24-07-2014، 13:25
مدتي بود که دوست بسيار عزيزم دعوتم کرده بود به يک موجي مقدس.موجي که بوي جهاد مي داد وشهادت .موجي که هرکسي وارد آن موج شد به نحوي غرق در آن موج شد و خوشا بحالشون.
هر بار خواستم از شهيد و شهادت بنويسم به نوعي خجالت مي کشيدم.
خجالت مي کشيدم به خاطر نوشتن از کساني که کاري کردند کارستان .
امشب باخودم فکر مي کردم که منهم به نوعي مي توانم خودم را قاطي چنين موجي کنم . براي همين هم اومدم و به نوعي متفاوت با ساير دوستان شروع کردم به نوشتن.
خيلي خلاصه :::
آيا تا بحال اين پرسش را در ذهن خودمان احساس کرديم که شهيد چه رابطه اى با جامعه فعلي ما دارد؟
پس:
شهيد، چون در راه هدف عالى اسلام و به انگيزه برقرارى ارزش هاى واقعى کشته مى شود، به يکى از عالى ترين درجات و مراتبى که يک انسان ممکن است رسيده باشد، مى رسد. شهيد با فدا کردن جان خود، گرچه ظاهراً در بين جامعه نيست، اما زنده بوده«وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَ تَام بَلْ أَحْيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (آل عمران/169) و به جامعه حيات و زندگى مى دهد.
شهيد با جامعه از جهات گوناگونى ارتباط دارد، از جمله:
1. شهداء با شهادت خود و دادن محيطى آزاد به ديگران، آنان را در ادامه زندگى، اظهار نبوغ و... کمک مى کنند.
2. شهيد از راه تزريق خون به جامعه و نوربخشى به آن، با جامعه رابطه برقرار کرده و تاريکى را از بين مى برد. از اين رو است که گفته اند: «شهدا شمع محفل بشريتند»...
3. خون شهيد، مانند کارهاى خيرى است که افراد بعد از مرگ خود در جامعه، به يادگار گذاشته و ارتباط خود را با جامعه قطع نمى کنند.
4. شهيد، مانند يک مدرس و معلم، به جامعه بينش تنفر از ظلم، استبداد و کفر مى دهد، مانند امام حسين(ع) که بينش تنفر از يزيد و يزيديان را تا قيامت به مردم دادند.
5. ياد و خاطره شهيد در جامعه، باعث مى شود عواملى که مسبب شهادت او شد ديگر بروز نکند،
6. روح مقدس شهيدان بعد از شهادت باقى و شاهد بر جامعه مى باشد و هر گاه اراده کنند، به اذن خداوند متعال ممکن است در ميان جامعه، اقوام و خويشان، حضور پيدا کنند و يا در قالب رؤيا و... مسايلى را القا کنند.
دعا کنيم ما را نيز شفاعت کنند.
نویسنده: خانگل زاده
هر بار خواستم از شهيد و شهادت بنويسم به نوعي خجالت مي کشيدم.
خجالت مي کشيدم به خاطر نوشتن از کساني که کاري کردند کارستان .
امشب باخودم فکر مي کردم که منهم به نوعي مي توانم خودم را قاطي چنين موجي کنم . براي همين هم اومدم و به نوعي متفاوت با ساير دوستان شروع کردم به نوشتن.
خيلي خلاصه :::
آيا تا بحال اين پرسش را در ذهن خودمان احساس کرديم که شهيد چه رابطه اى با جامعه فعلي ما دارد؟
پس:
شهيد، چون در راه هدف عالى اسلام و به انگيزه برقرارى ارزش هاى واقعى کشته مى شود، به يکى از عالى ترين درجات و مراتبى که يک انسان ممکن است رسيده باشد، مى رسد. شهيد با فدا کردن جان خود، گرچه ظاهراً در بين جامعه نيست، اما زنده بوده«وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَ تَام بَلْ أَحْيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (آل عمران/169) و به جامعه حيات و زندگى مى دهد.
شهيد با جامعه از جهات گوناگونى ارتباط دارد، از جمله:
1. شهداء با شهادت خود و دادن محيطى آزاد به ديگران، آنان را در ادامه زندگى، اظهار نبوغ و... کمک مى کنند.
2. شهيد از راه تزريق خون به جامعه و نوربخشى به آن، با جامعه رابطه برقرار کرده و تاريکى را از بين مى برد. از اين رو است که گفته اند: «شهدا شمع محفل بشريتند»...
3. خون شهيد، مانند کارهاى خيرى است که افراد بعد از مرگ خود در جامعه، به يادگار گذاشته و ارتباط خود را با جامعه قطع نمى کنند.
4. شهيد، مانند يک مدرس و معلم، به جامعه بينش تنفر از ظلم، استبداد و کفر مى دهد، مانند امام حسين(ع) که بينش تنفر از يزيد و يزيديان را تا قيامت به مردم دادند.
5. ياد و خاطره شهيد در جامعه، باعث مى شود عواملى که مسبب شهادت او شد ديگر بروز نکند،
6. روح مقدس شهيدان بعد از شهادت باقى و شاهد بر جامعه مى باشد و هر گاه اراده کنند، به اذن خداوند متعال ممکن است در ميان جامعه، اقوام و خويشان، حضور پيدا کنند و يا در قالب رؤيا و... مسايلى را القا کنند.
دعا کنيم ما را نيز شفاعت کنند.
نویسنده: خانگل زاده