امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خلاصه ای از زندگی لو آندره سالومه (معشوقه نیچه)

#1
Lou Andreas Salome 1861-1937
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://fakoor.net/wp-content/uploads/2010/03/salome-10-234x300.jpg
لو آندره سالومه
غروب یکی از روزهای سال ۱۸۸۲ بود. پل ره (Paul Ree) فیلسوف معروف پروسی که در رم اقامت داشت در منزل پیرزنی که معمولا منزل اش مکانی برای تجمع فیلسوفان و روشنفکران بود دعوت شده بود. درجمع اون شب یک دختر جوان و زیبای بیست و یک ساله به نام لو فون سالومه (Lou von Salome)که برای تعطیلات با مادرش از روسیه به رم آمده بود نظر فیلسوف رو به خودش جلب کرد. ره خودش رو معرفی که و هر دو سرگرم بحث و گفتگو در مورد خدا و اخلاقیات شدن. ایده های دختر شباهت عجیبی به ایده های ره داشت. دختر با حرارت بسیار راجه به عقایدش صحبت می کرد و در عین حال چشمانش برق خاصی از شیطنت و دلربایی داشت که ره رو دچار سردرگمی میکرد. بعد از اون شب، فیلسوف و دختر چند بار دیگه هم با هم دیدار کردن و در مورد مسائل مختلف به بحث و گفتگو پرداختن. لو می دونست که پل ره دوست صمیمیه فردریش نیچه فیلسوفه معروفه که اون هم در ایتالیا به سر می برد و به پل پیشنهاد کرد که خوبه اگر اونها بتونن سه تایی با هم سفر یا حتی زندگی کنن و گروهی سه نفره از روشنفکران رو تشکیل بدن. ره خیلی زود با نیچه تماس گرفت و پیشنهاد دختر رو با او در میان گذاشت و با این کار هم خواست دختر رو خوشحال کنه و تحت تاثیر قرار بده و هم نظر نیچه رو در مورد عقاید دختر بدونه. نیچه با سرعت خودش رو به رم رسوند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://fakoor.net/wp-content/uploads/2010/03/Nietzsche_paul-ree_lou-von-salome188-201x300.jpg
Nietzsche وpaul ree وlou von salome
با ورود نیچه همه چیز عوض شد . نیچه که همه ی عمرش آدم منزوی ای بود با دیدن دختر دل به او باخت و سعی کرد دختر رو از چنگ ره در بیاره. ره وقتی که دید خبری از مباحث فلسفیه سه نفره نیست و نیچه و دختر اکثر وقتشون رو با هم و بدون حضور او می گذرونن خیلی ناراحت شد و حسادت همه ی وجودش رو گرفت. هرچی باشه این ره بود که دختر رو کشف کرده بود و دختر ماله او بود و حالا نیچه داشت سعی می کرد دختر رو از چنگ ره در بیاره. ره حاضر نبود این دختر را با کسی تقسیم کنه حتی اگر این فرد دوست خوبش نیچه باشه.
از طرفی مادر دختر آماده بود که او رو به روسیه برگردنه. ولی دختر دلش می خواست هنوز در اروپا بمونه. ره پیشنهاد کرد که دختر با او به آلمان سفر کنه و با مادر ره ملاقات کنه. از این طریق مادر ره می تونه مراقبت و سرپرستیه دختر رو مادامی که در اروپاست به عهده بگیره. ره می دونست که مادرش چندان هم قیم خوبی نخواهد بود و او می تونه از این طریق دختر رو به چنگ بیاره. مادر دختر با این پیشنهاد موافقت کرد. اما نیچه به این راحتی ها هم دست بردار نبود. و او هم در سفر به پروسیا به جمع اونها پیوست .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://fakoor.net/wp-content/uploads/2010/03/554545268_tonnel-207x300.jpg
Lou von Salome
در طول سفر یک بار لو و نیچه با هم به یک پیاده روی طولانی رفتن و هنگامی که برگشتن، ره احساس کرد که بین اونها یک اتفاقی باید افتاده باشه و با هم رابطه ای داشتن. خون ره به جوش اومد. دختر داشت از چنگ او می رفت. اما سر انجام سفر. اونها به آخر رسید. مادر دختر به روسیه برگشت، نیچه به اقامتگاه تابستانیش در تاتنبرگ برگشت و ره و دختر بالاخره تنها شدن. این وضع متاسفانه چندان دوام نیاورد و نیچه دختر را به اقامتگاهش دعوت کرد و او هم پذیرفت. ره دوباره دختر از دست داد و در غیبت دختر خون خودش رو می خورد و به شدت عصبانی بود. حالا بیشتر از هر وقت دیگه ای دختر رو می خواست. نیچه به لو پیشنهاده ازدواج داد و دختر نپذیرفت و قلب نیچه رو شکتست و به برلین برگشت. (نیچه چنین گفت زرتشت رو تحت تاثیر روابط و گفتگوهاش با این دختر نوشته!) وقتی لو از سفر برگشت ره شروع به بد گویی راجع به نیچه و فلسفش کرد و او را متهم کرد که هیچ قصدی جز تصاحب دختر نداره. اما دختر طرف نیچه رو گرفت و به دفاع از نیچه پرداخت. ره از همه جا نا امید شده بود و همه چیز رو تمام شده فرض کرده بود که یک اتفاق بسیار عجیب افتاد. دختر به او گفت که تصمیم گرفته با او زندگی کنه و فقط و فقط با او.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://fakoor.net/wp-content/uploads/2010/03/Lou-Andreas-Salom%C3%A9-1861-1937-Born-in-St.-Petersburg-in-206x300.jpg
Lou Andreas-Salome
ره بالاخره به چیزی که می خواست دست پیدا کرد، یا لااقل فکر کرد که دست پیدا کرده. اون ها با هم آپارتمانی در برلین اجاره کردند و زندگی مشترک رو آغاز کردن. مدت زمانی بیشتر نگذشته بود که ره دریافت که دور و اطراف دختر مملو از مرد های جوانیست که او رو ستایش می کنن. لو محبوبه دله همه ی روشنفکران برلین شده بود و او رو “علیاحضرت” صدا می کردن. ره باز هم باید برای مورد توجه دختر قرار گرفتن با دیگران رقابت می کرد. کار به جایی رسید که ره دیگه نتونست این وضع رو تحمل کنه و دختر رو ترک کرد. و چند سال بعد خودکشی کرد !
در سال ۱۸۹۱، لو با زیگموند فروید آشنا شد و از فروید خواست که او را به جمع علاقه مندان به روان پژوهی خودش راه بده. فروید با این که می دونست لو چیزی از روانشناسی نمی دونه این پیشنهاد رو پذیرفت و او رو به جمع شاگردان خاص خود راه داد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://fakoor.net/wp-content/uploads/2010/03/freud-232x300.jpg
sigmund freud
اندک زمانی نگذشته بود که یکی از بهترین شاگردانه فروید به نام ویکتور تاوسک که ۱۱ سال از لو جوانتر بودعاشق اون شد. در این بین فروید هم دچار یک عشقه افلاطونی به این دختر شده بود و هر وقت که لو در یکی از کلاس ها غیبت می کرد فروید به شدت افسرده می شد و برای او نامه های احوال پرسی و گل و هدیه می فرستاد. حالا یکی از بهترین شاگردهاش که برای فروید مثل پسر خودش بود عاشق این دختر شده بود و فروید به شدت احساس حسادت می کرد. فروید حاضر نبود کس دیگه ای توجه دختر رو به خودش جلب کنه. خوشبختانه دختر بعد از چندی تاوسک رو ترک گفت و رابطه او و فروید بسیار قوی تر شد و تا هنگامه مرگش در ساله ۱۹۳۷ ادامه داشت .
Lou Andreas-Salome
این رو هم براتون بگم که این وسط خیلی کسای دیگه ای هم عاشق این دختر شدن و به او پیشنهاد ازدواج دادن و او دست رد به سینه ی همه ی اون ها زد. از بین اون ها به کشیش جوانی به نام هنریک ژیلوت می شه اشاره کرد که صد ها دختر عاشق سینه چاک زیبایی و اخلاق او بودن و فقط به خاطر دیدن او به کلیسا می رفتن. و خیلی کسای دیگه مثله ریلکه شاعر معروف .
سرانجام سالومه به خاطر افزایش بیش از حد طبیعی اوره در خونش در ۵ فوریه ۱۹۳۷ مرد .
تا دیروز ما رو می دیدی مِن مِن می کردی
الان شاخ شدی مَن مَن می کنی !
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  زندگی نامه|عطار نیشابوری|
  زندگی نامه|رودکی|
  زندگی نامه زنده یاد محمد علی سپانلو
  زندگی خصوصی “نیما یوشیج”، پدر شعر نو ایران
  زندگی نامه دیگوآرماندومارادونا
  زندگی نامه وبیوگرافی ریشارد واگنر
  زندگی و آثار زنده یاد علی شریعتی
  در جست و جوی مکان های مهم زندگی فروغ فرخزاد
  زندگی نامه جلال آل احمد (از زبان خودش)
  زندگی «واقعی» ولادیمیر ناباکوف

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان