اجتهاد معاویه در جنگ با حضرت علی و نظر اهل سنت در مورد معاویه

[~ERFAN~]

- معاویه , پدرش ابوسفیان , مادرش هند جگر خوار و برادرش یزید در خواب بودند و خبر نداشتند که حضرت محمد صلی الله علیه و آله با ده هزار نیرو مکه را محاصره کرده است . حالا از خواب بیدار شده اند و خودرا اسیر پیامبر اسلام می بینند .این خانواده بیست و یکسال با پیامبر جنگیده اند و جنگهای گوناگون بر پیامبر و مسلمانان تحمیل کرده اند . پیابر شهر را گرفت و سران کفر همه اسیر شدند و پیامبر اسلام به جای انتقام و کشتن آنها همه شان را آزاد کرد و فرمود :بروید , همه آزاد هستید . از آن روز به بعد این خانواده ها به عنوان « طلقا » معروف شده بودند . طلقا به اسیران آزاد کرده شده گفته می شود .بر این اساس معاویه جزو طلقا است .
علی بن ابی طالب ع از بچگی با پیامبر است و پیامبر او را تربیت کرده است و در این بیست و یکسال که معاویه با پیامبر جنگیده , همواره با پیامبر بوده و در تمام جنگهایی که معاویه و پدرش بر ضد پیامبر برپا کرده از پیامبر کاملترین دفاع را کرده است . حالا شما داوری کنید که آیا علی و معاویه را می توان مانند هم دانست ؟! آیا معاویه ای که اینهمه با پیامبر مبارزه کرده و حالا در دست پیامبر اسیر است می تواند مومن به حساب بیاید ؟! آیا مادر معاویه که بدن عموی پیامبر حمزه را در احد تکه تکه می تواند مومن به حساب بیاید ؟!
2- مجتهد در میان علمای اسلامی تعریف خاصی دارد و چنین نیست که هر کسی بتواند دست به اجتهاد بزند . معاویه از کجا مجتهد شد ؟ او که تا سال هشتم هجرت با پیامبر می جنگید و از دین خبر نداشت . اصلا او کی به فکر به دست آوردن احکام دین شد ؟ او از دین خبر نداشت و کسی می تواند از دین با خبر شود که همواره با پیامبر باشد و از او احکام دین را اخذ کند .اجتهاد که به این سادگی نیست بلکه قانون دارد و از هر کسی بر نمی آید .اگر بگویی علی علیه السلام مجتهد است جا دارد چون با پیامبر بزرگ شده و با پیامبر زندگی کرده و از همه چیز خبر دارد . برای مثال نهج البلاغه را در نظر بگیر و هرکس این کتاب را ببیند خواهد فهمید که این شخص بسیار عالم است ولی از معاویه چنین اثری نیست .برای آگاهی بیشتر در مورد عدم اجتهاد معاویه به الغدیر ج 10 مراجعه کنید که در این باره بررسیهای خوبی دارد .
3- معاویه از طلقا است و طلقا حق حکومت بر مسلمانان را ندارند و خود عمر بن خطاب گفت : نه طلقا حق حکومت دارند و نه فرزندان آنها .برای آگاهی بیشتر در این باره به کتاب « الصحیح من سیره النبی ج 22 ص 255 مراجعه کنید . علی علیه السلام در نامه ای به معاویه نوشت : و اعلم انک من الطلقا الذین لاتحل لهم الخلافه .... ای معاویه بدان تو از طلقا هستی , کسانی که برای آنان خلافت روا نیست . در همین الصحیح من سیره النبی روایات زیادی در این باره آورده است . بر این اساس معاویه حق حکومت برکشور اسلامی را ندارد .
به برخی از روایات در باره معاویه توجه بکنید :
رسول خدا فرمود : خدا یا ابوسفیان , معاویه و یزید را لعن کن .(به الغدیر ج دهم ص 138 به بعد مراجعه کنید . منابع روایات مربوط به لعن را از اهل سنت آورده است . )
پیامبر فرمود : هنگامی که معاویه را در منبر من دیدید بکشید .(منابع این روایت در ج 10 الغدیر و از اهل سنت آمده است . )
معاویه به مردم شام می گفت : ان علیا لا یصلی .... علی ع نماز نمی خواند .( الصحیح ج2ص237 )
معاویه قسم خورد که باید نام پیامبر را دفن کند . (همان )
پیامبر فرمود : خداوند شکم معاویه را سیر نکند(الصحیح ج 7 ص 161) کفر معاویه
احادیث و نیز اقوال علمای اهل سنت بر کفر معاویه بسیار است که به طور نمونه به برخی از آنها اشاره می شود:
اول. ابن ابي الحديد معتزلي نقل مي كند: گروه بسيارى از اصحاب پيامبر (ص) همراه على (ع) بودند كه از پيامبر (ص) شنيده بودند كه معاويه را پس از مسلمان شدن او لعن مى‏كرد و مى‏فرمود: معاويه منافقى كافر و دوزخى است. اخبار در اين باره مشهور است( جلوۀ ‏تاريخ ‏در شرح‏ نهج‏البلاغه‏ ابن‏ابى‏الحديد، ج 7، ص 220، ناشر نشر نى، تهران، چاپ دوم)
دوم. امام (ع) در پاسخ به تهديد معاويه در نامه خود به او چنين مي نويسد: پس از حمد خدا نوشته‏اى همگى با هم (قبل از اسلام) مهربان و متحد بوديم )ولى ميان ما و شما بر اساس ايمان و كفر قبلاً جدائى افتاد ما ايمان (به رسول خدا (ص) و بارى تعالى و...) آورديم و شما كافر شديد. اينك ما در مسير حق استوار مانده‏ايم و شما منحرف گرديده‏ايد. هر كس از شما اسلام آورد از روى ناچارى بود؛ زيرا در آغاز اسلام با رسول خدا (ص) سر جنگ داشتيد. ( ترجمۀ نهج‏البلاغه (زمانى)، ص 819 و 820، نامه 64، ناشر مؤسسه انتشارات نبوى، چاپ دوازدهم، تهران1378)
سوم .زماني كه در كلاس درس عبدالرزاق صنعاني كه به گفته ذهبي از علماي موثق است نام معاويه به ميان آمد گفت: لا تقذر مجلسنا بذكر ولد ابي سفيان جلسه ما را با بردن نام آل ابي سفيان آلوده نكن.(ميزان الاعتدال ج2 ص610)
چهارم. يحيي بن عبدالحميد حماني كه ابن معين و ديگران او را موثق دانسته اند مي گفت :كان معاويه علي غير مله الاسلام دين و آيين معاويه اسلام نبود(ميزان الاعتدال ج4 ص392)
پنجم. هنگامی که امام بیهقی شنید بعضی میگویند :معاویه در اثر جنگ با علی(علیه السلام)از ایمان خارج شد،گفت:خیرمطلب چنین نیست،چون معاویه مومن نبوده و داخل در ایمان نشده بود،تا از ان خارج شود،بلکه در زمان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) از کفر به نفاق امد(یعنی جز منافقین شد)و پس از رحلت پیامبر به کفر اصلی برگشت(الکامل (الطبری)جلد 2 صفحه 204 باب 27 فصل 2 الکنی / الالقاب جلد 2 ص 144)
ششم. عبيد الله بن موسي كه شديدا مورد وثوق و اعتماد احمد بن حنبل بود اجازه نمي داد كسي كه هم نام معاويه باشد در مجلس درس او حاضر شود و اگر كسي به اين نام شركت مي كرد تا جلسه را ترك نمي كرد استاد درس را آغاز نمي كرد.(سير اعلام النبلاء جلد ۹ صفحه ۵۵۹)
هفتم. نسائي كه از دانشمندان بزرگ اهل سنت و صاحب كتاب سنن نسائي است معاويه را به شدت مبغوض مي داشت و هيچ فضيلتي براي او قائل نبود به طوري كه وقتي درشام از او پرسيدند از فضائل معاويه براي ما بگو او پاسخ داد: لا اعرف له الا لا اشبع الله بطنه من براي معاويه فضيلتي نميشناسم مگر اين حديث پيامبر(ص) كه خطاب به او فرمود: خداوند شكمش را سير نكند .
هشتم. علی بن جعد میگفت: همانا دنیا را ترک گفت معاویه در حالی که دینش غیر از اسلام بود)سمعت علی بن الجعد یقول: مات والله معاویه علی غیر الاسلام(المسائل بروایه اسحاق بن ابراهیم ص408- ح ش1866- دارالموده) علی بن الجعد کسی است که در اکثر کتب اهل سنت چندین روایات از او بیان شده است