امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کاش عباس بی دست نمی شد

#1
نگاهم به تانکی سوخته افتاد که بچه های گردان کمیل چند ساعت پیش زده بودنش آن قدر بی جان شده بودم که خودم را کشان کشان به زیر تانک رساندم فکر می کردم سایه ی تانک می تواند کمکی باشد تا کمی از این گرمای وحشتناک آسوده شوم نمی دانم چه قدر گذشت ولی زیر تانک از شدت گرما از حال رفتم بچه های روایت فتح در به در دنبالم بودند نمی دانم چه طور مرا از زیر تانک پیدا کردند به هر حال با آخرین نفر بر زرهی مرا به عقب رساندند بسیاری از بچه ها از گرما شهید شدند و تعداد دیگری اسیر

حکایت زیر دل نوشته ای است از آخرین مقاومت رزمندگان اسلام در برابر کفر:

حسین حسین حسین

جانم فدای لب عطشانت عباسم به گوشم

مومن خدا عباس جان فرشته ها بال هاشون سوخت پس کجاست کاسه ی کوثر

حسین جان خفاش ها این عقب لونه کردند قاصدک ها انشاالله در راهند

عباس جان قبار سنگینه نکنه قاصدک ها قبله گم کنند

جسین حسین مفهوم شد

حسن جان شرمنده ی فرشته هات ابر سیاه رو سرمون سنگینی می کنه بارشش قطع نمی شه به فرشته هات بگو اوج نگیرند ...سه دو به گوشم مفهوم شد؟مفهوم شد؟به گوش باش حسین جان

عباس عباس عباس

جانم فدای امام به گوشم

حسن جان عباس بارونی شده قربون برشته هات برم که غریب شدند امروز

عباس جان غربت چیه عاشق مولا که که غریب نمی مونه

حسین جان فدای لاله هات کاش عباس بی دست نمی شد که حسین تنها بمونه

عباس جان شبنم نشین دستاتم یا علی برادر تا طوفان در دشت است خار ها را درو می کنیم به فضل جدت شاید این آخرین قاصد باشه از باغ لاله ها ...

حسین جان این چه حرفیه نداشتیم عزیز دلم روح شبنم را در دل لاله ها زنده نگه دار ...

جانم فدای مولا شبنمی باقی نمونده تا لاله ها رو زنده نگه دارم ...حلالم کن عزیز دل با شقایق های زخمی جاری می شیم تو خیزران یا علی انشاالله به کوثر برسیم

حسین جان قبول باشه برادر قولت یادت نره دستمو باید بگیری ها ...

عباس جان فدای تو و جدت بشم انشاالله ابوالفضل دستتو بگیره تمام
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
کاش عباس بی دست نمی شد 1
پاسخ
 سپاس شده توسط fat.k ، فاط ، ...Altair...
آگهی
#2
:cryingcryingcryingcrying
هــــــــــــــــ....
خیـــلی عجیبه....
همیشه تو لحظه هایی که داغونی فقط یه نفر میتونه آرومت کنه.....
اونم کسییه که داغونت کرده....
p336
پاسخ
#3
زیبا بود
تا سحر شمع و من و پروانه باهم سوختیم انکه نایل شد به مقصد عاقبت پروانه بود pill:492:
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  همسر حضرت عباس (ع) که بود؟
  داستان کوتاه درباره حضرت عباس علیه السلام
  خاطره ای در مورد شهید عباس بابایی/ خیلی کوتاهه حتما بخونین
  به ميدان رفتن حضرت عباس(ع)
  زندگينامه شيخ عباس قمي
Smile «عباس» علیه السلام، ذکری با طراوت یا لفظی بی خاصیت؟!
Smile جای خالی عباس علیه السلام در کنار تمامی امامان
  هشدار مهم شهید شیخ عباس علیدادی سلیمانی
  از قبر چه باک ،نام عباس - نقش کفن حسینیان است
  حضرت عباس(ع)-مدح و شهادت(حماسی)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان