نيروي زميني ارتش آمريکا نه تنها به تازگي بازسازي نشده است، بلکه در ماههاي اخير تحليل نيز رفته است. نيروي دريايي آمريکا در اوايل سال جاري يک ناو هواپيمابر ديگر به آبهاي خليج فارس اعزام کرد. اما اخيرا مجددا در اقدامي بيسروصدا اين ناوگان را بازگرداند...به گفته آنتوني کوردزمن، يک کارشناس ارشد در مرکز تحقيقات استراتژيک و بينالمللي آمريکا، دست کم گرفتن تواناييهاي جمهوري اسلامي ايران اشتباه است.
مقامات وزارت دفاع آمريکا اعلام کردهاند: با وجود آن که توسل به گزينه نظامي عليه ايران، به خاطر بحران رو به گسترش اتمي اين کشور حتمي نيست، در صورت لزوم توسل به گزينه نظامي، طرحهاي جديد حملات نظامي آمريکا آماده و قابل اجراست.
خبرگزاري «آسوشيتدپرس»، در گزارشي به قلم «رابرت برنز»، تحليلگر نظامي خود، به بررسي چگونگي انتخاب گزينه نظامي عليه ايران به دليل برنامه هستهاي آن و ميزان توانايي طرفين براي درگيري با يکديگر پرداخته است.
رابرت برنز مينويسد: نيروهاي ارتش آمريکا پس از مبارزات دشوار چندين ساله در خاک عراق و افغانستان، هم اکنون تحت فشارهاي بسياري قرار دارند.
با اين حال، دولت ايالات متحده آمريکا، نيروي هوايي و دريايي خود را آماده کرده است تا چنانچه جورج بوش تصميم بگيرد پايگاههاي اتمي ايران را هدف قرار دهد و يا آن گونه که ادعا ميشود دخالتهاي ايران در جنگ عراق را تلافي کند، به آن کشور حمله کنند.
از جمله اين اهداف، علاوه بر تأسيسات اتمي ايران همچون نيروگاه اتمي نطنز، ميتوان به پايگاههاي شليک موشکهاي دوربرد ايران، پايگاههاي سپاه پاسداران و نيروي دريايي ايران در تنگه هرمز اشاره کرد که يکي از شاهرگهاي جريان نفت خليج فارس به شمار ميآيد.
توان نظامي آمريکا در خليج فارس
نيروي دريايي آمريکا هم اکنون داراي يک ناو هواپيمابر با حدود شصت جت جنگنده و هواپيماهاي ديگري در منطقه خليج فارس است، که در صورت بروز يک حمله نظامي، مورد استفاده خواهند گرفت.
همچنين حدود دو هزار و دويست سرباز نيروي دريايي به فرماندهي يک ناوگان عظيم، دايم در کشتيهايي در منطقه حضور دارند.
هواپيماهاي جنگنده و بمب افکن آمريکايي در خليج فارس، از جمله انواع هواپيماهاي جنگي در خاک عراق و در مراکز عملياتي منطقهاي در قطر، به حال آماده باش هستند.
با وجود اين، نيروي زميني ارتش آمريکا، نه تنها به تازگي بازسازي نشده که در ماههاي اخير تحليل نيز رفته است. نيروي دريايي آمريکا در اوايل سال جاري، يک ناو هواپيمابر ديگر به آبهاي خليج فارس اعزام کرد، اما به تازگي و بار ديگر، در اقدامي بي سر و صدا، اين ناوگان را باز گرداند.
صحبت از انجام حمله نظامي آمريکا عليه ايران، گهگاه در بيانههاي تند و تيز برخي از مقامات کاخ سفيد آمريکا، در سال گذشته مطرح شده است.
براي مثال؛ ديک چيني، معاون رئيس جمهوري آمريکا، روز بيست و يکم اکتبر سال جاري اظهار داشت: «ايالات متحده آمريکا به ايران اجازه نخواهد داد تا سلاح اتمي داشته باشد و ايران در صورت ادامه راه خود در راهي که پيش گرفته است، با مشکلات جدي روبه رو خواهد شد.»
از سوي ديگر، رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا، بر اهميت حل مسئله اتمي ايران از راه ديپلماسي تأکيد كرده است. همچنين بوش روز هفدهم اکتبر گفت: تلاش ايران براي دستيابي به سلاح اتمي، ميتواند موجب آغاز «جنگ جهاني سوم» شود.
با اين حال، جورج بوش در يک کنفرانس مطبوعاتي مشترک با نيکلاس سرکوزي، همتاي فرانسوي خود، به استفاده از گزينه نظامي عليه ايران اشارهاي نکرد.
وي گفت: «گمان اين که ايران به سلاح اتمي دست پيدا کند، بسيارخطرناک است؛ بنابراين؛ زمان آن فرا رسيده است تا با همکاري يکديگر، اين مسئله را از طريق راههاي سياسي حل کنيم». بوش افزود: نيکلاس سارکوزي نيز ميخواهد اين مسئله با ديپلماسي حل شود.
قدرت ايران محدود است؟
قدرت نيروهاي نظامي ايران عموما «محدود» تلقي ميشود و ارتش ايران از جمله قويترين نيروهاي نظامي خاورميانه به شمار نميآيد.
اما به گفته «آنتوني کوردزمن»، يک کارشناس ارشد در مرکز تحقيقات استراتژيک و بين المللي آمريکا، دست کم گرفتن تواناييهاي جمهوري اسلامي ايران اشتباه است.
کوردزمن در اوايل سال جاري در مقالهاي نوشت: «قدرت نظامي ايران بيشتر حالت دفاعي دارد تا تهاجمي، اما ايران پيشتر توانايي عظيم خود را در برابر فشارهاي خارجي و هرگونه تهاجمي، حتي در شرايطي به مراتب دشوارتر از اوضاع كنوني، به خوبي نشان داده است.»
برآورد وي اين است که ارتش ايران از يک نيروي نظامي تقريبا سيصد و پنجاه هزار نفره برخوردار است و هم اكنون علايم کمي از سوي مقامات ارشد نظامي آمريکا نشان داده ميشود که حاکي از تصميم يا انجام تدارکات يک حمله نظامي عليه ايران باشد.
رابرت گيتس بارها يادآور شده است با وجود آن که گزينه نظامي نميتواند منتفي شود، تمرکز اصلي بر حل مشکل با راههاي سياسي و تحريمهاي اقتصادي است.
گيتس در اواخر ماه اکتبر، در پاسخ به اين پرسش که آيا طرح جنگ عليه ايران به بن بست برخورده است و يا روال هميشگي خود را دنبال ميکند، گفت: «من آن را روال هميشگي ميدانم.»
تعريف او از تحريمهاي جديد آمريکا عليه ايران، که در روز بيست و پنجم اکتبر اعلام شد، چنين بود که آنها جلودار وقوع جنگ نيستند، بلکه يک راه چاره متناوب هستند.
يکي از مسئوليتهاي اصلي رئيس جمهوري آمريکا، حفظ و به روز درآوردن طرحهاي حملات احتمالي است که وي ممکن است عليه هر گونه دشمني به اجرا درآورد. اين طرحهاي محرمانه، با محدوديتهاي زماني و نظامي متفاوت و بنا بر سناريوهاي احتمالي گوناگون برنامه ريزي ميشوند.
هم اكنون توسل به يک گزينه نظامي ديگر براي دولت آمريکا، تنها به انجام حملات نظامي مخفي توسط تکاورهاي ويژه، نظير سربازهاي نيروهاي دلتا عليه تأسيسات اتمي اصلي ايران محدود ميشود.
«ادم ويليام فالون»، فرمانده مرکزي ارتش آمريکا، فردي است که مسئوليت طراحي هرگونه حمله نظامي عليه ايران را به عهده دارد و در صورت دستور بوش آن را پياده خواهد كرد.
وي در مصاحبهاي که تلويزيون الجزيره در اواخر سپتامبر با وي انجام داد، چشم انداز حمله نظامي عليه ايران را ضعيف تلقي کرد و گفت: «اين صداي مداوم طبل جنگ به نظر من نه مثبت و نه کارساز است.»
فالون در مصاحبه خود گفت: «پيش بيني نميکند که جنگي عليه ايران درگيرد.» او در سفر اخير خود به منطقه خليج فارس، کشورهاي دوست آمريکا را مطمئن ساخت که ايران «چه از لحاظ نظامي و چه از لحاظ اقتصادي يا سياسي» به آن قدرتمندي که تظاهر ميکند، نيست.
لطفا نظر و سپاس یادتون نره
مقامات وزارت دفاع آمريکا اعلام کردهاند: با وجود آن که توسل به گزينه نظامي عليه ايران، به خاطر بحران رو به گسترش اتمي اين کشور حتمي نيست، در صورت لزوم توسل به گزينه نظامي، طرحهاي جديد حملات نظامي آمريکا آماده و قابل اجراست.
خبرگزاري «آسوشيتدپرس»، در گزارشي به قلم «رابرت برنز»، تحليلگر نظامي خود، به بررسي چگونگي انتخاب گزينه نظامي عليه ايران به دليل برنامه هستهاي آن و ميزان توانايي طرفين براي درگيري با يکديگر پرداخته است.
رابرت برنز مينويسد: نيروهاي ارتش آمريکا پس از مبارزات دشوار چندين ساله در خاک عراق و افغانستان، هم اکنون تحت فشارهاي بسياري قرار دارند.
با اين حال، دولت ايالات متحده آمريکا، نيروي هوايي و دريايي خود را آماده کرده است تا چنانچه جورج بوش تصميم بگيرد پايگاههاي اتمي ايران را هدف قرار دهد و يا آن گونه که ادعا ميشود دخالتهاي ايران در جنگ عراق را تلافي کند، به آن کشور حمله کنند.
از جمله اين اهداف، علاوه بر تأسيسات اتمي ايران همچون نيروگاه اتمي نطنز، ميتوان به پايگاههاي شليک موشکهاي دوربرد ايران، پايگاههاي سپاه پاسداران و نيروي دريايي ايران در تنگه هرمز اشاره کرد که يکي از شاهرگهاي جريان نفت خليج فارس به شمار ميآيد.
توان نظامي آمريکا در خليج فارس
نيروي دريايي آمريکا هم اکنون داراي يک ناو هواپيمابر با حدود شصت جت جنگنده و هواپيماهاي ديگري در منطقه خليج فارس است، که در صورت بروز يک حمله نظامي، مورد استفاده خواهند گرفت.
همچنين حدود دو هزار و دويست سرباز نيروي دريايي به فرماندهي يک ناوگان عظيم، دايم در کشتيهايي در منطقه حضور دارند.
هواپيماهاي جنگنده و بمب افکن آمريکايي در خليج فارس، از جمله انواع هواپيماهاي جنگي در خاک عراق و در مراکز عملياتي منطقهاي در قطر، به حال آماده باش هستند.
با وجود اين، نيروي زميني ارتش آمريکا، نه تنها به تازگي بازسازي نشده که در ماههاي اخير تحليل نيز رفته است. نيروي دريايي آمريکا در اوايل سال جاري، يک ناو هواپيمابر ديگر به آبهاي خليج فارس اعزام کرد، اما به تازگي و بار ديگر، در اقدامي بي سر و صدا، اين ناوگان را باز گرداند.
صحبت از انجام حمله نظامي آمريکا عليه ايران، گهگاه در بيانههاي تند و تيز برخي از مقامات کاخ سفيد آمريکا، در سال گذشته مطرح شده است.
براي مثال؛ ديک چيني، معاون رئيس جمهوري آمريکا، روز بيست و يکم اکتبر سال جاري اظهار داشت: «ايالات متحده آمريکا به ايران اجازه نخواهد داد تا سلاح اتمي داشته باشد و ايران در صورت ادامه راه خود در راهي که پيش گرفته است، با مشکلات جدي روبه رو خواهد شد.»
از سوي ديگر، رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا، بر اهميت حل مسئله اتمي ايران از راه ديپلماسي تأکيد كرده است. همچنين بوش روز هفدهم اکتبر گفت: تلاش ايران براي دستيابي به سلاح اتمي، ميتواند موجب آغاز «جنگ جهاني سوم» شود.
با اين حال، جورج بوش در يک کنفرانس مطبوعاتي مشترک با نيکلاس سرکوزي، همتاي فرانسوي خود، به استفاده از گزينه نظامي عليه ايران اشارهاي نکرد.
وي گفت: «گمان اين که ايران به سلاح اتمي دست پيدا کند، بسيارخطرناک است؛ بنابراين؛ زمان آن فرا رسيده است تا با همکاري يکديگر، اين مسئله را از طريق راههاي سياسي حل کنيم». بوش افزود: نيکلاس سارکوزي نيز ميخواهد اين مسئله با ديپلماسي حل شود.
قدرت ايران محدود است؟
قدرت نيروهاي نظامي ايران عموما «محدود» تلقي ميشود و ارتش ايران از جمله قويترين نيروهاي نظامي خاورميانه به شمار نميآيد.
اما به گفته «آنتوني کوردزمن»، يک کارشناس ارشد در مرکز تحقيقات استراتژيک و بين المللي آمريکا، دست کم گرفتن تواناييهاي جمهوري اسلامي ايران اشتباه است.
کوردزمن در اوايل سال جاري در مقالهاي نوشت: «قدرت نظامي ايران بيشتر حالت دفاعي دارد تا تهاجمي، اما ايران پيشتر توانايي عظيم خود را در برابر فشارهاي خارجي و هرگونه تهاجمي، حتي در شرايطي به مراتب دشوارتر از اوضاع كنوني، به خوبي نشان داده است.»
برآورد وي اين است که ارتش ايران از يک نيروي نظامي تقريبا سيصد و پنجاه هزار نفره برخوردار است و هم اكنون علايم کمي از سوي مقامات ارشد نظامي آمريکا نشان داده ميشود که حاکي از تصميم يا انجام تدارکات يک حمله نظامي عليه ايران باشد.
رابرت گيتس بارها يادآور شده است با وجود آن که گزينه نظامي نميتواند منتفي شود، تمرکز اصلي بر حل مشکل با راههاي سياسي و تحريمهاي اقتصادي است.
گيتس در اواخر ماه اکتبر، در پاسخ به اين پرسش که آيا طرح جنگ عليه ايران به بن بست برخورده است و يا روال هميشگي خود را دنبال ميکند، گفت: «من آن را روال هميشگي ميدانم.»
تعريف او از تحريمهاي جديد آمريکا عليه ايران، که در روز بيست و پنجم اکتبر اعلام شد، چنين بود که آنها جلودار وقوع جنگ نيستند، بلکه يک راه چاره متناوب هستند.
يکي از مسئوليتهاي اصلي رئيس جمهوري آمريکا، حفظ و به روز درآوردن طرحهاي حملات احتمالي است که وي ممکن است عليه هر گونه دشمني به اجرا درآورد. اين طرحهاي محرمانه، با محدوديتهاي زماني و نظامي متفاوت و بنا بر سناريوهاي احتمالي گوناگون برنامه ريزي ميشوند.
هم اكنون توسل به يک گزينه نظامي ديگر براي دولت آمريکا، تنها به انجام حملات نظامي مخفي توسط تکاورهاي ويژه، نظير سربازهاي نيروهاي دلتا عليه تأسيسات اتمي اصلي ايران محدود ميشود.
«ادم ويليام فالون»، فرمانده مرکزي ارتش آمريکا، فردي است که مسئوليت طراحي هرگونه حمله نظامي عليه ايران را به عهده دارد و در صورت دستور بوش آن را پياده خواهد كرد.
وي در مصاحبهاي که تلويزيون الجزيره در اواخر سپتامبر با وي انجام داد، چشم انداز حمله نظامي عليه ايران را ضعيف تلقي کرد و گفت: «اين صداي مداوم طبل جنگ به نظر من نه مثبت و نه کارساز است.»
فالون در مصاحبه خود گفت: «پيش بيني نميکند که جنگي عليه ايران درگيرد.» او در سفر اخير خود به منطقه خليج فارس، کشورهاي دوست آمريکا را مطمئن ساخت که ايران «چه از لحاظ نظامي و چه از لحاظ اقتصادي يا سياسي» به آن قدرتمندي که تظاهر ميکند، نيست.
لطفا نظر و سپاس یادتون نره