردد. آمريكا مانع اصلي اقدامات كشورهاي مختلف جهان از طريق سازمان ملل عليه ظلم هاي مداوم رژيم صهيونيستي است.
3 ـ اعطاي كمك هاي مالي مستمر به مبلغ حداقل سه ميليارد دلار در سال به طوري كه طي پنجاه سال گذشته آمريكا حدود 160 ميليارد دلار كمك بلاعوض در اختيار اسرائيل قرار داده است و اخيرا پس از جنگ اسرائيل عليه حزب الله لبنان كمك ويژه اي را براي بازسازي ارتش رژيم صهيونيستي در اختيار وي گذاشت.
علاوه بر آن اخيرا آمريكا تصميم گرفته است تا يك كمك 30 ميليارد دلار نظامي را نيز در اختيار ارتش اسرائيل قرار دهد.
4 ـ فشار سياسي شديد به كشورهايي كه با سياست هاي اسرائيل در سركوب فلسطينيان مخالفت مي ورزند مثل جمهوري اسلامي ايران و سوريه.
5 ـ تروريست شناختن كليه گروه هاي مقاومت در فلسطين و لبنان و اقدام هاي گوناگون بين المللي عليه آنان.
6 ـ همسوسازي كشورهاي عربي خاورميانه با سياست هاي اسرائيل و استفاده از توان آنها براي فشار به فلسطيني هاي مبارز.
7 ـ كاهش سطح «مسئله اعراب و اسرائيل» از يك موضوع عربي به «مسئله اسرائيل و گروه هاي مقاومت» در فلسطين و لبنان و تلاش براي بي طرفي سياسي اعراب در اين منازعه به نفع اسرائيل به گونه اي كه كشورهاي عربي هرگونه همراهي با انتفاضه فلسطين را برابر با خطر براي خود و خلاف مصلحت خويش تلقي نمايند.
8 ـ حفظ برتري نظامي اسرائيل در خاورميانه با دراختيار گذاشتن پيچيده ترين فناوري تسليحاتي و نيز تجهيز ارتش اسرائيل به قوي و ناوهاي سائر 5 كه مجهز به M. K و بالگردهاي آپاچي و هواپيماهاي بدون سرنشين F و 16 F ترين سلاح ها از جمله هواپيماهاي 15 موشك هاي هاربن بوده و قادر به حمل بالگردهاي دلفين هستند و همچنين موشك هاي پيشرفته پاتريوت و بمب هاي خوشه اي ضد نفر.
لازم به ذكر است كه اين گونه بمب هاي خوشه اي به گونه اي طراحي شده اند كه در ميانه راه منفجر شده و تبديل به صدها بمب كوچك مي شوند و در نتيجه هر بمب مي تواند منطقه اي نسبتا وسيع را نابود كند. معمولا حدود بيست درصد از اين بمب هاي خوشه اي بعد از پرتاب در منطقه تهاجم باقي مي مانند و پس از خاتمه جنگ به عنوان تهديدي جدي براي مردمي كه در آن منطقه به سرزمين هاي خود بازمي گردند به شمار مي روند. گفته مي شود بعد از جنگ اخير اسرائيل عليه حزب الله لبنان حدود يكصد هزار بمب خوشه اي در جنوب لبنان پراكنده شده است.
برآوردها حاكي از آن است كه هزينه هاي رژيم اشغالگر قدس 9 7 ميليارد دلار در سال است و اين رقم بدون احتساب حداقل 3 ميليارد دلار كمك نظامي بلاعوض ساليانه آمريكا به اسرائيل مي باشد.
براساس استراتژي آمريكا ارتش رژيم صهيونيستي بايستي توانايي رويارويي با تمام كشورهاي عربي و نيز با حزب الله لبنان را داشته باشد همچنين اين ارتش بايستي بتواند آمادگي جنگيدن و حمله در چندين جبهه را در آن واحد در خود ايجاد كند. دستيابي به چنين چشم اندازي نيازمند دريافت پيشرفته ترين فناوري هاي نظامي دنياست كه آمريكا آن را در اختيار اين رژيم قرار مي دهد.
9 ـ سرمايه گذاري در اقتصاد اسرائيل و كمك به توسعه اقتصادي اين رژيم.
