امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عروسی رفتن دخترا و پسرا+طنز

#1
عروسی رفتن دخترها:

دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه ی خاطرش اینه که : من چی بپوشم؟!
توی این مدت هر روز یا دو روز یه بار " پرو" لباس داره...
اون دامن رو با این تاپ ست می کنه، یا اون شلوار رو با اون شال!!
ممکنه به نتایجی برسه یا نرسه! آخر سر هم می ره لباس می خره!!
بعد از اینکه لباس مورد نظر رو انتخاب کرد...حالا متناسب رنگ لباس، رنگ آرایش صورتش و تعیین می کنه...اگر هم توی این مدت قبل از مهمونی، چیزی از لوازم آرایش مثل لاک و سایه و...که رنگهاشو نداره رو تهیه می کنه...
حتی مدل مویی که اون روز می خواد داشته باشه رو تعیین می کنه...مثلا ممکنه " شینیون" کنه یا مدل دار سشوار بکشه...!
البته سعی می کنه با رژیم غذایی سفت و سخت تناسب اندامشم حفظ بکنه...
یه رژیمی هم برای پوست صورت و بدنش می گیره..! مثل پرهیز از خوردن غذاهای گرم!
ماسک های زیادی هم می زاره، از شیر و تخم مرغ و هویج و خیار و توت فرنگی و گوجه فرنگی(اینا دستور غذا نیستا!!)گرفته تا لیمو ترش
خوب، روز موعود فرا می رسه!
ساعت 8 صبح از خواب بیدار می شه( انگار که یه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، می پره تو حموم،...بالاخره ساعت 10 تا 10:30 می یاد بیرون...( البته ممکنه یه بار هم تو حموم ماسک بزاره...که تا ساعت 11 در حمام تشریف داره!)
بعد از ناهار...!
لباس می پوشه می ره آرایشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرایشگاه گرفته برای ساعت 1:30 بعد از ظهر...
توی آرایشگاه کلی نظر خواهی می کنه از اینو اون که چه مدل مویی براش بهترتره، هر چی هم ژورنال آرایشگر بنده خدا داره رو می گرده آخر سر هم خود آرایشگر به داد طرف می رسه و یه مدل بهش پیشنهاد می کنه و اونم قبول می کنه!!
ساعت 3 می رسه خونه... بعد شروع می کنه به آرایش کردن...!
بعد از پوشیدن لباس که خیلی محتاطانه صورت می گیره( که مدل موهاش خراب نشه) یه عکس یادگاری از چهره ی زیباش می گیره که بعدا به نامزد آینده اش نشون بده!!
ساعت 8 عروسی شروع می شه...یه جوری راه می افته که نیم ساعت زودتر اونجا باشه!

عروسی رفتن پسرها:

اگر دو، سه هفته قبل بهشون بگی یا دو، سه ساعت قبل هیچ فرقی نمی کنه!!
روز عروسی، ساعت 12 ظهر از خواب بیدار می شه... خیلی خونسرد و ریلکس! صبحانه خورده و تمام برنامه های تلویزیون رو می بینه!
ساعت 6 بعد از ظهر، اون هم حتما با تغییر جو خونه که همه دارن حاضر می شن یادش می افته که بعله...عروسی دعوتیم..!
بعد از خبر دار شدن انگار که برق گرفته باشنش...! می پره تو حموم...
توی حموم از هولش، صورتشم با تیغ می بره...!!( بستگی به عمق بریدن داره، ممکنه مجبور بشه با همون چسب زخم بره عروسی!)
ریش هاش زده نزده( نصف بیشترو تو صورتش جا می زاره!!)از حموم می یاد بیرون...
ساعت 6:30 بعد از ظهره...هنوز تصمیم نگرفته چه تیپی بزنه، رسمی باشه یا اسپرت...!
تازه یادش می افته که پیرهنشو که الان خیلی به اون شلوارش می یاد اتو نکرده! شلوارشم که نگاه می کنه می بینه چند روز پیش درزش پاره شده بوده و یادش رفته بوده که بگه بدوزن..!!
کلی فحش و بد و بیراه به همه می ده که چرا بهش اهمیت نمی دن و پیرهنشو تو کمد لباساش بوده رو پیدا نکردن و اتو نکردن و شلوارشو چرا از علم غیبشون استفاده نکرد که بدونن که نیاز به دوختن داره...!
خلاصه...بالاخره یه لباس مناسب با کلی هول هول کردن پیدا می کنند و می پوشه(البته اگر نیاز بود که حتما به کمد لباس پدر و بردار هم دستبرد می زنه!!)ساعت 8 شب عروسی شروع می شه، ساعت 9:30 شب به شام عروسی می رسه..! البته اگر از عجله ی زیادش، توی راه تصادف نکرده باشه دیر تر از این به عروسی نمی رسه!!
پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، raha8919 ، white angel ، love 2012 ، mehrasa 2012 ، pegiti ، hasti .... ، nikita joon ، fati sheyton ، baran.T ، m.r amir ، ★☆❤❤❤angel_love❤❤❤★☆ ، ZED BAZ ، MINA JOON ، Volkan ، مهدی1359193 ، i think just about you ، فرشته ، دخمل ، ferya ، Amir BF ، Apathetic ، علی جوکر1 ، غروب ، ghazal.k ، GHASEM ، fair of love ، *2gether4ever* ، Mrs f.a.t.e.m.e.h ، ستاره زمینی ، مرضیه m ، mehrasa2012 ، بهاره@@@@@@ ، گل سا ، elmira12 ، دختر شاعر ، mohammad wolf ، azary ، اتنا 00 ، baran.tarane ، sheytoon ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ ، عارفه ، !sadaf
آگهی
#2
ممنون جالب بود ولی فکر کنم تکراریهSmileSmileSmile
امروز معلم عشق گفت : دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند ! مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند . گفتم : من خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم ؟ لبخند تلخی زد و گفت : شاید او هم به سوی خط دیگری شکسته باشد ..Sadcrying
پاسخ
 سپاس شده توسط fati sheyton ، علی جوکر1 ، mehrasa2012 ، بهاره@@@@@@
#3
ايول
خيلي قشنگ بود
زندگي كن و لبخند بزن به خاطر آن هايي كه با لبخندت زندگي ميكنن
از نفست آرام ميگيرند و به اميدت زنده هستند و با يادت خاطره ميسازند Sad
پاسخ
 سپاس شده توسط علی جوکر1
#4
مرسي عالي بود
در دنیــــــــــــایی كـــــــــه پسران هـو*س خودرا




ودختـــــــــران احـــــــــســـــــاس* احمقــــــانه ی خود را




عــــــــشــــــق می خوانند




مــــن همان ساكــت باشـم ـ بهتــــــر است
پاسخ
 سپاس شده توسط علی جوکر1
#5
مرسيBlush
ولي همه ي دخترا اين طوري نيستن من يه روز قبل عروسي لباسام رو مي خرم و روز عروسي ساعت 12 بيدار ميشم
يه دوش مي گيرم بعدش ميرم آرايشگاه به همين راحتي دو روزه كارامو انجام مي دمSmile
براي عاشق شدن هيچ هنري لازم نيست
اما براي عشق ورزيدن هيچ هنري كافي نيستHeart
عروسی رفتن دخترا و پسرا+طنز 1
پاسخ
 سپاس شده توسط علی جوکر1
#6
مر30BlushHeart
وصیت میکنم وقتی مردم همیشه سر قبرمو با آب و صابون بشورین تا هر وقت که یکی رد میشه سر بخوره بیفته تا منم بخندم روحم شاد بشهAngel:4chs:اگه خوشتون اومد سپاس بده:
پاسخ
 سپاس شده توسط علی جوکر1
آگهی
#7
خیلی باحال بود دمت گرمHeart
i love my cousinHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط علی جوکر1
#8
جالب بود
پاسخ
 سپاس شده توسط علی جوکر1
#9
منم فکر کنم تکراریه
پاسخ
 سپاس شده توسط fati sheyton ، علی جوکر1 ، mehrasa2012
#10
ممنون قشنگ بودBig GrinBig GrinBig Grin
بخند ریفیق Big GrinBig Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط علی جوکر1


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Thumbs Up پسر کش (دخترا بیاییییین)
  دخترا بگین کدوم^_^
  دخترا هیسسس پسرا ها نباید بفهمند
Thumbs Up نحوه مخ زدن پسرها و دخترا
  تفاوت عروسی رفتن دخترها با پسرها(مخصوص با جنبه ها)
  تفاوت درس کردن تخم مرغ در دخترا و پسرا!!!!!!!!!!!!
  دخترا بیان یه حقیقتو درباره پسرا بدونن
  خدایی حرکت این پسرا چن تا لایک داره بدو که ازدستت رفته
  صبا تاجیک مانکن ایرانی ( خواهشا پسرا نیاین چون جنس اضافه براشون نداریم بدیم)+بیوگرافی
  پسرا بیاین ماشین های پر سرعت ولوکس

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان