بازی آنلاین
آپلود عکس
04-08-2014، 18:39
بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی ...
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی
شاکی بشی ولی شکایت نکنی
کریه کنی اما نزاری اشکات پیداشن...
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری
خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری!!
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی سکوت...!!!!
مدتیست دلم شکسته از همان جای قبلی...!
کاش میشد آخر اسمت نقطه گذاشت تا دیگر شروع نشوی...!
کاش میشد فریاد بزنم :"پایان"
هر روز نبودنت را بر روی دیوار خط کشیدم
ببین این دیوار لا مروت دیگر جایی برای
خط زدن ندارد...
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
یک خط کشیدی تنها ،آن هم روی من ...!!!
تو رفتی ...
انگار که من از اولش نبودم!!!
"من"می مانم...
انگار که تو تا آخرش هستی ...!!!
مدت هاست
نه از امدن كسي دل خوشم........
نه از رفتن كسي دلگير...........
بي كسي هم عالمي دارد.......
مرد نیستم اما حرفم یکی است !
“تو”
تـقدیــــمـ به کسـی که فراموشـ ـیش امکان ندارد!!
دوســـــــتت دارم ای بهـــترین بهـــآنه ام...!!!
باور کـن ٬ خیلــی حرف اسـت ٬
وفادار دسـت هـایی باشـی ٬
که یک بار هـم لمس شـان نکـرده ای !
امید دارویی است که شفا نمی دهد اما درد را قابل تحمل می کند
خیلی سخت بود …
با ” بُغض ” نوشتم , با ” خـَــنده ” خواندی . . .
می سِپارَمَت بِـــه خُدا
خُدایی کِـــــــــه هیچوَقت نَخواست تُو را به مَن بسپارَد . . .
بُغض هایَم را نِگه میدارَم. بَعضی وَقت ها سَبُک نَشَوم سَنگین تَرم…
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور می ترسم
کاش می دانستی و می فهمیدی که برای داشتنت....... دلی را به دریا زدم
که از آب واهــــــــمه داشت
دوری پایان عشق نیست. انگارلطیف ترین غم دنیاست ، ازت دورم اما بیادتم…
دیشب از دفتر عمرم صفحاتی
خواندم
چون به نام تو رسیدم لحظاتی
ماندم
همه دفتر عمرم ورقی بیش نبود
همه دفتر من
حسرت دیدار تو بود.
عمیق ترین درد زندگی دل بستن به
کسی است،
که بدانی به تو تعلق ندارد.
جا گذاشته ام دلی
هر که یافت
مزدگانی اش تمام
زندگی ام
امشب کم توقع شده ام !
آرزویم کوچک است و کم حرف ،
هیچ نمیخواهم جز "تو"
عمیق ترین درد زندگی دل بستن به
کسی است ،
که بدانی به تو تعلق ندارد.
بگذار مردم هر چه دلشان میخواهد
بگویند!
من فقط ،از تو می گویم ...
امتداد فاصله از اعتبار
عاطفه نمی کاهد .
می بینی!؟
همه چیز زوج و فرد شده !
حتی تو !حتی من !
میدونی تنهایی کجاش درد داره ؟
انکارش!
امتداد بازوانت میشود انتهای دلدادگی...
می شود همان گوشه دنجی که راحت می توان جان داد...
بهترین
اتفاق زندگی من
هستی
حتی
اگر نیفتی ...
از سا ختار دنیا اطلاع زیادی ندارم
ولی...
من هم دوست داشتم،
دنیای کسی باشم .
سکوت من ...
هیچگاه از رضایتم نیست
من اگر راضی بودم سکوت نمیکردم ...
می خندیدم...!
کاش برایم کمی حرف می زدی!
این روز ها دلم صدای تو را کم دارد...
چقدر دلم هوایت را می کند
حالا که دیگر هوایم را نداری...!
وقتی تو نیستی همه نیستن...
نه که نیستن!
هستن!
ولی مثل تو نیستن!!!
ضربانه قلبم رو روی خنده های تو تنظیم کردم...
بخند تا زنده بمانم...
بیا جا هامون رو عوض کنیم
دلم لک زده برای اینکه کسی عاشقم باشه!!!
از من نرنــــــــــج…
نه مغــــــرورم نه بی احســـــاس…
فقط خســــته ام…
خسته از اعتــــــمادی بیــــجا…
اگه یکی دستتـــو گرفتو دلت لرزید… زیاد عجله نکن… یه روز با دلـــت کاری میکنه کهدستات بلرزه…
گاهــی فکـر میکنم کــار تـــو “ســـــخــــت تر” از مـــن است !!
مـن یـــــک دنـــیا دوستت دارم …
و تو زیر بـار این همــــه عشـــــق قــــد خـم نمیکنی …
دلم درد میکنـــــــــــــــــــــــــــــــــــد….
انگــــــــــــــــــــــار….
خام بودنــــــــــــــــــــــــــــد…
خیال هایی که به خوردم داده بــــــــــــــــــــــــــــــــودی…!
وقتی گونه ام را بوسیدی نگران رد رژ لبت نباش…
زود با انگشت هایت روی رد بوسه ات نکش…
بگذار ردت بماند دختر…
بگذار ردت بماند…
دنبال بهانه نباش عزیزکم
چشم که گذاشتم
برو و هر وقت خواستی برگرد
من تا بی نهایت شمردن می دانم !
مگه قلب من بت بود..!!!
که خدا تو را …
برای شکستنش فرستاد….؟؟؟
چرا؟؟؟!!!
من غرورم را به راحتی به دست نیاورده ام
که هر وقت دلت خواست خردش کنی…!!!
غرور من اگر بشکند…
با تیکه هایش شاهرگ زندگی تو را نیز خواهد زد…
سر به هوا نیستم
امــــــــــــا
همیشه چشم به آسمان دارم
حال عجیبی ست
دیدن همان آسمان که
“شاید “تــــــــــــو
دقایقی پیش
به آن نگاه کرده ای…!!!!
زکه نالیم ، که از ماست که برماست
کلاغ جان!
قصه من به سر رسید
سوار شو !
تو را هم به خانه ات می رسانم . . .
چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند
گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی…
راه میروم و شهر زیر پاهایم تمام میشود !
تو … هیچ کجا نیستی…
بهار من مرا بگذار و بگذر
رهایم کن برو دلدار و بگذر
من عادت می کنم اینجا به غمها
مرا پر کن از این اجبار و بگذر…
گاهی از خیال من گذر می کنی …
بعد اشک می شوی …
رد پاهایت خط می شود روی گونه ی من …
حتی دوباره لبخند زدن هم دل میخواهد که من دیگر ندارم !
تو را هرگز آرزو نخواهم کرد، هرگــــــــز …
چون محال میشوی مثل همه آرزوهایم !
خاطرات آدم مثل یه تیغ کند میمونه که رو رگت میکشی!
نمیبره اما تا میتونه زخمیت میکنه
دیر آمدی ؛ بودنم در حسرت خواستنت تمام شد …
دیار عاشقی هم شهر هرت داره !
خیلی راحت دل می دزدن ، دل می برن ، دل می شکنن …
دلم بهانه ای میخواهد برای ادامه زندگی…
مثل یک بوسه عاشقانه که یادم بیاورد هنوز زنده ام !
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش … اشکهایت را با دستهای خودت پاک کن ؛ همه رهگذرند !!!
ای دل دیوانه ، بشنو این مرام زندگی ست او که گریان کرد چشمی را نصیبش خنده نیست
بچه که بودیم میدانستیم هر وقت گم شدیم باید سر جایمان بایستیم تا پیدایمان کنند مدت هاست ایستاده ام کسی مرا پیدا نمیکند
حــآملـــ ـــــ ـــــه ام(!) بــآ بغض بـــ ـــ ـــــآد کرده ، بـﮧ جآے شکـــــــم برآمده مـטּ آبســـ ــــــــتـטּ بـرخے حــوآدثــــم(!) و الاטּ ويـآر " تـــ‌ــــــــ ــ ــــــــــــو " رآ گرفتـــﮧ اَم
ما از عروســـک کمتریـم..! آنها مــرده بودند و زنـــدگی می کردند..، ما زنــدگی می کنیم و مـــــرده ایم . . .
هیچ وقت نفهمیدم چرا
درست همان کسی که فکر می کنی
با همه فرق دارد
یک روز مثل همه
تنهایت می گذارد؟!!
بگــذار همیشه دریای بی کران
میهمـان قلبت باشـد !
هیــچ کس از بوتــه ای در گلدانــی کوچـک
انتــظار درخت شــدن نــدارد !!!
آدم ها زود پشیمان میشوند… ! گاهی از گفته هایشان، گاهی از نگفته هایشان… گاهی از گفتن نگفتنی هایشان… و گاهــــــــــــــــی هم از نگفتن گفتنی هایشـــــــان…
دلتنگم دلتنگ... کسی صدای مرا می شنود؟! او گفت بر نخواهد گشت.. پس من این همه زمان.. چرا رفت و برگشت آونگ ساعت را شمردم؟
بعضی زخــــم ها هســــــت كه هـــــــــر روز بــــایـــد روشونو باز كنــــی و نـــــــــمـــــــــــــك بپـــــــــــاشــــــــــ ــــی تــــــــا یــــــــــادت نـــــــــــــره كه ســــــــــــــراغ بعضـــــــــــی آدمـــــــــــــا نبــــــــــــــــــــایـ ـــــــد رفـــــــــــت ، نــــــــــــــبـایـــد...
دنیا اگه زیبا بود هنگام به دنیا آمدن گریه نمیکردیم و اگر هنگام زندگی کردن تمیز میماندیم هنگام مرگ شستشو نمیدادند...."
از چوپان پيري ميپرسند:چه خبر؟؟گفت گرگ بود ان بره اي که نوازشش ميکردم...!!!
فراموش کردنت برایم مثل آب خوردن بود . . . از همان آب هایی که می پرد توی گلو و سالها سرفه می کنیم . . .
آدمهاي خوب از ياد نميرن " از دل نميرن " از ذهن نميرن " ! ولي .... زودتر از اينکه فکرش رو بکني از پيشت ميرن ... !!!
آنقــدر مــــرا سرد کـــرد ؛ از خــــودش ... از عشـــق کــه حـــالا بــه جـــای دلبستن ، یــــخ بستــه ام!
مثل آن مسجد بين راهي تنهايم . هر كس هم كه مي آيد مسافر است ، مي شكند ! هم نمازش را ... هم دلم را ...!
وقتی تمام شیرها پاکتی اند
وقتی همه پلنگها صورتی اند
وقتی پهلوانانش دوپینگی اند
ایراد مگیر عشق ها ساعتی اند
چقدر خوبه بعضی از آدما بدونن که اگه چیزی رو به روشون نمیاری ...
" از سادگی نیست ..."
گاه گاهی خدمو بغل میکنم و میگم گریه نکن دیوونه من که هنوز باهاتم
هر چه باد آ باد تاس دل میریزم. یا بر باد میروم. یا از یاد
یاد سهراب بخیر
به سراغ من اگر میاید نرم و اهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
کاشکی یکی بود که فقط با یکی بود
تقصیر ما نیست بعضی وقتها سر قولامون نمیمونیم ما رو زمینی زندگی میکنیم که خودش خودشو دور میزنه
از ميان دو واژه انسان و انسانيت اولي در كوچه ها و دومي در لاي كتاب هاسرگردان است
خدایا ... حواست هست ؟!.... صدای هق هق گریه هایم از همان گلویی می آید که تو از رگش به من نزدیکتری
بی بی "ها هم یک روز "نی نی "بودن که گذر زمان نقطه هایشان را جا به جا کرد...
سیگار بکش ؛مست کن؛ بغض کن ؛گریه کن ؛دق کن ! ولی .... با ادم بی ارزش درد و دل نکن...
من به قلبم افتخار می کنم با آن بازی شد ، زخمی شد ، به آن خیانت شد ، سوخت و شکست اما به طریقی هنوز کار می کند . . .
خودم قبول دارم کهنه شده ام، انقدر کهنه که می شود روی گرد و غبار تنم یادگاری نوشت… بنویس و برو….
گاهی فقط باید لبخند بزنی ورد بشی بذارفکرکنن نفهمیدی!!!
کـاش به خودمان قــول بدهیــم
وقتی عاشق شویــم که ” آماده ایم “
نــه وقتی کــه ” تنهــائیـم”
.
.
.
تنهایى راه رفتن سخت نیست … !
ولى وقتى ما این همه راهو با هم رفتیم ،
تنهایى برگشتن خیلى سخته …
تــــنهـایـــی ام ،
فــــقـط ادّعــــا دارد !
بــا ایــنهـمه بـــزرگـی اش ..
جــــای ِ خــــالــی ات را ..
پُـــــر نــــمی کـــــــنــــد !
.. دکتر پای نسخه ام بنویس “ممنوع ملاقات”
بگذار تنهاییم دلیل پزشکی داشته باشد
تنهایی آدم ها به عمق دریاست
ولی پر کردنش با یک لیوان محبت کافیه . . .
ایستـاده ..
و ..
لبخــــند زنـــان !
پـایـش را ..
رویِ گلـویـــم فـشار میـدهـد ..
تنــــهـایـی !
دلم یک دنیا تنهایی میخواهد
با یه عالمه تو
و تمام گوشه کنارهای آغوشت…!
دلم
بایگانی رؤیاهای شکسته ای ست
که در حسرتت خاک می خورند
چه اشتباه مهیبی !
آنجا که سرنوشت
عشق را به دلم پیوست کرد
و مرا
در پوشۀ تنهائی گذاشت !
ميـدانـي اشتبـاه از كجـاست ؟؟؟ از تو نيسـت !!!
اشتبـاه از من اسـت...
هرجا رنـجيدم به رويت نياوردم ، لبخـند زدم!!!
فكر كردي درد ندارد ، مـحكم تر زدي ... !!!
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی
شاکی بشی ولی شکایت نکنی
کریه کنی اما نزاری اشکات پیداشن...
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری
خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری!!
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی سکوت...!!!!
مدتیست دلم شکسته از همان جای قبلی...!
کاش میشد آخر اسمت نقطه گذاشت تا دیگر شروع نشوی...!
کاش میشد فریاد بزنم :"پایان"
هر روز نبودنت را بر روی دیوار خط کشیدم
ببین این دیوار لا مروت دیگر جایی برای
خط زدن ندارد...
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
یک خط کشیدی تنها ،آن هم روی من ...!!!
تو رفتی ...
انگار که من از اولش نبودم!!!
"من"می مانم...
انگار که تو تا آخرش هستی ...!!!
مدت هاست
نه از امدن كسي دل خوشم........
نه از رفتن كسي دلگير...........
بي كسي هم عالمي دارد.......
مرد نیستم اما حرفم یکی است !
“تو”
تـقدیــــمـ به کسـی که فراموشـ ـیش امکان ندارد!!
دوســـــــتت دارم ای بهـــترین بهـــآنه ام...!!!
باور کـن ٬ خیلــی حرف اسـت ٬
وفادار دسـت هـایی باشـی ٬
که یک بار هـم لمس شـان نکـرده ای !
امید دارویی است که شفا نمی دهد اما درد را قابل تحمل می کند
خیلی سخت بود …
با ” بُغض ” نوشتم , با ” خـَــنده ” خواندی . . .
می سِپارَمَت بِـــه خُدا
خُدایی کِـــــــــه هیچوَقت نَخواست تُو را به مَن بسپارَد . . .
بُغض هایَم را نِگه میدارَم. بَعضی وَقت ها سَبُک نَشَوم سَنگین تَرم…
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور می ترسم
کاش می دانستی و می فهمیدی که برای داشتنت....... دلی را به دریا زدم
که از آب واهــــــــمه داشت
دوری پایان عشق نیست. انگارلطیف ترین غم دنیاست ، ازت دورم اما بیادتم…
دیشب از دفتر عمرم صفحاتی
خواندم
چون به نام تو رسیدم لحظاتی
ماندم
همه دفتر عمرم ورقی بیش نبود
همه دفتر من
حسرت دیدار تو بود.
عمیق ترین درد زندگی دل بستن به
کسی است،
که بدانی به تو تعلق ندارد.
جا گذاشته ام دلی
هر که یافت
مزدگانی اش تمام
زندگی ام
امشب کم توقع شده ام !
آرزویم کوچک است و کم حرف ،
هیچ نمیخواهم جز "تو"
عمیق ترین درد زندگی دل بستن به
کسی است ،
که بدانی به تو تعلق ندارد.
بگذار مردم هر چه دلشان میخواهد
بگویند!
من فقط ،از تو می گویم ...
امتداد فاصله از اعتبار
عاطفه نمی کاهد .
می بینی!؟
همه چیز زوج و فرد شده !
حتی تو !حتی من !
میدونی تنهایی کجاش درد داره ؟
انکارش!
امتداد بازوانت میشود انتهای دلدادگی...
می شود همان گوشه دنجی که راحت می توان جان داد...
بهترین
اتفاق زندگی من
هستی
حتی
اگر نیفتی ...
از سا ختار دنیا اطلاع زیادی ندارم
ولی...
من هم دوست داشتم،
دنیای کسی باشم .
سکوت من ...
هیچگاه از رضایتم نیست
من اگر راضی بودم سکوت نمیکردم ...
می خندیدم...!
کاش برایم کمی حرف می زدی!
این روز ها دلم صدای تو را کم دارد...
چقدر دلم هوایت را می کند
حالا که دیگر هوایم را نداری...!
وقتی تو نیستی همه نیستن...
نه که نیستن!
هستن!
ولی مثل تو نیستن!!!
ضربانه قلبم رو روی خنده های تو تنظیم کردم...
بخند تا زنده بمانم...
بیا جا هامون رو عوض کنیم
دلم لک زده برای اینکه کسی عاشقم باشه!!!
از من نرنــــــــــج…
نه مغــــــرورم نه بی احســـــاس…
فقط خســــته ام…
خسته از اعتــــــمادی بیــــجا…
اگه یکی دستتـــو گرفتو دلت لرزید… زیاد عجله نکن… یه روز با دلـــت کاری میکنه کهدستات بلرزه…
گاهــی فکـر میکنم کــار تـــو “ســـــخــــت تر” از مـــن است !!
مـن یـــــک دنـــیا دوستت دارم …
و تو زیر بـار این همــــه عشـــــق قــــد خـم نمیکنی …
دلم درد میکنـــــــــــــــــــــــــــــــــــد….
انگــــــــــــــــــــــار….
خام بودنــــــــــــــــــــــــــــد…
خیال هایی که به خوردم داده بــــــــــــــــــــــــــــــــودی…!
وقتی گونه ام را بوسیدی نگران رد رژ لبت نباش…
زود با انگشت هایت روی رد بوسه ات نکش…
بگذار ردت بماند دختر…
بگذار ردت بماند…
دنبال بهانه نباش عزیزکم
چشم که گذاشتم
برو و هر وقت خواستی برگرد
من تا بی نهایت شمردن می دانم !
مگه قلب من بت بود..!!!
که خدا تو را …
برای شکستنش فرستاد….؟؟؟
چرا؟؟؟!!!
من غرورم را به راحتی به دست نیاورده ام
که هر وقت دلت خواست خردش کنی…!!!
غرور من اگر بشکند…
با تیکه هایش شاهرگ زندگی تو را نیز خواهد زد…
سر به هوا نیستم
امــــــــــــا
همیشه چشم به آسمان دارم
حال عجیبی ست
دیدن همان آسمان که
“شاید “تــــــــــــو
دقایقی پیش
به آن نگاه کرده ای…!!!!
زکه نالیم ، که از ماست که برماست
کلاغ جان!
قصه من به سر رسید
سوار شو !
تو را هم به خانه ات می رسانم . . .
چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند
گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی…
راه میروم و شهر زیر پاهایم تمام میشود !
تو … هیچ کجا نیستی…
بهار من مرا بگذار و بگذر
رهایم کن برو دلدار و بگذر
من عادت می کنم اینجا به غمها
مرا پر کن از این اجبار و بگذر…
گاهی از خیال من گذر می کنی …
بعد اشک می شوی …
رد پاهایت خط می شود روی گونه ی من …
حتی دوباره لبخند زدن هم دل میخواهد که من دیگر ندارم !
تو را هرگز آرزو نخواهم کرد، هرگــــــــز …
چون محال میشوی مثل همه آرزوهایم !
خاطرات آدم مثل یه تیغ کند میمونه که رو رگت میکشی!
نمیبره اما تا میتونه زخمیت میکنه
دیر آمدی ؛ بودنم در حسرت خواستنت تمام شد …
دیار عاشقی هم شهر هرت داره !
خیلی راحت دل می دزدن ، دل می برن ، دل می شکنن …
دلم بهانه ای میخواهد برای ادامه زندگی…
مثل یک بوسه عاشقانه که یادم بیاورد هنوز زنده ام !
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش … اشکهایت را با دستهای خودت پاک کن ؛ همه رهگذرند !!!
ای دل دیوانه ، بشنو این مرام زندگی ست او که گریان کرد چشمی را نصیبش خنده نیست
بچه که بودیم میدانستیم هر وقت گم شدیم باید سر جایمان بایستیم تا پیدایمان کنند مدت هاست ایستاده ام کسی مرا پیدا نمیکند
حــآملـــ ـــــ ـــــه ام(!) بــآ بغض بـــ ـــ ـــــآد کرده ، بـﮧ جآے شکـــــــم برآمده مـטּ آبســـ ــــــــتـטּ بـرخے حــوآدثــــم(!) و الاטּ ويـآر " تـــ‌ــــــــ ــ ــــــــــــو " رآ گرفتـــﮧ اَم
ما از عروســـک کمتریـم..! آنها مــرده بودند و زنـــدگی می کردند..، ما زنــدگی می کنیم و مـــــرده ایم . . .
هیچ وقت نفهمیدم چرا
درست همان کسی که فکر می کنی
با همه فرق دارد
یک روز مثل همه
تنهایت می گذارد؟!!
بگــذار همیشه دریای بی کران
میهمـان قلبت باشـد !
هیــچ کس از بوتــه ای در گلدانــی کوچـک
انتــظار درخت شــدن نــدارد !!!
آدم ها زود پشیمان میشوند… ! گاهی از گفته هایشان، گاهی از نگفته هایشان… گاهی از گفتن نگفتنی هایشان… و گاهــــــــــــــــی هم از نگفتن گفتنی هایشـــــــان…
دلتنگم دلتنگ... کسی صدای مرا می شنود؟! او گفت بر نخواهد گشت.. پس من این همه زمان.. چرا رفت و برگشت آونگ ساعت را شمردم؟
بعضی زخــــم ها هســــــت كه هـــــــــر روز بــــایـــد روشونو باز كنــــی و نـــــــــمـــــــــــــك بپـــــــــــاشــــــــــ ــــی تــــــــا یــــــــــادت نـــــــــــــره كه ســــــــــــــراغ بعضـــــــــــی آدمـــــــــــــا نبــــــــــــــــــــایـ ـــــــد رفـــــــــــت ، نــــــــــــــبـایـــد...
دنیا اگه زیبا بود هنگام به دنیا آمدن گریه نمیکردیم و اگر هنگام زندگی کردن تمیز میماندیم هنگام مرگ شستشو نمیدادند...."
از چوپان پيري ميپرسند:چه خبر؟؟گفت گرگ بود ان بره اي که نوازشش ميکردم...!!!
فراموش کردنت برایم مثل آب خوردن بود . . . از همان آب هایی که می پرد توی گلو و سالها سرفه می کنیم . . .
آدمهاي خوب از ياد نميرن " از دل نميرن " از ذهن نميرن " ! ولي .... زودتر از اينکه فکرش رو بکني از پيشت ميرن ... !!!
آنقــدر مــــرا سرد کـــرد ؛ از خــــودش ... از عشـــق کــه حـــالا بــه جـــای دلبستن ، یــــخ بستــه ام!
مثل آن مسجد بين راهي تنهايم . هر كس هم كه مي آيد مسافر است ، مي شكند ! هم نمازش را ... هم دلم را ...!
وقتی تمام شیرها پاکتی اند
وقتی همه پلنگها صورتی اند
وقتی پهلوانانش دوپینگی اند
ایراد مگیر عشق ها ساعتی اند
چقدر خوبه بعضی از آدما بدونن که اگه چیزی رو به روشون نمیاری ...
" از سادگی نیست ..."
گاه گاهی خدمو بغل میکنم و میگم گریه نکن دیوونه من که هنوز باهاتم
هر چه باد آ باد تاس دل میریزم. یا بر باد میروم. یا از یاد
یاد سهراب بخیر
به سراغ من اگر میاید نرم و اهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
کاشکی یکی بود که فقط با یکی بود
تقصیر ما نیست بعضی وقتها سر قولامون نمیمونیم ما رو زمینی زندگی میکنیم که خودش خودشو دور میزنه
از ميان دو واژه انسان و انسانيت اولي در كوچه ها و دومي در لاي كتاب هاسرگردان است
خدایا ... حواست هست ؟!.... صدای هق هق گریه هایم از همان گلویی می آید که تو از رگش به من نزدیکتری
بی بی "ها هم یک روز "نی نی "بودن که گذر زمان نقطه هایشان را جا به جا کرد...
سیگار بکش ؛مست کن؛ بغض کن ؛گریه کن ؛دق کن ! ولی .... با ادم بی ارزش درد و دل نکن...
من به قلبم افتخار می کنم با آن بازی شد ، زخمی شد ، به آن خیانت شد ، سوخت و شکست اما به طریقی هنوز کار می کند . . .
خودم قبول دارم کهنه شده ام، انقدر کهنه که می شود روی گرد و غبار تنم یادگاری نوشت… بنویس و برو….
گاهی فقط باید لبخند بزنی ورد بشی بذارفکرکنن نفهمیدی!!!
کـاش به خودمان قــول بدهیــم
وقتی عاشق شویــم که ” آماده ایم “
نــه وقتی کــه ” تنهــائیـم”
.
.
.
تنهایى راه رفتن سخت نیست … !
ولى وقتى ما این همه راهو با هم رفتیم ،
تنهایى برگشتن خیلى سخته …
تــــنهـایـــی ام ،
فــــقـط ادّعــــا دارد !
بــا ایــنهـمه بـــزرگـی اش ..
جــــای ِ خــــالــی ات را ..
پُـــــر نــــمی کـــــــنــــد !
.. دکتر پای نسخه ام بنویس “ممنوع ملاقات”
بگذار تنهاییم دلیل پزشکی داشته باشد
تنهایی آدم ها به عمق دریاست
ولی پر کردنش با یک لیوان محبت کافیه . . .
ایستـاده ..
و ..
لبخــــند زنـــان !
پـایـش را ..
رویِ گلـویـــم فـشار میـدهـد ..
تنــــهـایـی !
دلم یک دنیا تنهایی میخواهد
با یه عالمه تو
و تمام گوشه کنارهای آغوشت…!
دلم
بایگانی رؤیاهای شکسته ای ست
که در حسرتت خاک می خورند
چه اشتباه مهیبی !
آنجا که سرنوشت
عشق را به دلم پیوست کرد
و مرا
در پوشۀ تنهائی گذاشت !
ميـدانـي اشتبـاه از كجـاست ؟؟؟ از تو نيسـت !!!
اشتبـاه از من اسـت...
هرجا رنـجيدم به رويت نياوردم ، لبخـند زدم!!!
فكر كردي درد ندارد ، مـحكم تر زدي ... !!!
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
