امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مدگرایی یا مدپرستی؟

#1
باید پذیرفت که «مدگرایی» یکی از معضلاتی است که در دوران کنونی گریبانگیر بشریت به خصوص کشورهای جهان سوم و در حال توسعه همچون ایران شده است و در این میان هیچ گروهی به اندازه جوانان به پرستش مد علاقه نشان نمی دهند.

جوانان از هر طبقه و هر شأن و منزلت اجتماعی که باشند با دقت و وسواس زیاد، چشم به راه مدهای جدید هستند تا با تمام وجود، به قول خودشان تمام زندگی شان را «به روز» کنند. اینکه گفته شد «با تمام وجود» و «تمام زندگی»، منظورم این است که این پیروی بی چون و چرا، هیچ حد و مرزی نمی شناسد و اکنون شاهد سرایت «تبعیت تمام و کمال از مد»، به تمام جنبه های زندگی نسل سومی های کشورمان هستیم، از رنگ و نوع لباس گرفته که اکثرا مدگرایی را در لباس و امثال آن می دانیم تا نوع گفتار روزمره و محاوره و معاشرت اجتماعی و حتی طرز راه رفتن و غذا خوردن.

اما تا به حال با خود فکر کرده ایم که چرا برخی از جوانان (شاید هم بتوان گفت اکثرا) تمایل زیادی به مدگرایی از خود نشان می دهند؟ شاید بهتر باشد ابتدا کمی به چیستی مدپرستی بپردازیم.

مدگرایی چیست؟
از یک طرف هر کدام از ما تمایل داریم از دیگران تقلید کنیم و به قول معروف «همرنگ جماعت» شویم و از طرف دیگر دوست داریم نسبت به دیگران متفاوت باشیم. در اصل «مد»، همان تاثیر این دو نیروی متضاد در درون انسان هاست اما مد و مدگرایی تنها در یکی از قطب های مخالف عمل کرده و به عبارتی همیشه به نحوی وارد عمل شده که فقط یکی از این دو سر طیف مطرح شده و دیگری سرکوب شده است.

فرد مدگرا یا مدام خود را شبیه دیگران درمی آورد یا تمام سعی و تلاشش این است که با دیگران فرق داشته باشد. در حقیقت وقتی مد جدید گسترش پیدا می کند، مد پیشین به تدریج افت کرده و به پایین ترین حد خود می رسد؛ علت آن است که هر لحظه تعداد بیشتری از افراد از آن پیروی می کنند و بعد از مدتی دیگر مد مورد نظر به صورت یک امر عادی درمی آید که تنوع قبلی را ندارد.

وقتی مدگرایی به مدپرستی تبدیل می شود!
شاید بخشی از دلایل بروز این پدیده را بتوان در بحث های روانشناسی و مقتضیات سنی و شور و حال جوانی مدپرستان جستجو کرد، به عبارت دیگر این قشر از جامعه به شدت نیاز دارد، دیده شود و همه به آنها توجه کنند.

متاسفانه در شرایطی که انواع و اقسام تحقیرها نسبت به جوانان روا داشته می شود، می توان گفت که این دلیل به خودی خود می تواند علت محکمی برای این معلول اجتماعی به شمار رود.

مدگرایی ذهنی
ظاهرا این تمام مسئله نیست چرا که موج مدگرایی به حوزه های ظاهری زندگی ختم نمی شود بلکه به افکار و اندیشه ها و حتی خلق آثار ذهنی مردم به خصوص جوانان، وارد شده است. گویی این یک مسئله جهانی است و صرفا به جامعه ای مثل ایران ارتباط ندارد.

به طور مثال در پایان سده هجده و اوایل سده نوزده میلادی در فرانسه، آلمان و انگلیس، کتاب های «رمانتیک» در ادب و هنر رشد کرد که بر احساس و تمایل و فکر آرمانی مبتنی بود یا در حوزه هنرهای تجسمی، «امپرسیونیسم» در نقاشی و مجسمه سازی (ترسیم هر چیز به شکل و صورتی که برای نقاش یا مجسمه ساز، دارای معنا باشد) رواج یافت.

همچنین، شاهد ظهور «سوررئالیسم» در تاریخ هنر هستیم (که در این سبک، هنرمندان از حیطه های مرسوم، فراتر می روند و در برابر هر چیز متعارف و معمول در نقاشی، عصیان می کنند). حتی در مبحث «شناخت» نیز وضع به همین صورت است. سبک های متفاوت تفکر، مثل ساخت گرایی، مدهای فکری شمرده می شوند و حالا هم که پست مدرن، باب شده است.

مدگرایی و جهانی سازی
علیرغم نمونه هایی که بیان شد، به نظر می رسد مدگرایی غیرظاهری یا به عبارت دیگر، پیروی از مدهای فکری و هنری و امثالهم، در دنیای امروز سازمان یافته تر از گذشته است و صرفا به یک یا چند کشور همجوار یا دارای وجوه مشترک اختصاص ندارد.

درک این واقعیت ناخودآگاه، ذهن را به سمت پدیده جهانی سازی سوق می دهد که یکی از ارکان جهانی سازی، یکسان سازی انسان های تمام نقاط جهان است، به طوری که کره زمین به مثابه یک دهکده کوچک عمل می کند و مد جدید به سرعت به تمام بخش های دهکده انتقال می یابد و نهایتا فرهنگی در این دهکده جهانی مد می شود که همه باید از مد جدید پیروی کنند.

در این مقوله هم نقش جوانان پررنگ تر از سایرین به چشم می خورد چرا که همواره انتظار بر این بوده که خلاقیت و کارها و افکار نو، از اذهان جوان سرچشمه گیرد اما اینگونه که مشاهده می شود مجریان نظریه یکپارچه سازی جهان به خوبی در حال انجام وظیفه هستند زیرا ظاهرا هر چه می گذرد، چشمه ذوق و خلاقیت بشری، بیش از پیش رو به زوال می رود.

به راستی چرا جهان باید یکپارچه شود که به دنبال آن یکسان سازی ظاهر و باطن همه انسان ها، از طریق رواج مدهای مختلف و البته رواج فرهنگ مد شده پیروی از مد، در دستور کار قرار گیرد؟

طبق تعاریف بانیان نظریه جهانی سازی، «یک نظام جهانی، نظامی اجتماعی است که مرزها، ساختارها، گروه های عضو، قواعد مشروعیت و پیوستگی های خاص خود را دارد... قبایل، جوامع یا حتی دولت - ملت ها، نظام های فراگیر و کاملی نیستند، زیرا از لحاظ اقتصاد و معیشت به نظام های دیگر نیازمندند.»

از نظر ایشان در قرون جدید، نظام جهانی تنها سیستم کامل اجتماعی است که می تواند مورد توجه قرار گیرد و این سیستم نتیجه پیدایش و گسترش نظام سرمایه داری است. در واقع جهانی شدن به همین گسترش جهانی و جهان شمولی نظام سرمایه داری با ساختارهای مختلف سودمحور اطلاق می شود.

عملکرد تمامی این ساختارها در نهایت به انباشت بیشتر و مداوم سرمایه در مرکز نظام جهانی منتهی می شود. از این رو تفکیک مسائل سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی به داخلی و خارجی است زیرا در نظام جهانی سرمایه داری همه ساختارها به هم گره خورده و همگی با توجه به کارکرد آن در درون نظام جهانی شکل گرفته اند و همگی اجزای یک سیستم سرمایه داری جهانی محسوب می شوند. جوهر این نظام، استثمار جهان به وسیله جوامع مرکز است.

ممکن است به برخی از جوامع نیمه توسعه یافته و توسعه نیافته در جریان این استثمار بهره ای برسد، اما این بهره ها از ماهیت استثمارگرایانه نظام جهانی نمی کاهد ...

فرآیند جهانی شدن چیزی جز جهان شمولی سرمایه داری نیست. در این جهان یکپارچه هویت های فرهنگی و سیاسی همچنان وجود دارد ولی الزامات اقتصادی آنها را به هم پیوند زده است. گرچه جهانی شدن همه چیز را متحول ساخته است، همچون کاهش حاکمیت دولت ها، از بین رفتن توانایی همگان برای مقاومت در برابر قواعد بازار و البته موضوع مورد بحث ما یعنی ابطال امکان انسان برای خودمختاری فرهنگی و زیر سوال رفتن جدی ثبات تمامی هویت های بشری، ولی پدیده جهانی سازی به هیچ عنوان موضوع جدیدی نیست بلکه در دنیای امروز با توجه به نیاز بیش از پیش سرمایه داری و اطلاع کارشناس حلقه به گوش این نظام، از وجود تضادهای آشکار در سرمایه داری، با سرعت روزافزونی در حال اجراست.

در واقع سرمایه داری جهانی می کوشد تا از این راه با از بین بردن تمام فرهنگ ها، هویت ملل، خلاقیت ها، آزادی های فکری و ایجاد مدهای جهانی، اولا سراسر جهان را به بازاری برای فروش کالاهای مختلف تبدیل کند و ثانیا با رواج مدهای فرهنگی از تولد و شیوع افکار ضد سرمایه داری و آبستن جهانی بهتر، جلوگیری به عمل آورد.

در سطور فوق صرفا به شرح مختصری از رابطه مدگرایی در بین جوانان و افکار سرمایه داری سودمحور و ضد انسانی بانیان جهانی سازی جدید پرداخته شد و بدون شک جای تامل بیشتری دارد به خصوص از سوی جوانانی که مدگرایی را نوعی استفاده از آزادی های انسانی می پندارند و گویی نمی دانند تیشه به ریشه آزادی زدن چیزی نیست جز یکسان کردن انسان ها.
مدگرایی یا مدپرستی؟ 1

پاسخ
 سپاس شده توسط ♥YASNA♥ ، qpqpqp ، -Edgar ، Łost Đλtλ ، L²evi
آگهی
#2
مدگرایی یا مدپرستی؟ 1
جوانان و مدگرایی

نويسنده:محمد صادق شجاعی



مد و مدگرایی پدیده ای است که کمابیش در میان همه‌ى اقشار جامعه وجود دارد، اما دراین میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به «مد» اهمیت می دهند و «مدگرا» هستند. امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای، ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزش ها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب، پیچیده تر و مشکل تر شده است و چه بسا زمینه های موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه‌ى خویش رو آورند. یک روز مانتوهای بلند و روز دیگر مانتوهای کوتاه، یک روز آرایش موی سر به سبک آلمانی و روز دیگر موهای بلند واصلاح نشده، زمانی شلوارهای با پاچه‌ى گشاد که روی زمین کشیده می شود، و زمانی دیگر، شلوارهای تنگ و کوتاه، مد می شوند. اگر از این همه افرادی که عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند، بپرسید که به چه علت این کار را کرده اند، یا مثلاً این آرم و کلمه‌ى روی لباس آنها چه کارکردی دارد، به سختی بتوان پاسخ متقاعد کننده ای شنید، جز آن که: «خب، قشنگه!»، «برای این که مده!»، «همه می کنند!» و ...
این پاسخ ها گرچه سطحی به نظر می رسند، اما در یک تحلیل روان شناختی نشان دهنده‌ى نوعی از «تعلّق گروهی»، «نوجویی»، «تنوّع طلبی» و گرایش جوانان به «امروزی شدن» است و کاملاً یک پدیده‌ى طبیعی و نابهنجار در جهت ارضای این نیازها محسوب می شود؛ (1) اما از آن جا که هماره کالای مد شده، شیوه های رفتاری، هنجاری و ارزش های خاصی در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع می یابد و مد، عاملی می شود برای انتقال هنجار و ارزشی از جامعه ای به جامعه ای دیگر، بررسی زمینه ها و پیامدهای مدگرایی، یکی از موضوعات مهم در جامعه‌ى ما محسوب می شود که این نوشتار، نگاهی است گذرا به همین موضوع.

تعریف مد و مدگرایی
«مد»ها الگوهای فرهنگی ای هستند که توسط بخشی از جامعه، پذیرفته می شوند و دارای یک دوره‌ى زمانی نسبتا ًکوتاه اند سپس فراموش می شوند. (2) بنابراین، «مدگرایی» آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت، از آن یکی پیروی نماید. (3)


گستره‌ى مد
گستره‌ى مد به اندازه‌ى گستره‌ى زندگی انسان است و تمامی شئونات آن را در بر می گیرد. تغییرات مدگونه، در: علوم و فنون نظریه ها، گرایش به جنبه های مختلف علمی، الگوهای تربیتی، سبک منش و رفتار، پوشش، آرایش، محیط آرایی و ... قابل تسرّی است.


پوشاک و آرایش، شاخص کالای مد شونده
با وجود آن که مد و مدگرایی کل گستره‌ى زندگی اجتماعی را در بر می گیرد، پوشاک و سبک و شیوه‌ى آرایش، شاخص ترین کالای مد شونده محسوب می شود.


عوامل و زمینه های مدگرایی
در یک نگاه کلّی و جامع نگر، مدگرایی را می توان ناشی از عوامل و زیر ساخت های تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی و روان شناختی دانست.
ریشه های تاریخی مدگرایی به سال های بسیار دور بر می گردد. با نگاهی به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه که پای ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه که دوره‌ى حسّاسی را در تاریخ ایران رقم زد، فصل متفاوتی در مدگرایی ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه با سلطه‌ى سیاسی بر کشور، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مدهای مختلف در ایران (و بخصوص در بین قشر جوان)، رایج گردیده است.

مدگرایی و غرب گرایی
گرچه مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعاریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخی- اجتماعی در ایران به گونه ای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان می آید، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن، تبادر می کند، زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا، سنّت ها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشه ها، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد.
همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلی زودتر از آن، نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد.
میل به اروپایی شدن در جامعه‌ى ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی چارچوب اقتصادی-اجتماعی جامعه‌ى خود، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتی شدن توجه کنند که مهم ترین نمای اروپایی شدن، پوشیدن لباس های اروپایی و ترویج مدهای غربی به شمار می رفت.
ایرانیان بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را اروپایی کنند، تا بدین ترتیب از ضعف و عقب ماندگی رهایی یافته، در ردیف کشورهای پیش رفته قرار گیرند.
بنابراین «مدگرایی» و «غرب گرایی» در ایران، در یک بستر فکری و دوشادوش هم رشد کرده اند. در حال حاضر نیز بیشترین مدهایی که در جامعه و بخصوص در بین جوانان رایج می شود، برگرفتته از الگوهای غربی با همان انگیزه است.

مد و مدرنیسم
مد و مدگرایی را می توان از جهتی مولود مدرنیسم دانست؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است؛ نگاه و شناختی که برخاسته از زیستن در «اکنون» و گسستن از «گذشته» است و صریحاً با مفهوم سنّت (tradition) در تقابل می افتد. «مدرنیته» که شکل عینیت یافته‌ى فرهنگ مدرن است همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآوری، تجدّد و سلیقه و مد است. از این رو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت و سنّت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار می دهد و کشش و تمایل آن به سوی تجدّد و نوآوری در فرهنگ و ارزش های اجتماعی است. بنابراین، مدگرایی و نوآوری در تفکر و رفتار (به معنای رایج آن) به عنوان نماد و اندیشه‌ى مدرنیسم قلمداد می شود (4) و از آن جا که جوامع غربی موطن و مظهر مدرنیته و مدرنیسم بوده اند، فرایند مدرنیزاسیون (مدرن سازی) و اشاعه‌ى طرح ها و مدهای نو، در واقع با غربی سازی و غرب گرایی کاملاً هم افق و بلکه معادل خواهد بود، و این، خود می تواند از زاویه‌ى دیگر، رابطه‌ى مدگرایی و غرب گرایی را نشان دهد.

عوامل و زمینه های روان شناختی مدگرایی در جوانان
علاوه بر زیر ساخت های تاریخی و اجتماعی، مدگرایی در بین جوانان از یک سری اصول و سازه های روان شناختی نیز تبعیت می کند و با انگیزه ها و نیازهای چندی در ارتباط است.


1. تنوع طلبی و نوگرایی
جوانی، فصل تازه ای در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است که غرایز طبیعی در شکل دهی آن، نقش اصلی را بر عهده دارند. استقلال طلبی، تنوّع دوستی، هیجان خواهی، نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگی های دوران جوانی است که به شدّت، تمایل به امروزی شدن و نوگرایی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وی به شکستن قالب های موجود، فاصله گرفتن از هنجارهای پیشین و رسیدن به هویتی متمایز از کسانی که پیش از او بوده اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است. این نیاز، زمانی که نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعکس می شود، به صورت مدگرایی ظاهر می گردد.

2. مدگرایی و همانند سازی
همانند سازی در مکتب روان تحلیلگری به فرایندی ناهشیار اطلاق می شود که فرد، طی آن، ویژگی ها (نگرش ها و الگوهای رفتاری)ی فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار میدهد و با تقلید از نگرش ها و ویژگی رفتاری وی احساس می کند که مقداری از قدرت و کفایت او را نیز به دست آورده است. (5)
منبع اصلی همانند سازی در دوران کودکی والدین هستند؛ زیرا کودک، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله می گیرد، الگوهایی را که خود را با آنها شبیه کرده است، از دست الگوهای دیگر، یعنی از طریق همانند سازی های جدید با دیگری، پر شود.
به اعتقاد روانشناسان، همین خلأ و احساس ناامنی ناشی از آن باعث می شود که نوجوان در مسیر خود به راه حل هایی متوسّل شود که این راه حل ها از طریق همانند سازی با شخصیت هایی است که الگوی نوجوان قرار می گیرند. این شخصیت ها می توانند شخصیت های معروف گذشته، هنر پیشه های سینما، نوازندگان و آوازخوانان، و یا گروه های مختلفی مانند «هیپی»ها باشند و فرد، خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته، در شیوه‌ى لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازی کند. به محض این که یک هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنه ای ظاهر شود، جوانان با وی همانند سازی نموده، سعی می کنند به عنوان مد، آن را در جامعه طرح کنند.

3. رقابت و چشم و همچشمی با دیگران
انگیزه‌ى رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان محسوب می شود. این انگیزه، در همه‌ى افراد وجود دارد و به گونه های مختلف بروز می کند. رقابت اگر در زمینه های مثبت جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی می شود؛ اما اگر جهتگیری آن به سوی امور مادّی و مدپرستی باشد و فرد، سعی کند از لحاظ ظاهری (ومثلاً در سبک و شیوه‌ى لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجام خوبی نخواهد داشت. (6)

4. مدگرایی و التزام ناشی از دوستی
یکی از عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان، ترس و نگرانی از مجازات های خصوصاً غیر رسمی از سوی دوستان است. لذا تحقیر و تمسخر، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن، باعث می شود که جوانان و نوجوانان از مدهای رایج پیروی کنند.

5. مدگرایی و جلب توجه دیگران
افرادی هستند که با تعویض و تغییر هر روزه‌ى لباس و آرایش خود و خریدن لباس های گران قیمت و مد روز، درصدد جلب توجه دیگران برمی آیند. استفاده از لباس های چسبناک و برّاق و رنگارنگ، جوراب هایی شبیه تو ماهیگری، کفش هایی با پاشنه های خیلی بلند، آرایش تندی با رنگ های غیر طبیعی و .. (که بیش از همه در بین جوانان و بخصوص دختران رایج است)، باعث جلب توجه دیگران شده، نگاه هایی را به خود معطوف می دارد.

6. مدگرایی و تشخیص طلبی
برتری جویی و تشخّص طلبی از دیگر عوامل پیدایش مد در بین جوانان است. افرادی که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفّه جامعه می دانند، سعی می کنند این برتری را در گویش، لباس پوشیدن، محیط آرایی و سبک آرایش و زیور آلات خود نشان دهند و لذا مدهای جدید را مطرح می کنند.
تورشتاین وبلن (veblen Thorstein) مد را وسیله ای برای این که افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا دارای اندیشه ای خاص هستند، می داند؛ (7) لذا به محض این که مدی در جامعه گسترده شد، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند؛ زیرا مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند.


نقش تولید کنندگان در اشاعه‌ى مد
شرکت های تولیدی از طرق روان سنجی و شناخت روحیات افراد جامعه و با توجه به همین روحیه‌ى نوگرایی و میل به امروزی شدن در جوانان، هر روز، یک فرم شلوار، پیراهن، کفش، کلاه، عینک، آباژور، کاغذ دیواری، گوشی تلفن و... را عرضه می کنند و اندک تغییری از جانب آنها، یک مد جدید می شود و حتّی گاهی برای آن که کالای تولیدی شان زودتر در جامعه مد شود، از یک فرد مشهور (مثل یک هنرمند سینما یا ورزشکار)، با اعطای مبلغ زیادی پول، می خواهند که برای یک بار هم که شده، از آن کالای جدید استفاده کند و در فیلم یا صحنه‌ى تلویزیون، ظاهر شود.
یکی از دلایل عمده ای که تولید کنندگان و طرّاحان خارجی توانسته اند در سطح جهانی برای خود، جایی باز کنند و مد آفرینی داشته باشند، آشنایی آنها با مبانی روان شناختی «تأثیرگذاری» و به کارگیری روش ها و اصول فنّی مناسب در کار است، در حالی که تولید کنندگان داخلی و محدود، معمولاً به الگوبرداری و تقلید از آنها می پردازند و به نحوی مدهای غربی را در جامعه ترویج می کنند.

رسانه ها و ترویج مد
شبکه های تلویزیونی، مطبوعات و پایگاه های فعّال اینترنتی، انواع مدهای جدید را تبلیغ می کنند و از این طریق، زمینه را برای گرایش خانواده ها و بخصوص جوانان به سوی مدهای نو مهیا می سازند.

اسلام، مدگرایی و امروزی شدن
حال، این سؤال مطرح است که مدگرایی، تجدّد و امروزی شدن، تا چه اندازه مطلوب است؟ و نظر اسلام در این زمینه چیست؟ در یک نگاه کلی، اسلام با همه نوع مد، مخالف نیست. اسلام، امروزی شدن و نوگرایی در سبک و شیوه‌ى لباس پوشیدن را نیز به صورت کلّی پذیرفته است. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزش ها (مثل: پوشش شرعی، پرهیز از اسراف، و ...)، رعایت نکردن اخلاق اجتماعی، آزادی مطلق در روابط دختر و پسر، و همانند سازی با بیگانگان است. حال اگر این پدیده های انحرافی در قالب مد به خود جوانان داده شوند و میل فطری «نوگرایی» و نیاز «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق یابد، اسلام با آن مخالف است.
پس مدهای خوب داریم و مدهای بد! امروزی شدن نیز همین گونه است. گاه، امروزی شدن، رابطه‌ى انسان را با گذشته اش (که همان سابقه‌ى تاریخی و هویت فرهنگی اوست)، قطع می کند و گاه در امتداد دیروز و با حفظ تعلّقات انسان به سنّت ها و نوع ارزش های پیشین است. اسلام با این نوع تجدّد و امروزی شدن که در راستای ارزش ها و با حفظ اصول و مبانی اعتقادی باشد، هیچ گاه مخالف نیست.

آسیب شناسی مدگرایی جوانان
مدگرایی، گرچه ریشه در نیازهای طبیعی جوانان دارد و برخاسته از روحیه‌ى نوگرایی جوانان است، اما به لحاظ آن که مدها و مدل ها نمایانگر علایق و ارزش های مسلّط یک زمان و یک قشر خاص اند و افزون بر آن، می بینیم که امروزه جوانان ما از مدهایی (چون: رپ، هوی متال، و ...) پیروی می کنند و ناخواسته به هنجارهایی رو می آورند که چه بسا با فرهنگ و ارزش های اجتماعی ما در تضاد است، پس می توان گفت که مدگرایی در جامعه‌ى تا حدود زیادی کارکرد منفی به خود گرفته است و پیامدهای آن، به شدّت، جوانان ما را تهدید می کند. لذا بحث از آسیب شناسی مدگرایی ضرورت می یابد.

پیامدهای منفی مدگرایی
با توجه به این که بیشتر مدهای رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهای بیگانه و غیر خودی است، می توان گفت که مدگرایی به معنای جدید آن، نوعی از خودبیگانگی و تقلید از فرهنگ غربی را القا می کند، تا آن جا که الآن بعضی از جوان ها از نوک پا تا فرق سرشان غربی است و حتّی وقتی نگاه می کنی، می بینی کلمات یا جملاتی بر روی لباس یا داشبورد ماشین یا آینه و کمد شخصی یا در ورودی مغازه شان نوشته شده که کم تر ارتباطی با زندگی شخصی یا آرمان ها وعلایق فردی آنها دارد و گاه حتّی معنای آن را نیز به درستی نمی دانند و شاید اگر بدانند، موجب شگفتی، خنده یا ناراحتی شان بشود، عباراتی مثل: «ما پسران شیطانیم»، «گروه لجن!»، «سفید، اما آشغال»، «گروه سیاهان بوگندو!»، «زیبایی کثیف»، «عشق نشئه»، «گناه تا مرگ»، «بوسه بر صندلی الکتریکی» و ...
این، چیزی است که از مدگرایی یا مدپرستی جوانان امروز ما به چشم می آید؛ چیزی که شاید بتوان گفت تا حدّی زیادی، ناشی از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است؛ چرا که کلمات و عبارات بالا، شعارهایی آخرین مدهای شخصیتی ای است که غربی ها به جوانان جهان تقدیم کرده اند، در حالی که جوان امروز ما، نگاه خاص خودش، شخصیت خودش و حتی مشکلات خودش را دارد!
تقلید هر روزه از آخرین مدهای رایج در جهان غرب، به چه معناست، جز: از خودبیگانگی، بحران هویت، تزلزل شخصیت، وابستگی اقتصادی، احساس حقارت و ...؟ از همه دردناک تر، این است که بسیاری از رفتارها و هنجارهایی که امروزه به عنوان مد در جامعه‌ى ما مطرح است و از سوی عده ای تبلیغ هم می شود، با اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی جامعه‌ى ما به هیچ وجه همخوانی ندارد. روابط بی قید و شرط دختر و پسر، عدم رعایت پوشش اسلامی، آرایش مو و صورت صرفاً به قصد جلب توجه (مثلاً به سبک جنس مخالف و یا به سبک های بسیار پیچیده و وقتگیر)، آرایش مو به سبک جوانان منحرف غربی (مثلاً به سبک همجنس گرایان)، به کارگیری وسایل تزئینی غیر متعارف (مثلاً حلقه‌ى بینی برای دختران و حلقه‌ى گوش و انگشتر طلا برای پسران ) و ... همه به نحوی شخصیت جوان مدگرای امروزی را به نمایش می گذارند؛ مدهایی که به اتلاف وقت و انرژی و قابلیت های فکری و سرمایه های مادّی جوانان و خانواده می انجامند و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشی در نو شدن و امروزی شدن جوان و جامعه ندارند!

فرهنگ خودی، اصلی ترین ضابطه‌ى مدگرایی و امروزی شدن
فرهنگ و ارزش های اجتماعی از اساسی ترین عناصر یک نظام اجتماعی هستند که پایه‌ى ارزیابی ما را از پدیده های اطرافمان تشکیل می دهند و در واقع، رفتار ما را نسبت به آنها تنظیم می کنند. بنابراین، در پذیرش یا عدم پذیرش الگوها و مدهایی که در جامعه رواج می یابند، ابتدا باید رابطه‌ى آنها را با نظام ارزشی حاکم بر جامعه و اصول و مبانی مورد قبول آن مردم، مورد ارزیابی قرار داد و میزان همگرایی یا واگرایی آنها را از یکدیگر سنجید.
به عنوان نمونه، مدهای لباس، اگر در عین جذّابیت و امروزی بودن، برخاسته از فرهنگ خودی باشند و با اصول و مبانی اعتقادی و اخلاقی جامعه ما تعارض نداشته باشند، نشانه‌ى خلاقیت و نوآوری جوانان ما بوده، هویت فرهنگی آنان را به نمایش می گذارند. بنابراین، باید تدابیری سنجیده شود تا مدها و مدل ها، هم نیاز به تنوع طلبی و نوجویی و میل به امروزی شدن جوانان را تأمین کنند و هم جوانان ما از پیامدهای منفی مدگرایی، در امان بمانند. (8)

نکته‌ى آخر
همه‌ى ما به خوبی می دانیم که پیروی از الگوها و مدهای غربی و پوشیدن لباس های با آرم خارجی یا تقلید از مدل موی سرفلان فوتبالیست، نمی تواند به ما شخصیت اعطا کند و موجب پیشرفت و ترقّی ما گردد. عوامل اصلی موفقیت در تمامی زمینه ها، خودباوری (اعتماد به نفس) و پایبندی به اصول اعتقادی و ارزش های اخلاقی است. تا زمانی که علم و دانش در وجود ما شکوفا نگردد و زیرساخت های شخصیت ما مبتنی بر الگوهای فرهنگ اصیل این مرز و بوم، شکل نگیرد، آرایش ظاهر و تقلید از مدها و الگوهای دیگران، جز بحران هویت و دور شدن از اصالت فرهنگی خویشتن، نتیجه ای در پی نخواهد داشت.
پس بیایید یک بار دیگر در رفتارمان تجدید نظر کنیم و اصالت های فرهنگی مان را در پرتو جذابیت های دروغین فرهنگ بیگانه از دست ندهیم.
همان گونه که میل به امروزی شدن و مدگرایی (که از ویژگی های دوران جوانی است)، ناخواسته ما را به پیروی از الگوهای بیگانه می کشاند، غرور و احراز هویت نیز به همین دوره‌ى سنی اختصاص دارد. چه خوب است غرور ملی و غیرت دینی را در خویش تقویت کنیم و میل به امروزی شدن و مدگرایی را با الهام گرفتن از آموزه های تمدّن ساز اسلام و فرهنگ غنی اسلامی- ایرانی خویش و متناسب با هویت فرهنگی خود، به فعلیت برسانیم.
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  مدگرایی از بانوی فتحعلی شاه تا امروز

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان