بازی آنلاین
آپلود عکس
21-07-2014، 19:16
زندگی خوب و آرام است . همه چیز همیشه خوب پیش می روداما همیشه باید یک چیزی باشد که زندگی را به هم بریزد. یک چیزی که تمامی ممالک حداقل یک بار طعم آن را چشیده اند … درسته . طعم جنگ . طعم جنگ نا برابری که ابتدا به نفع نیروهای پلید و منفی پیش می رود اما یک زمانی می شود که چند نفر از درون نیروهای ضعیف بر می خیزند و جنگ را به نفع کشور خود تغییر می دهند . همیشه جنگ این گونه بوده است … جنگ ها … جنگ هیچ وقت تغییر نمی کند … اما یک سری افراد هستند که در این بین دیده نمی شوند . افرادی که ناخواسته وارد این جنگ می شوند . افرادی که به اجبار سران کشورشان مجبورند خانواده ی خود را ترک کنند و وارد جنگ بشوند … هر چند آن جنگ نا برابر باشد …آن ها می جنگند … حتی از آن افرادی که بر می خیزند نیز بهتر می جنگند … چون تنها به یک چیز فکر می کنند . به لبخند های همسرشان ، به نوازش های مادرشان ، به آغوش کشیدن فرزندانشان … این ها یک جوخه هستند … جوخه ی رُز های جنگ …
داستان بازی از جایی آغاز می شود که خبر کشته شدن Archduke Franz Ferdinand به گوش می رسد و آنجاست که فرانسه و روسیه با یک دیگر به نزاع می پردازند و اعلام جنگ به یک دیگر می کنند.از آن جا که آلمان نیز در این جنگ دخالت دارد ، فرانسه شروع به دیپورت کردن تمامی شهروندان آلمانی خود می کند. کارل ( Karl ) یکی از شهروندان آلمانی کشور فرانسه است و مجبور می شود که فرزند و زن خود ، ماری ( Mary ) را رها کند و به کشورش بازگردد اما غم و قصه های ماری وقتی کامل می شود که پدرش یعنی شخصیت اول بازی ، امیل ( Emile ) مجبور می شود به ارتش فرانسه بپیوندد. امیل که فرصت را مناسب می بیند ، به دنبال داماد خود یعنی کارل می گردد و برای تسکین درد های ماری می خواهد کاری برای او انجام دهد. یکی دیگر از شخصیت های مهم بازی ، سرباز آمریکایی تخریب چی است که او همسر خود را به خاطر یکی از فرماندهان خودخواه نازی به نام Baron Von Dorf از دست داده است و قصد اصلی او انتقام از اوست و به خاطر همین داوطلبانه به ارتش فرانسه پیوسته است و در طول بازی رفاقت صمیمی بین او و امیل ایجاد می شود. شخصیت های دیگری مانند Walt و Anna نیز در بازی حضور دارند که به خاطر اسپویل نشدن داستان ، چیزی از این دو در متن نمی آوریم.
یکی از مهم ترین عواملی که باعث جذابیت بازی شده است ، وجود صحنه های دراماتیک و تاثیر گذار است . به عنوان مثال یکی از مهم ترین صحنه ها ، صحنه ی جدایی کارل و امیل از ماری است که شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد یا مثلا جایی که سگ دشمن ، امیل را نجات می دهد . یا لحظه ای که ماری ، کارل را دست بسته می بیند. سازنده ی بازی در فضاسازی این عنوان به قدری موفق بوده است که تنها همین فضاسازی بازی نمره ی کامل را از بخش داستانی می گیرد . سازندگان سعی کرده اند که با یک گرافیک کمیک بوکی ، به شما جنگ را با بیشترین جزئیات نشان دهند . یکی از جذاب ترین المان های بخش داستانی ، روایت داستان است که با یک صدای فوق العاده زیبا و یک راوی مذکر با صدایی پیر و بدون خش داستان را برای شما روایت می کند.در بخش داستانی ، چیزی که بیش از حد کاستی اش احساس می شد ، مکالمه بین شخصیت ها بود و اگر این ویژگی در بازی وجود داشت و شخصیت ها در بازی با دیالوگ های زیاد، داستان را زیباتر می ساختند ، ارزش بازی دو چندان می شد.
بازی شروع خوبی را دارد . در ابتدا شما باید در نقش امیل ظاهر شوید و به مسیرتان در جنگ و جبهه ادامه بدهید و تمامی کارهایی که باید بکنید واضح و مشخص و در مرحله ی اول بسیار لذت بخشاست اما کم کم بازی جذابیت خود را از دست می دهد و گیم پلی برای شما تکراری خواهد شد. در طول بازی شما از سلاح گرم استفاده نخواهید کرد . بلکه شما یک سلاح دارید و باید از آن به خوبی استفاده کنید . محیط ! درسته محیط . شما برای این که بتوانید زنده بمانید باید در جاها و پناهگاه های مختلف پناه بگیرید تا از تیر دشمن در امان باشید و منتظر یک فرصت مناسب برای خروج از پناه خود باشید و به راه خود ادامه بدهید. هر چند در طول بازی کارهای خطرناکی نیز می توانید انجام دهید ، مثلا می توانید یک پل را با مواد منفجره به فنا بدهید یا یک دستگاه پخش گاز کربنیک را منفجر کنید و جوخه ی خود را از خطر مرگ نجات دهید.
بخش عظیمی از بازی را مخفی کاری تشکیل می دهد . مخفی کاری بازی بسیار جالب است و با این که بازی در حالت دو بعدی پیش می رود ، اما این بخش هیجان خاصی دارد که باعث می شود بازی کردن این بخش ها از بخش های دیگر لذت بخش تر باشد. مرحله به مرحله ، بخش های مخفی کاری سخت تر می شود و چالش بیشتری برای شما به وجود می آید. در این بخش کمتر پیش می آید که بتوانید یکی از حریفان خود را به زمین بزنید یا او را ناک اوت کنید ، به همین دلیل باید کل کار خود را با سکوت پیش ببرید . یکی از عواملی که در بخش مخفی کاری به درد شما می خورد ، ایجاد صدایی است که حواس سرباز را پرت کند . به عنوان مثال اگر شما یک بطری در دست خود دارید ، می توانید با پرت کردن آن به سمت دیگر ، سرباز دشمن را به آن سمت بکشانید و خود به راهتان ادامه بدهید. اگر بخش مخفی کاری را با امیل پیش ببرید ، سگ شما یعنی Walt نقش بسزایی را ایفا می کند و در بعضی موارد او بسیار مفید واقع خواهد شد و کار شما را آسان تر خواهد کرد.این گونه هم نیست که شما بخش مخفی کاری را به راحتی بتوانید پشت سر بگذارید ، بلکه چالش های زیادی در سر راه شما قرار دارد که از مهم ترین آن ها می توان به نگهبانان بالای برجک ها اشاره کرد .
اما می رسیم به مهم ترین بخش گیم پلی بازی یعنی بخش معمایی . معماها به شدت ساده هستند. در طول بازی شاید تنها سه معما پیدا کنید که بتواند شما را به چالش بکشد و شما را به فکر کردن وادارد و گرنه بقیه ی معما ها به شدت ساده هستند و تنها چند ثانیه وقت شما را می گیرند تا روش حل کردن آن را بیاموزید. برای یک بازی در سبک ماجراجویی معمایی ، این اصلا خوب نیست که معماهایی به این سادگی پیش روی شما قرار بگیرد. بعد از گذشت چند مرحله ، معماهای تکراری به بازی اضافه می شود و معماهایی که قبلا یک بار به سادگی حل کرده بودید ، بار دیگر جلوی راه شما قرار می گیرد که این اتفاق اصلا جالب نیست.
گرافیک این بازی به کمک انجین UbiArt Framework پردازش و ساخته شده است که پیش از این بازی هایی همچون Rayman Origins , Rayman Legends و Child of Light با استفاده از این انجین ساخته شده اند.اما سبک طراحی این بازی با بازی های ذکر شده کاملا متفاوت است . البته شباهت هایی با Child of Light دارد اما باز هم تفاوت های زیادی بین طراحی گرافیک این دو بازی است.
محیط بازی فوق العاده طراحی شده است. آن قدر زیبا که حتی نمی توان در کلمات این زیبایی را وصف کرد. طراحان سعی کرده اند که به صورت کامل جنگ را بازسازی کنند و با یک حالت کمیکی ، چهره ی جدیدی از جنگ را نشان مخاطبین بدهند و در این کار به شدت موفق بوده اند و شاید کسی به جز این شرکت نیز نمی توانست به این خوبی این کار را انجام بدهد. چیز دیگری در رابطه با طراحی گرافیک بازی نمی توان گفت. همه چیز به طراحی محیط ختم می شود که کار گروه سازنده عالی بوده است.
نجوای جنگ !
Jean Philippe Rio Py و Brahms، دو استاد بزرگ موسیقی در این بازی به هنرنمایی پرداخته اند و هنر و استعداد خود را بار دیگر به همه نشان دادند.بازی دارای 39 قطعه موسیقی است که یکی از دیگری قشنگ تر و زیبا تر است، مخصوصا تم اصلی بازی که یک آهنگ ملایم و فوق العاده است که گوش های شما را می نوازد و ذهنتان را مال خود می کند. موسیقی های بازی به قدری زیباست که در بعضی اوقات می ایستید و بازی را پیش نمی برید که فقط بتوانید به موسیقی های بازی گوش کنید. درباره ی موسیقی چیز دیگری نمی توان گفت جز شاهکار !
رُز های جنگ
اما نه … کسی در جنگ نیست که به خود فکر کند … همه فکرشان پیش خانواده هایشان است و فکر می کنند چه می شود اگر در جنگ کشته شوند و نتوانند خانواده ی خود را ببینند … پس یک نتیجه می توان گرفت … در جنگ همه سرباز جوخه ی رُز هستند .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشر : Ubisoft
سازنده : Ubisoft Montpellier
پلتفرم ها : PC , PSN , XBL
سبک : Puzzle Advanture
تاریخ انتشار :25 ژوئن
همه علیه یک دشمن !داستان بازی از جایی آغاز می شود که خبر کشته شدن Archduke Franz Ferdinand به گوش می رسد و آنجاست که فرانسه و روسیه با یک دیگر به نزاع می پردازند و اعلام جنگ به یک دیگر می کنند.از آن جا که آلمان نیز در این جنگ دخالت دارد ، فرانسه شروع به دیپورت کردن تمامی شهروندان آلمانی خود می کند. کارل ( Karl ) یکی از شهروندان آلمانی کشور فرانسه است و مجبور می شود که فرزند و زن خود ، ماری ( Mary ) را رها کند و به کشورش بازگردد اما غم و قصه های ماری وقتی کامل می شود که پدرش یعنی شخصیت اول بازی ، امیل ( Emile ) مجبور می شود به ارتش فرانسه بپیوندد. امیل که فرصت را مناسب می بیند ، به دنبال داماد خود یعنی کارل می گردد و برای تسکین درد های ماری می خواهد کاری برای او انجام دهد. یکی دیگر از شخصیت های مهم بازی ، سرباز آمریکایی تخریب چی است که او همسر خود را به خاطر یکی از فرماندهان خودخواه نازی به نام Baron Von Dorf از دست داده است و قصد اصلی او انتقام از اوست و به خاطر همین داوطلبانه به ارتش فرانسه پیوسته است و در طول بازی رفاقت صمیمی بین او و امیل ایجاد می شود. شخصیت های دیگری مانند Walt و Anna نیز در بازی حضور دارند که به خاطر اسپویل نشدن داستان ، چیزی از این دو در متن نمی آوریم.
یکی از مهم ترین عواملی که باعث جذابیت بازی شده است ، وجود صحنه های دراماتیک و تاثیر گذار است . به عنوان مثال یکی از مهم ترین صحنه ها ، صحنه ی جدایی کارل و امیل از ماری است که شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد یا مثلا جایی که سگ دشمن ، امیل را نجات می دهد . یا لحظه ای که ماری ، کارل را دست بسته می بیند. سازنده ی بازی در فضاسازی این عنوان به قدری موفق بوده است که تنها همین فضاسازی بازی نمره ی کامل را از بخش داستانی می گیرد . سازندگان سعی کرده اند که با یک گرافیک کمیک بوکی ، به شما جنگ را با بیشترین جزئیات نشان دهند . یکی از جذاب ترین المان های بخش داستانی ، روایت داستان است که با یک صدای فوق العاده زیبا و یک راوی مذکر با صدایی پیر و بدون خش داستان را برای شما روایت می کند.در بخش داستانی ، چیزی که بیش از حد کاستی اش احساس می شد ، مکالمه بین شخصیت ها بود و اگر این ویژگی در بازی وجود داشت و شخصیت ها در بازی با دیالوگ های زیاد، داستان را زیباتر می ساختند ، ارزش بازی دو چندان می شد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شروعی خوب ، روند تکراری ! بازی شروع خوبی را دارد . در ابتدا شما باید در نقش امیل ظاهر شوید و به مسیرتان در جنگ و جبهه ادامه بدهید و تمامی کارهایی که باید بکنید واضح و مشخص و در مرحله ی اول بسیار لذت بخشاست اما کم کم بازی جذابیت خود را از دست می دهد و گیم پلی برای شما تکراری خواهد شد. در طول بازی شما از سلاح گرم استفاده نخواهید کرد . بلکه شما یک سلاح دارید و باید از آن به خوبی استفاده کنید . محیط ! درسته محیط . شما برای این که بتوانید زنده بمانید باید در جاها و پناهگاه های مختلف پناه بگیرید تا از تیر دشمن در امان باشید و منتظر یک فرصت مناسب برای خروج از پناه خود باشید و به راه خود ادامه بدهید. هر چند در طول بازی کارهای خطرناکی نیز می توانید انجام دهید ، مثلا می توانید یک پل را با مواد منفجره به فنا بدهید یا یک دستگاه پخش گاز کربنیک را منفجر کنید و جوخه ی خود را از خطر مرگ نجات دهید.
بخش عظیمی از بازی را مخفی کاری تشکیل می دهد . مخفی کاری بازی بسیار جالب است و با این که بازی در حالت دو بعدی پیش می رود ، اما این بخش هیجان خاصی دارد که باعث می شود بازی کردن این بخش ها از بخش های دیگر لذت بخش تر باشد. مرحله به مرحله ، بخش های مخفی کاری سخت تر می شود و چالش بیشتری برای شما به وجود می آید. در این بخش کمتر پیش می آید که بتوانید یکی از حریفان خود را به زمین بزنید یا او را ناک اوت کنید ، به همین دلیل باید کل کار خود را با سکوت پیش ببرید . یکی از عواملی که در بخش مخفی کاری به درد شما می خورد ، ایجاد صدایی است که حواس سرباز را پرت کند . به عنوان مثال اگر شما یک بطری در دست خود دارید ، می توانید با پرت کردن آن به سمت دیگر ، سرباز دشمن را به آن سمت بکشانید و خود به راهتان ادامه بدهید. اگر بخش مخفی کاری را با امیل پیش ببرید ، سگ شما یعنی Walt نقش بسزایی را ایفا می کند و در بعضی موارد او بسیار مفید واقع خواهد شد و کار شما را آسان تر خواهد کرد.این گونه هم نیست که شما بخش مخفی کاری را به راحتی بتوانید پشت سر بگذارید ، بلکه چالش های زیادی در سر راه شما قرار دارد که از مهم ترین آن ها می توان به نگهبانان بالای برجک ها اشاره کرد .
اما می رسیم به مهم ترین بخش گیم پلی بازی یعنی بخش معمایی . معماها به شدت ساده هستند. در طول بازی شاید تنها سه معما پیدا کنید که بتواند شما را به چالش بکشد و شما را به فکر کردن وادارد و گرنه بقیه ی معما ها به شدت ساده هستند و تنها چند ثانیه وقت شما را می گیرند تا روش حل کردن آن را بیاموزید. برای یک بازی در سبک ماجراجویی معمایی ، این اصلا خوب نیست که معماهایی به این سادگی پیش روی شما قرار بگیرد. بعد از گذشت چند مرحله ، معماهای تکراری به بازی اضافه می شود و معماهایی که قبلا یک بار به سادگی حل کرده بودید ، بار دیگر جلوی راه شما قرار می گیرد که این اتفاق اصلا جالب نیست.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
جنگ کمیکی ! گرافیک این بازی به کمک انجین UbiArt Framework پردازش و ساخته شده است که پیش از این بازی هایی همچون Rayman Origins , Rayman Legends و Child of Light با استفاده از این انجین ساخته شده اند.اما سبک طراحی این بازی با بازی های ذکر شده کاملا متفاوت است . البته شباهت هایی با Child of Light دارد اما باز هم تفاوت های زیادی بین طراحی گرافیک این دو بازی است.
محیط بازی فوق العاده طراحی شده است. آن قدر زیبا که حتی نمی توان در کلمات این زیبایی را وصف کرد. طراحان سعی کرده اند که به صورت کامل جنگ را بازسازی کنند و با یک حالت کمیکی ، چهره ی جدیدی از جنگ را نشان مخاطبین بدهند و در این کار به شدت موفق بوده اند و شاید کسی به جز این شرکت نیز نمی توانست به این خوبی این کار را انجام بدهد. چیز دیگری در رابطه با طراحی گرافیک بازی نمی توان گفت. همه چیز به طراحی محیط ختم می شود که کار گروه سازنده عالی بوده است.
نجوای جنگ !
Jean Philippe Rio Py و Brahms، دو استاد بزرگ موسیقی در این بازی به هنرنمایی پرداخته اند و هنر و استعداد خود را بار دیگر به همه نشان دادند.بازی دارای 39 قطعه موسیقی است که یکی از دیگری قشنگ تر و زیبا تر است، مخصوصا تم اصلی بازی که یک آهنگ ملایم و فوق العاده است که گوش های شما را می نوازد و ذهنتان را مال خود می کند. موسیقی های بازی به قدری زیباست که در بعضی اوقات می ایستید و بازی را پیش نمی برید که فقط بتوانید به موسیقی های بازی گوش کنید. درباره ی موسیقی چیز دیگری نمی توان گفت جز شاهکار !
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
رُز های جنگ
اما نه … کسی در جنگ نیست که به خود فکر کند … همه فکرشان پیش خانواده هایشان است و فکر می کنند چه می شود اگر در جنگ کشته شوند و نتوانند خانواده ی خود را ببینند … پس یک نتیجه می توان گرفت … در جنگ همه سرباز جوخه ی رُز هستند .
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