10 ـ آمريكا اسرائيل را به عنوان يكي از اركان مهم امنيت ملي و نيز منافع ملي خود تلقي مي كند. در نتيجه هر اقدام عليه اسرائيل را اقدام عليه آمريكا مي پندارد و حل مسائل و مشكلات اسرائيل را در دستور كار دولتمردان خود قرار مي دهد. براساس اين سياست مبناي دوستي آمريكا با كشورهاي جهان ميزان نزديكي و همكاري آنان با اسرائيل است.
11 ـ بازگذاشتن دست اسرائيل براي انجام هرگونه عمليات نظامي عليه فلسطينيان و گروه هاي مقاومت و نيز ارتكاب هر نوع جنايات جنگي بدون نگراني از عواقب بين المللي آن.
12 ـ تلاش براي ايجاد ارتباط سياسي بين اسرائيل و كشورهاي عربي و ارتقا سطح اين روابط را معياري براي همكاري آمريكا با كشورهاي عربي دانستن. هم اكنون با حضور مركز فرماندهي آمريكا در قطر اين كشور مجبور شده است تا دفتر نمايندگي اسرائيل را در دوحه باز و روابط تجاري خود را با رژيم صهيونيستي برقرار كند و مسئولين آن اميرنشين هم به طور مرتب با سران رژيم صهيونيستي ديدار كنند.
آمريكا در تشكيل خاورميانه بزرگ و آرايش جديد سياسي در اين منطقه توجه زيادي به افزايش نقش اسرائيل دارد به گونه اي كه همه تصميم خود در خاورميانه را براساس نكات ذيل اتخاذ مي كند. ملاحظات مورد توجه آمريكا براي تنظيم سياستهاي خاورميانه اي خود:
الف ـ حفظ و گسترش امنيت اسرائيل؛
ب ـ حفظ برتري مطلق نظامي اسرائيل در خاورميانه؛
ج ـ از بين بردن همه گروه هاي مخالف اسرائيل تحت عنوان مبارزه با تروريسم؛
دـ تسلط بر منابع انرژي خاورميانه.
بنابراين اسرائيل در استراتژي امنيت ملي آمريكا جايگاه مهمي را داشته و نقش اول را در تشكيل برنامه آمريكايي خاورميانه جديد به خود اختصاص مي دهد. همچنين از ديد آمريكا لازمه رسيدن به خاورميانه جديد به غير از نكات فوق اقداماتي جهت براندازي و يا تضعيف دولت هاي مخالف رژيم اسرائيل است.
تاكنون براي حل معضل فلسطين راه حل هاي مختلفي ارائه و روش هاي گوناگوني تجربه شده است كه از جمله مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
1 ـ «مقابله نظامي ارتش هاي كشورهاي عربي با اسرائيل» كه تاكنون با شكست مواجه شده است».
2 ـ «روش سازش» كه اين شيوه عمدتا منجر به تحقق خواسته هاي اسرائيل از طريق مسالمت آميز شده است و در عين حال سركوب فلسطينيان از سوي اسرائيل ادامه يافته و خود موجب تفرقه بين فلسطينيان شده است.
3 ـ «روش ايستادگي و مقاومت» كه براساس انديشه حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه و پس از ظهور انقلاب اسلامي گسترش يافته است و موجب تشكيل سازمان «حزب الله در لبنان» و مقاومت مردمي انتفاضه در فلسطين گرديده است. اين روش تاكنون موفق شده است ارتش رژيم صهيونيستي كه زماني تا بيروت جلو آمده بود را از خاك لبنان بيرون كند و گروه حماس را در فلسطين به قدرت برساند و به عنوان تجربه اي تازه نشاط جديد و اميدواري رو به تزايدي را در بين مردم فلسطين و مردم جهان اسلام به وجود آورد. اين روش دل بستن به روش هاي سازشكارانه و به دست گرفتن كاسه گدايي صلح را نفي مي كند و معتقد است كه بايد «قدرت نهفته امت اسلامي» را براي مقابله با صهيونيست هاي غاصب بسيج كرد و ظرفيت هاي بي شمار دنياي اسلام را در اين راه بكار گرفت تا با «مقاومت و مبارزه» و البته تحمل خسارات و هزينه هاي آن به پيروزي رسيد.
راه كارهاي مبارزه با رژيم غاصب اسرائيل
1 ـ تداوم بخشيدن به «انتفاضه و مقاومت» و مبارزه عليه آن رژيم در درون سرزمين هاي اشغالي به صورت گسترده و همه جانبه با تكيه بر وحدت همه گروه ها و مردم فلسطين.
2 ـ كمك رساني به مردم فلسطين اعم از كمك هاي مالي سياسي تبليغاتي و امدادي از سوي همه ملت هاي جهان.
3 ـاسلامي تلقي كردن مسئله فلسطين از سوي جهان اسلام به جاي نگاه به آن به عنوان مسئله اي فقط عربي و يا فلسطيني.
4 ـ تحريم همه جانبه رژيم اسرائيل از سوي ملت هاي آزاده جهان و تنگ كردن فضاي اقتصادي و سياسي آن و گسستن پيوندهاي غاصبان فلسطين با محيط اطراف خود.
5 ـ اعمال فشار سياسي جهاني به آمريكا از سوي همه دولت ها و ملت هاي جهان براي قطع حمايت هاي شيطان بزرگ از رژيم ددمنش اسرائيل.
6 ـ اتخاذ تاكتيك هاي منعطف از سوي جنبش هاي مقاومت فلسطيني متناسب با شرايط زماني و مكاني به گونه اي كه امكان كشتار مردم فلسطين را از سوي رژيم صهيونيستي به حداقل ممكن برساند.
بنابراين ملت بزرگ اسلامي نبايستي در برابر ظلمي كه به صورت روزانه از سوي دشمن سفاك و جنايتكار بر ملت فلسطين بكار مي رود بي تفاوت و ساكت بمانند و مي بايد مردم جهان در كنار دردها و رنج ها و غم هاي جانكاه فلسطينيان قرار گيرند و به طور مرتب به حمايت همه جانبه از مردم مظلوم فلسطين بپردازند.
اگر همه با هم باشند و هر كدام يك سطل آب بريزند همان گونه كه امام خميني فرمود اسرائيل را آب خواهد برد.
اينكه چرا اسرائيل اينقدر براي آمريكا و دنياي غرب اهميت دارد براي مردم جهان هميشه مورد سوال بوده است. اما پاسخ اين پرسش روشن است ! رژيم اشغالگر قدس در واقع يك منطقه مهم و قطعه استراتژيك سرزميني براي آمريكا در قلب دنياي اسلام محسوب مي شود و اساس و ريشه نفوذ آمريكا در خاورميانه به شمار مي رود
اسرائيل از منظر استراتژيك سرزمين كوچك لبنان را جز شعاع امنيتي خود تلقي مي كند. بنابراين موقعيت نيروهاي فعال اين سرزمين مانند حزب الله را حضوري عليه خود تلقي مي كند و تلاش دارد تا از طريق شوراي امنيت سازمان ملل متحد و با همكاري هاي گسترده آمريكا و يا به طور مستقيم از طريق عمليات نظامي آنها را از سر راه خود بردارد
براساس استراتژي آمريكا ارتش رژيم صهيونيستي بايستي توانايي رويارويي با تمام كشورهاي عربي و نيز با حزب الله لبنان را داشته باشد همچنين اين ارتش بايستي بتواند آمادگي جنگيدن و حمله در چندين جبهه را در آن واحد در خود ايجاد كند. دستيابي به چنين چشم اندازي نيازمند دريافت پيشرفته ترين فناوري هاي نظامي دنياست كه آمريكا آن را در اختيار اين رژيم قرار مي دهد.
اسرائيل در استراتژي امنيت ملي آمريكا جايگاه مهمي را داشته و نقش اول را در تشكيل برنامه آمريكايي خاورميانه جديد به خود اختصاص مي دهد. همچنين از ديد آمريكا لازمه رسيدن به خاورميانه جديد اقداماتي جهت براندازي و يا تضعيف دولت هاي مخالف رژيم اسرائيل است .
شصت سال جنايت در پناه آمريكا 1


پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان