12-07-2014، 14:14
منابع موجود نشان می دهد كه مقدم در واپسین ماههای ریاست نصیری بر ساواك بر دامنه مخالفتهای پیدا و پنهان خود با روش خلاف قاعده او در ریاست بر این سازمان افزوده بود و نصیری را متهم میكرد كه با در پیش گرفتن مشی سركوبگرانه و غیر منطقی از درجه كارآمدی ساواك در برخورد موفق با مخالفان حكومت به شدت كاسته است. مقدم از این هم فراتر رفته و حتی در گفت و گوی خصوصیاش با یكی از عوامل ساواك تصریح كرده بود كه نصیری به خاطر سوء مدیریتش در رأس ساواك باید به جوخه اعدام سپرده شود. باتوجه به مجموعه شرایط موجود و توصیههایی كه از سوی محافل مختلف داخلی و خارجی به شاه میشد و ابراز علاقهای كه ناصر مقدم برای ریاست بر ساواك از خود نشان میداد،شاه درنیمه خرداد 1357 او را در رأس ساواك جایگزین نصیری بدنام و منفور كرد؛ با این رویا و امید كه او بتواند آب رفته را به جوی باز گردانده برای مهار ناآرامیهای فزایندهای كه اقصی نقاط كشور را در خود فرو برده بود، چارهای بیاندیشد. اما مقدم برغم تمام اقدامات و سیاستهائی كه به كار برد، نتوانست هیچگونه تغییری در روند حوادثی كه آشكارا و به سرعت سقوط نهایی رژیم پهلوی را نشانه رفته بود ایجاد كند. او حتی پس از انقلاب بالاخص از سوی محافل نزدیك و علاقمند به رژیم پهلوی و مدافعان سلطنت متهم شد كه به شاه و حكومت او خیانت ورزیده و با انقلابیون برای به سقوط كشانیدن رژیم پهلوی همكاری نموده است. با این احوال شواهدی وجود ندارد كه این ادعای طرفداران رژیم پهلوی و شاه را مورد تأیید قرار دهد. در واپسین روزهای عمر رژیم پهلوی مقدم برغم تمام تلاشهایی كه برای جلوگیری از سقوط نهایی رژیم پهلوی انجام میداد، به خاطر ارتباط او و تماسهای نزدیكی كه با بازرگان و برخی از انقلابیون برقرار كرده بود احتمالاً تصور نمیكرد پس از پیروزی انقلاب اسلامی فرجام بدی در انتظار او بوده باشد.
منابع موجود نشان می دهد كه مقدم در واپسین ماههای ریاست نصیری بر ساواك بر دامنه مخالفتهای پیدا و پنهان خود با روش خلاف قاعده او در ریاست بر این سازمان افزوده بود و نصیری را متهم میكرد كه با در پیش گرفتن مشی سركوبگرانه و غیر منطقی از درجه كارآمدی ساواك در برخورد موفق با مخالفان حكومت به شدت كاسته است
ناصر مقدم در تمام دوران ریاستش بر ساواك ارتباط بسیار نزدیكی با شخص شاه داشت و هرچه از نیمه سال 1357 زمان بیشتری سپری میشد تماسها، مذاكرات و رایزنیهای او با شاه افزایش چشمگیرتری پیدا میكرد. وی در واپسین ماههای عمر رژیم هنوز برخود فرض میدید كه به مناسبت سالروز تولد شاه و فرح طی مراسلاتی به آنان تبریك عرض كرده و با آرزوی سلامت و بهروزی برای آنان، امیدوار باشد كه خاندان پهلوی سالیانی طولانی بر كشور حكمرانی نمایند و او و سازمان تحت مدیریتش (ساواك) از هیچ تلاشی در دفاع از رژیم پهلوی فروگذار نكند. با این احوال منابع موجود نشان نمیدهد كه مقدم تا واپسین دوران عمر به فساد مالی و اقتصادی،اداری و نظایر آن اشتغال داشته است. هر چند فردوست در بخشهایی از خاطرات خود به گرایشات مقدم به زندگی تجملاتی اشاراتی دارد، اما در دیگر منابع موجود به ندرت مطالبی پیرامون اشتهار مقدم به فساد مالی، اداری، اخلاقی و نظایر آن وجود دارد.منابع موجود نشان میدهد كه مقدم در انتصاب شریفامامی به پست نخستوزیری نقش قابل توجهی داشت و ساواك تحت امر او هم در واقعه كشتار 17 شهریور و حوادث پس از آن از هیچ تلاشی فروگذار نكردند. در تمام ماههای پایانی عمر رژیم پهلوی مقدم رئیس ساواك در میان دولتمردان و فرماندهان نظامی و در واقع تصمیمگیرندگان حكومت نقش درجه اولی داشت و به ویژه شخص شاه برای وی ارج و اعتبار قابل اعتنائی قائل بود. هنگامی كه آشكار شد شریفامامی در مقام نخستوزیری، از حل بحران پیش رو عاجز مانده است، ناصر مقدم شخص شاه و نیز امریكاییان را متقاعد ساخت تا نخستوزیری نظامی را جایگزین او سازند. ساواك در طول دوران ریاست مقدم نقش درجه اولی در سركوب تظاهرات مردمی و كشتار انقلابیون در عرصههای مختلف كشور ایفا میكرد. هنگامی كه به سرعت آشكار شد ازهاری نخستوزیر نظامی هم قادر به كنترل اوضاع بحران زده كشور نیست، ناصر مقدم از سوی شاه مأمور شد تا فرد دیگری را برای بدستگیری این مقام و تشكیل كابینه جستجو كند. در حالی كه قراین موجود از بحرانیتر شدن روز افزون اوضاع حكومت حكایت میكرد، ناصر مقدم در مشورت با محافل امریكایی و برخی رجال وابسته به حكومت و با موافقت شاه درصدد برآمد فردی از مخالفان میانهرو شاه را برای بدست گرفتن زمام نخستوزیری متقاعد كند.در این راستا علی امینی كه از سالها قبل مغضوب شاه بود،در ملاقات با مقدم و شاه شروط دشواری را برای پذیرش این مقام پیشنهاد كرد، كه البته مورد موافقت شاه قرار نگرفت؛ و پس از آن مقدم با افرادی دیگر مانند كریم سنجابی و غلامحسین صدیقی هم در اینباره مذاكرات متعددی به عمل آورد اما هنگامی كه این افراد هم پیشنهاد مقدم و شاه را برای قبول پست نخستوزیری رد كردند، مقدم به سراغ شاپور بختیار رفت و پس از چند دوره مذاكره بختیار به پیشنهاد مقدم رئیس ساواك جواب مساعد داده و به عنوان آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی از شاه حكم گرفت. در تمام دوران كوتاه نخستوزیری بختیار، مقدم رئیس ساواك ارتباط بسیار نزدیكی با او داشت و جهت كنترل اوضاع بحرانی كشور، كه دیگر زمام آن آشكارا از اختیار رژیم رو به زوال پهلوی خارج شده بود، البته مأیوسانه از هیچ تلاشی فروگذار نمیكرد.
منابع موجود نشان میدهد كه مقدم در انتصاب شریفامامی به پست نخستوزیری نقش قابل توجهی داشت و ساواك تحت امر او هم در واقعه كشتار 17 شهریور و حوادث پس از آن از هیچ تلاشی فروگذار نكردند
ناصر مقدم تصور نمیكرد پس از پیروزی انقلاب آسیبی متوجه او شود و حتی امیدوار بود دولت بازرگان شغل و سمتی هم به او بدهد. از این رو از كشور خارج نشد و به انتظار حوادث آتی باقی ماند. اما روند تحولات چنانكه او انتظار داشت پیش نرفت و پس از مدتی وی دستگیر و راهی زندان شد. چنانكه منابع موجود نشان میدهد او در زندان هم كماكان امیدوار بود به زودی رهایی یافته و نزد دولتمردان حكومت جدید ارج و قربی پیدا كند. حتی وعده میداد پس از آزادی موجبات رهایی دیگر زندانیان وابسته به حكومت پهلوی كه با او هم بند بودند را نیز فراهم خواهد كرد. وی نیز مانند سایر بلندپایگان رژیم پهلوی محاكمه و به اعدام محكوم شد و در شامگاه روز 21 فروردین 1358به همراه ده تن دیگر از كارگزاران كشوری و لشكری رژیم پهلوی كه از جمله مهمترین آنان سرلشكر حسن پاكروان دومین رئیس ساواك بود، به جوخهی اعدام سپرده شد.