امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رنسانس چیست؟

#1
رنسانس (به فرانسوی:‎Renaissance ‏)‏ یا نوزایی، . یعنی نوسازی، بازگشت به زندگی و اعاده حیات , بطور خاص دوران تجدد و جنبشی را گویند که آغازگر دورانی از انقلاب‌های علمی و اصلاحات مذهبی و تغییرات هنری در اروپا شد. عصر نوزایی دوران گذار بین سده‌های میانه و دوران جدید است. اولین بار لفظ رنسانس را فرانسویها در قرن ۱۶ به کاربردند. معمولاً شروع دوره نوزایی را در سده چهاردهم در شمال ایتالیا می‌دانند. این جنبش در سده پانزدهم شمال اروپا را نیز فراگرفت. رنسانس یک تحول ۳۰۰ ساله است که از فلورانس شروع شد و در انگلستان پایان یافت. . این جنبش از ایتالیا آغاز شد و در فرانسه ، آلمان و اسپانیا و هلند گسترش یافت و هنرمندان آن دوران آثاری پدید آوردند که هنوز زیباتر از آن شکل نگرفته است .
رنسانس در سال های ۱۳٠٠ از ایتالیا آغاز شد و در عرض سه قرن در سراسر اروپا انتشار یافت. به ندرت در دوره‌ای چنین کوتاه از نظر تاریخی، رخداد های متعددی به وقوع می پیوندد. حال آنکه این قرن ها سرشار از تغییرات اساسی و فعالیت های بزرگ است. جهان امروزی نتیجهٔ همین فعالیت هاست، زیرا رنسانس پایه‌های اقتصادی، سیاسی، هنری و علمی تمدن های کنونی غرب را بنا نهاد .
رنسانس را میتوان عصر شکوفائی در تمام زمینه ها دانست چون  ادبیات، موسیقی، علم ،فلسفه ،هنر و معماری و شهرسازی بکلی متحول شدند و حتی انسان در دوران رنسانس به شوکت و عظمتی تازه(نهضت اومانیسم )دست یافت . نهضت اومانیسم یا انسانگرایی مثل خود رنسانس از ایتالیا آغاز شد . گسترش صنعت چاپ باعث می‌شد دسترسی به کتب راحت تر شود در نتیجه سرعت گسترش دانش کلاسیک و اندیشه‌های انسانگرایی را به طور چشمگیری افزایش می داد .  علاوه بر این‌ها در دورهٔ رنسانس خواندن کتاب مانند قرون وسطی تنها به روحانیون محدود نبودو همه می توانستند بخوانند .  در بسیاری از شهرهای اروپا صنعت و تجارت رونق یافت ، مبادله کالا با کالا ،جای خود را به مبادله کالا با پول داد ، موسسات بانکی بوجود آمد و در امور اقتصادی ،برنامه ریزی و استعداد و خلاقیت زمینه های رشد جدیدی را برای افراد بوجود آورد و بیش از دوران باستان به فرد گرائی اهمیت داده شد.بسیاری از متفکران این عهد گفتند که ما فقط انسان نیستیم بلکه هر کداممان منحصر بفرد هستیم و منظور از انسان عصر رنسانس انسانی است که به تمام جنبه های زندگی اعم از علم و هنر گرایش دارد . نقاش‌ها به مطالعهٔ کالبد انسان پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیو‌هٔ واقع‌گرایانه‌ای نقاشی می‌کردند. هنرمندان یونانی برای اولین بار در تاریخ، آثاری به تقلید از طبیعت بوجود آوردند. آنها برای نمایش واقع نمایانه طبیعت، به کالبدشناسی، برجسته نمایی و فضای سه بعدی توجه کردند. که نمایش بدن انسان و حالات و حرکات او از زوایای مختلف، مورد توجه خاص هنرمندان یونانی بود. از دوره رنسانس، هنرمندانی چون: جوتو، مازاتچو، دناتللو، لئوناردوداوینچی و میکل آنژ نمایش تصاویر سه بعدی را به صورت علمی پایه ریزی کردند. در تاریخ هنر معمولا دوران رنسانس را به این مراحل، بخش می‌کنند :
  • آغازین (حدود ۱۳۰۰ – حدود ۱۴۲۰)

  • پیشین (حدود ۱۴۲۰- حدود ۱۵۰۰)
    [color][size][font]
    [/font][/size][/color]
  • پسین یا اوج (حدود ۱۵۰۰ – حدود ۱۵۲۷)

به تعبیری دوره رنسانس دوره خردگرایی،ریاضیات،منطق و انسان مداری است در این دوره کلیسا و تفکرات مذهبی کنار می رود و یک جنبش دموکراتیک به وجود می آید . در این دوره ما شاهد اختراعات زیادی هستیم مثل باروت،صنعت چاپ ،دریانوردی،کشف قطب نما ، تلسکوپ و… . دوران رنسانس برای اروپاییان عصر جدیدی بود سرشار از کامیابی های عظیم. بسیاری از افراد با ژان فرنل موافق هستند. او در سال های اول سدهٔ ۱۵٠٠ چنین نوشت:
 تحولات و دگرگونی های فکری گوناگونی در عصر رنسانی بوقوع پیوست که از نظر اهمیت و شدت تاثیرگذاری به موارد زیر می توان اشاره کرد و آنها را پایه های اساسی شکل گیری عصر رنسانس دانست .
 انقلاب فکری کوپرنیک :
نیکلاس کوپرنیک ستاره‌شناس لهستانی نظریه زمین مرکزی را مردود شمرد و بجای زمین ، خورشید محوری یا خورشید مرکز را قرارداد. بااین نظر زمین دیگر مرکز جهان و انسان نیز دیگر اشرف مخلوقات نبود. این نخستین بحران وجدان انسان غربی بود. زیرا انسان موجودی بود در کیهان بیکران.نظریه خورشید محوری، انقلاب فکری بزرگی بود زیرا هم با اصول پذیرفته شده نجوم بطلمیوسی در تعارض بود و هم با نص کتاب مقدس.
 انقلاب فکری گالیله :
شاخص ترین متفکر رنسانس گالیلئو گالیله ستاره‌شناس ایتالیایی است وی مفهومی تازه از حقایق طبیعت را اعلام کرد که بعضی بنیادها و تعالیم قبلی را متزلزل کرد و فیزیک را مستقل ساخت و تکیه گاه علم فیزیک از آن پس خرد انسان بودکشف قانون سقوط آزاد یا اصل هم ارزی. (سرعت سقوط اجسام به وزن آنها بستگی ندارد) توسط وی اساس فیزیک مدرن را بنا نهاد. آلبرت اینشتین ، تئوری معروف خود نسبیت عام را بر پایه درستی همین اصل نگاشته است.
 انقلاب فکری دکارت :
رنه دکارت فیلسوف فرانسوی سومین انقلاب فکری را براه انداخت، دکارت عقل بشر را بجای چیزهای دیگر فرمانروا قرار داد. با این کار دکارت سوژه بزرگی آفرید . در اروپای غربی فلسفه دکارت خرافات را از میان برداشت و عصر « اندیشه های روشن و متمایز» آغاز گشت. دیگر همه چیز را با محک عقل می سنجدیدند . روش دکارت برای پژوهش طبعیت روش قیاسی و استنتاجی بود.دکارت، شک برای یقین ، که برای عموم هم گیرا بود را، ترویج میکرد
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان