امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماجرای حاج قاسم لودرچی

#1
ماجرای حاج قاسم لودرچی 1

سیدعلیرضا میرکمالی از رزمندگان استان کرمان در خاطره ای از روزهای دفاع مقدس می گوید:در منطقۀ عملیاتی جنوب پاسگاه زید، یک دستگاه لورد کاواساکی، بعد از عملیات رمضان به دلیل اصابت ترکش به سرسیلندرش از کار افتاده بود. با همّت و شجاعت بچّه های مهندسی رزمی لشکر 41 ثارالله کرمان، که بنده هم عضو آن واحد بودم،لودر به غنیمت گرفته شد.

با توجّه به کمبود دستگاه های سنگین جهادی و راه سازی در آن زمان، داشتن یک دستگاه لودر باعث افتخار محسوب می گردید، آن هم اگر جزء غنائم جنگی می بود.

این لودر داخل یک سنگر روبروی خطّ مقدّم عراق و در دید مستقیم نیروهای آن ها قرار داشت. به محض این که هوا تاریک می شد؛ بچّه ها اوایل شب در آن هوای تاریکِ تاریک، که دید دشمن کم بود، همراه با گروه تأمین از خاکریز حرکت می کردند و خودشان را به سنگری که لودر در آن جا بود، می رساندند. ساعت ها در کنار لودر می ماندند؛ تا زمانی که ماه؛ کاملاً در آسمان نمایان شود و نورافشانی کند. آن ها با استفاده از نور ماه با آچار و ابزار، اقدام به بازکردن سرسیلندر و تعمیر آن می نمودند. حال نوبت حمل قطعات خراب به  پشت خط، به منظور تعمیر گردید. با توجّه به این که وزن این قطعات سنگین و حمل آن ها با مشکلات ویژه ای همراه بود و نیروهای ما در دید دشمن قرار داشتند، بچّه ها با زیرکی تمام، قطعات را داخل برانکارد قرار می دادند و آنها را به صورت نیمه خیز با توجّه به سنگین بودن، برای تعمیر به پشت خط، انتقال می دادند.

سرسیلندر و شیلنگ های فشار قوی برای تعمیر به اهواز برده شد. طی این مدّت بچّه ها به طرف لودر نمی رفتند؛ زیرا احتمال لو رفتن و مانع از ادامه ی کار می شد. سرسیلندر از اهواز آورده شد؛ ولی می بایست آن را به نزدیکی لودر حمل کرد، با روش قبلی این کار انجام شد و سرسیلندر و شیلنگ های فشار قوی روی لودر بسته شد. باطری لودر از کار افتاده و فاقد برق بود. می بایست شارژ شود، باطری همانند دیگر قطعات با برانکارد به پشت خط، آن هم در تاریکی شب حمل و برای شارژ به اهواز منتقل گردید، بعد از دو روز برگشت داده شد و مجدداً بر روی لودر قرار گرفت.

لودر آب و روغن قاطی کرده بود، روغن آن را تخلیه و مجدداً 20 لیتر روغن و 20 لیتر آب داخل پیت ریخته و به وسیله برانکارد، آن هم در تاریکی شب به محل استقرار لودر حمل گردید و داخل لودر تخلیه شد. حال بایستی لودر را روشن نماییم. همین که دشمن را سرگرم نمودیم، لودر را روشن و از داخل سنگر بیرون آوردیم. هوا کاملاً تاریک بود ولی در زمان حرکت لودر، راننده متوجّه شد که لاستیک جلو پنچر می باشد، بیل لودر را روی زمین قرار داد و دستگاه لودر را به صورت دنده عقب به سمت خاکریز خودی هدایت نمود، بعد از این واقعه تازه عراقی ها متوجّه شده بودند، چه اتفاقی افتاده است. دیگر کار تمام شده و لودر، پشت خاکریز ایرانی ها رسیده بود. فردای آن روز عراقی ها از شدّت عصبانیّت شروع به یاوه گویی از طریق رادیو، علیه فرمانده تیپ، حاج قاسم سلیمانی نمودند، به او لقب قاسم لودر دزد دادند زیرا با این سرقت لودر، روحیه ی نیروهای عراقی ضعیف گردیده بود و نیروهای ما از خوشحالی انجام این کار، در پوست خود نمی گنجیدند.
ماجرای حاج قاسم لودرچی 1
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow کتاب زندگینامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با عنوان سرباز ولایت منتشر شد + تصویر
  داستان ازدواج حضرت قاسم علیه السلام در کربلا
  ماجرای تخت بلقیس و احضار آن توسط «آصف‌بن برخیا» و حقیقتی در مورد جن ها
  مأمون از طرح ماجرای ولایتعهدی امام رضا (ع) چه انگیزه هایی داشت؟
  ماجرای گریه حضرت زهرا (س) بعد از رحلت پیامبر (ص) و آزار مردم توسط آن چه بود؟
  ماجرای سپاه اسامه و تخلف برخی از صحابه از دستور پیامبر(ص) چه بود؟
  علت و چگونگی ماجرای مباهله پیامبر ( ص) چه بود؟
  ماجرای مسلمان شدن پروفسور جکی یینگ از زبان خودش + تصاویر
  ماجرای ازدواج فرزندان حضرت آدم (ع) و قتل هابیل
  سی ان ان درباره حاج قاسم چه می گوید؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان